درام کمدی

روایت یک غافلگیری هیجان‌انگیز که کاش تمام نمی‌شد!

به گزارش باکس افیس ایران:  فیلم همه چیز همه جا به یکباره ۲۰۲۲ (Everything Everywhere All at Once) اثری درام کمدی و ابزورد به نویسندگی و کارگردانی دنیل کوان (Daniel Kwan) و دنیل شاین‌آرت (Daniel Scheinert) که با نام دنیلز (Daniels) شناخته می‌شوند است.

مجموع فروش فیلم Everything Everywhere All at Once تا پایان هفته گذشته در آمریکا به بیش از ۵۲/۲ میلیون دلار افزایش پیدا کرده است و این در حالی است که فیلم Uncut Gems در مجموع کمی بیش از ۵۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۹ فروش کرده بود. این یک موفقیت کم نظیر برای فیلم‌های مستقل A24 است که نشان می‌دهد فیلم همه‌چیز همه‌جا به یکباره توانسته نظر تماشاگران را نیز جلب کند. این در حالی است که کیفیت خوب این فیلم به‌تازگی منتشر شده است.

خلاصه داستان

اِوِلین (میشل یئو) زن میان‌سالی است که یک خشک‌شویی را اداره می‌کند و از زندگی‌اش رضایت ندارد. وی در آستانه جدایی از همسرش قرار دارد و دخترش هم رابطه چندان مناسبی با او ندارد. در این وضعیت کسب‌وکار اِوِلین هم به خطر افتاده اما یک اتفاق زندگی او را متحول می‌کند و…

در این فیلم چه می‌گذرد؟

این فیلم داستان «اولین وانگ» (میشل یئو) را روایت می‌کند، یک مالک میانسال چینی آمریکایی که با همه چیز دست و پنجه نرم می‌کند. لباسشویی او چندان خوب کار نمی‌کند، ازدواج او با همسرش وایموند (که هوی کوان) در لبه پرتگاهی است، او هنوز احساس می‌کند از پدری که قبلاً از او جدا شده بود (جیمز هانگ) دور است و رابطه اولین با دخترش جوی (استفانی هسو) تیره شده است. علاوه بر همه اینها، ایولین خود را در میان یک ممیزی IRS به سرپرستی یک مامور خشن به نام دیردر (جمی‌لی کرتیس) می‌یابد. ایولین در تلاش است تا روابط در حال فروپاشی خود را نجات دهد و در عین حال از احساس بی کفایتی خود اجتناب کند. با این حال همه چیز تغییر می‌کند، زمانی که ایولین از چندجهانی آگاه می‌شودف نسخه های متعددی از خودش که به دلیل انتخاب متفاوتی که هر کدام آنها را در مسیرهای متفاوتی می‌بردند، منشعب شدند و به او گفته می‌شود که او برای نجات آن بسیار مهم است.

چرا باید این فیلم را ببینیم؟

این فیلم در مورد جهان و اینکه آیا چیزی واقعاً اهمیت دارد، فکر می‌کند. آیا وقتی هرج و مرج زندگی در دنیای متصل به رسانه های اجتماعی، جایی که همه دائماً توجه و انرژی خود را بین یک چرخه خبری دائمی‌ و ویرانگر، مشکلات زندگی خودشان، و هر موضوع دکمه داغی که در خط مقدم است، تقسیم می‌کنند، چیزی ارزش جنگیدن دارد؟ همه چیز مهم است و هیچ چیز مهم نیست. همه چیز همه جا همه به یکباره از بین می‌رود و به ایولین فرصت می‌دهد تا دقیقاً آنچه را که شرور شناخته شده جوبو توپاکی (هسو) احساس می‌کند درک کند و همزمان او را وادار می‌کند تا برای چیزی، هر چیزی بجنگد، حتی اگر همه چیز ناامیدکننده به نظر برسد. برای این منظور، نقد فیلم Everything Everywhere All At Once، حتی در تمام اکشن های چندجانبه اش، دوست داشتنی و امیدوارکننده است.

این فیلم به خوبی از پس موضوعات اصلی خود برمی‌آید، و در عین حال وقتی روی پویایی خانواده اولین تمرکز می‌کند، بسیار دلچسب است. او از همسر و دخترش خسته شده است، اما بسیاری از مسائل خود را نیز برای حل کردن دارد، مسائلی که از رابطه خود اولین با پدرش نشات می‌گیرد. ایولین و خانواده اش قلب داستان هستند و رابطه آنها با یکدیگر، پرتنش، عاشقانه، پیچیده و سوختی است که فیلم را ادامه می‌دهد. وقتی همه چیز به سرانجام می‌رسد، این بر عهده ایولین است که نارضایتی خود را برطرف کند و دنیلز با مهارت او را به انجام این کار وادار می‌کند، و به پایانی می‌رسد که به اندازه کافی احساسات برای کار کردن دارد.

پوریا راحت در نقد اثر می‌نویسد: این فیلم طوری‌ است که با ظرافت تمام، کمدی و جدیت را ترکیب می‌کند. در جدی‌ترین جزئیات داستان، لایه‌های بامزه‌ای یافت می‌شود. در مفرح‌ترین قسمت‌های روایت، دردی خاموش محسوس است. البته ساخته‌ی دانیل‌ها ممکن است دست کم گرفته شود، آن هم صرفا به دلیل آثار ناموفق قبلی، که زمینه مشابهی را الگو قرار دادند. سبک فیلمبرداری و نورپردازی درست مثل ذهنیت شخصیت‌ها، حالتی کنجکاوانه دارد. این اثر پیچش‌های داستانی خاصی ندارد اما هرآنچه که به چشم می‌خورد، دارای معنا و ارتباط با سایر بخش‌های روایت است. برای نمونه، گفته شده که شکست اِولین در یک جهان، سبب موفقیت او در جهانی دیگر می‌شود، داستان به خوبی به این گزاره متعهد می‌ماند.

در یک فیلم لایه لایه، با چنین ابعاد، تم و زمینه‌ای، مقوله صداگذاری اهمیت زیادی دارد. ماهیت کمدی داستان از طریق افکت‌های صوتی به این بخش هم رسیده، تغییر تن صدای که هوی کوان در نسخه‌های مختلف او، قابل توجه است. از یک موسیقی واحد و انعطاف پذیر، چندبار استفاده شده است، انعطاف پذیر به آن معنا که در شرایط مختلف (با توجه به میزان هیجان موجود در سکانس) شکل متفاوتی پیدا می‌کند. بعد از یک پایان‌بندی باشکوه، تیتراژ پایانی همچنان خیلی جدی از پیام داستان سخن می‌گوید. لحن بامزه‌ی این اثر زیبایی خاصی دارد، مخوف‌ترین عنصر فیلم -که همان سیاه‌چاله‌ی پرماجرا یا در اصل حقیقت محض باشد- یک شیرینی حلقوی یا همان Bagel است. گویا این فیلم با دید انتقادی خود، نه تنها قصد مسخره کردن این جهان را دارد، بلکه تمام جهان‌هایی که خود ساخته را نیز به باد تمسخر می‌گیرد. داستانِ آن لبخند پایانی هم شاید اشاره‌ای به این قضیه باشد: اِولین با وجود اینکه در «همه‌جا» حضور دارد، حالا اما بدون هیچ اضطرابی به دنیای ساده‌ای‌ تمایل پیدا کرده، که پیرامون عشق یک خانواده شکل گرفته است.

فیلم Everything Everywhere All at Once از گستردگی قابل توجهی برخوردار است، شاید مدت زمان آن هم کمی طولانی باشد، اما در کل با حفظ تعادل در ساختار و محتوا، به یک اثر خلاقانه و دقیق تبدیل می‌شود. این فیلم، مولفه‌های علمی-تخیلی موجود در داستان را به عنوان ابزاری برای ارائه‌ی یک برداشت منحصر به فرد به کار گرفته است؛ برداشتی ظریف و اثرگذار از زندگی اجتماعی انسان، که نه به اندازه‌ی خسته‌کننده‌ای جدی‌ می‌شود و نه به طرز بدی بی‌معنا.

کلام آخر

نقد فیلم Everything Everywhere All At Once از نظر بصری، در همه جا همه به یکباره تماشایی و بدون حاشیه است، مایل است همه چیز را در تلاش برای کاوش در جهان چندگانه و همه چیزهایی که در آن نگه می‌دارد، به سطح بعدی برساند. چیزهای زیادی در جریان است و چندین بار تماشای مجدد نیاز است تا همه چیز را ببینیم، اما چیزی کاملا مست کننده و مسحورکننده در نحوه به کارگیری افکت ها و پرش چندجهانی وجود دارد. دانیلز فیلمی‌ ساخت که استادانه از علمی‌ تخیلی و اکشن استفاده می‌کند تا داستانی متفکرانه، صمیمانه و ظریف در مورد خانواده و زندگی که ارزش جنگیدن دارد را روایت کند. در همه موارد گفته می‌شود، همه چیز در همه جا و به یکباره چیزی برای همه دارد، و تماشاگران با دنیای تخیلی فوق العاده فیلم و پیامی‌ که در هسته آن وجود دارد، جذب می‌شوند.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند