امیریل ارجمند

پدرم بزرگ است، احترامش را حفظ کنند

به گزارش باکس افیس ایران: تسنیم نوشت: امیریل ارجمند می‌گوید: «ای کاش دست این استادها را بگیرند از خانه‌هایشان بیرون بیایند و یک نسل از دانش و علم و استعدادشان سیراب شوند؛ چرا که آن‌ها به واقع هیچ‌گاه دنبال سلبریتی شدن نبودند و همیشه تشنه به رخ کشیدن هنرشان و توسعه هنر و هنرمندی بوده‌اند.»

بخش‌هایی از صحبت‌های امیریل ارجمند را مرور می‌کنیم.

در این چند وقت اخیر شما را در سریال “گاندو” با یک نقش خاص و متفاوت دیدیم تا جایی که حاضر شدید برای این نقش حتی وزن‌تان را پایین بیاورید؟

دوست داشتم با جواد افشار کار کنم و مجتبی امینی هم که فیلم سینمایی “شکارچی شنبه” را با او کار کردم و مصطفی سلطانی هم که مدیر تولید این سریال بود دوستی دیرینه‌ای داشتم. سریال قصه‌ خوبی داشت و فصل اول این سریال را نیز دوست داشتم. ژانر متفاوتی که برای اولین بار اتفاق می‌افتد و چنین چیزی را نداشتیم. و در این مدت سریال‌سازی اتفاق می‌افتد و ما همیشه چنین چیزهایی را را در کارهای خوب آمریکایی‌ها جستجو می‌کردیم که ناخودآگاه سیاست‌های خودشان را داشتند. اینکه الان گروهی به وجود آورده و دستاورهای امنیتی ما را به تصویر می‌کشد، اتفاق خوبی است. و البته سریال پیش‌بینی‌هایی هم دارد که محقق نشد. نقش منفی خاکستری را بازی نکرده بودم؛ آدم‌هایی که در خرابکاری و ترور، قربانی‌اند.

به نظر شما تلویزیون باید چه رویکردهایی را در دستور کارش قرار دهد سریال‌های پیوسته موفق و ماندگاری داشته باشد؟ همیشه دوست دارید نقش‌های چالش‌برانگیز بازی کنید، چطور تلویزیون می‌تواند به این سمت برود؟

ما امروز در تلویزیون احتیاج داریم به داستان‌های پرپیچ و خم با روایت‌های پُرتعلیق! دیگر باید از سادگی روایت خارج شویم و قصه‌ها پیچش و تعلیقی از جنس یک قصه تصویری داشته باشند و از داستان‌گویی ساده نزدیک به رادیو، پرهیز شود. در واقع معجزه تصویر فراموش نشود؛ سریال‌های ما امروز درگیر قصه‌گویی ساده است و حسرت ما داشتن یک قهرمان در سریال‌های تلویزیون است.

ما زمانی در سریال‌هایمان به قهرمان توجه می‌کردیم و امروز هم باید در سریال‌هایمان هنجارسازی و قهرمان‌سازی به‌وجود آوریم؛ قهرمانان درستی که تبدیل به اسوه شوند و از ادبیات و تاریخ‌مان هم غافل نشویم. نباید بگذاریم پیشکسوتان و کاربلدها خانه‌نشین شوند. این اتفاق خوبی نیست که پیشکسوتان و کاربلدها خانه‌نشین شده‌اند.

ای کاش دست این استادها را بگیرند از خانه‌هایشان بیرون بیایند و یک نسل از دانش و علم و استعدادشان سیراب شوند؛ چرا که آن‌ها به واقع هیچ‌گاه دنبال سلبریتی شدن نبودند و همیشه تشنه به رخ کشیدن هنرشان و توسعه هنر و هنرمندی بوده‌اند. این نکات باید پیشه و الگوی جوانان امروز دنیای بازیگری و هنرمان باشد.

این اتفاق با حضور حرفه‌ای‌ها و کاربلدها می‌افتد؛ آدم‌هایی که این کاره‌اند و بازیگر واقعی‌اند و می‌توانند در کارهای چالش‌برانگیز، درخشان نقش ایفا کنند. باید بیشتر به کیفیت توجه کنیم و کمّیت را کنار بگذاریم؛ به قولی عجله‌سازی را کنار بگذاریم و به سراغِ کارهای مؤثر و بزرگ برویم.

باید میدان سریال‌سازی را تلویزیون جدّی بگیرد. به کارهای الف ویژه و فاخر بها بدهد. حتماً این بستر و موفقیت در آن، نیاز به متن‌های قوی و کارگردانان موفقی دارد. تهیه‌کننده‌ای که متمرکز و دغدغه‌مند و دلسوز باشد. نه تهیه‌کنندگانی که دنبال آن‌اند کارها را با قیمت ارزان تمام کنند. این ارزان تمام کردنِ کارها، بزرگ‌ترین ضربه‌ای است که به پیکره سریال‌سازی وارد می‌شود.

در مورد اتفاقی که برای پدرتان هم افتاد و موضع‌گیری‌هایی که علیه ایشان شد هم نظری دارید بفرمایید. وقتی که سؤالی از پدرتان پرسیده شد درباره زنان که داریوش ارجمند در پاسخ گفت یک خانم باید ۲۵۰ کیلوگرم وزنه بزند تا به‌جای اینکه بهترین مادر دنیا شوند، بهترین وزنه‌بردار جهان شود. 

نگاه و شیطنتی در نوعِ پرسش وجود داشت؛ خبرنگار عزیز و جوان، با آدمی که اندازه سن پدر تو، کار هنری کرده چرا این‌طور مصاحبه می‌کنی؟ وقتی جایگاه ریشه‌هایمان را حفظ نکنیم ریشه‌سوزی می‌کنیم، ریشه چه کسی را می‌سوزانید؛ ریشه خودتان و هنرتان! این فضای‌مجازی واقعاً آدم‌هایش هم مجازی شده‌اند؛ ما باید در فضای حقیقی باشیم و اگر می‌خواهیم در فضای‌مجازی کار کنیم اول بدان که حقیقی باش و بعد در فضای‌مجازی باشید. متأسفانه در این فضا، سطحی‌نگری و رفتارهای سطحی حاکم است و از فضای عمیق و دغدغه‌مندانه فاصله گرفته‌ایم. من در میانِ این هجمه‌ها بیشتر از این نکته ناراحت بودم که مثلِ قبل احترام بزرگ‌ترها نگه داشته نمی‌شود.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند