اسکورسیزی در این برنامه گفت: «دقیقا بعد از اینکه «راننده تاکسی» را ساختیم، من آماده هر پیشنهادی بودم؛ اما کتاب زندگی نامه جیک لاموتا (که فیلم «گاو خشمگین» بر اساس آن ساخته شد) خیلی رویم تاثیر نگذاشت. همچنین نه اینکه چیزی علیه ورزش داشته باشم، ولی چون در کودکی آسم شدید داشتم و به من گفته شده بود که نمی‌توانم بدوم، خیلی درونگرا بودم و در هیچ ورزشی‌ شرکت نمی‌کردم و همین هم باعث شد که زیاد به سینما بروم و به سمت تخیل کشیده بشوم.»

اما بعد از این شک اولیه، بعد از یک بحران سلامتی شدید، اسکورسیزی راضی به ساختن فیلم شد، چرا که حالا فهمیده بود که چگونه می‌تواند با داستان لاموتا ارتباط برقرار کند:«من به طریقی در راه گم شده بودم، و باید دوباره از ابتدا شروع می‌کردم. و این فیلم انگار تولد دوباره من بود.»

دنیرو درباره تجربه ساخت فیلم می‌گوید:«ما نمی‌دانستیم که فیلم چقدر موفق خواهد شد، اما می‌دانستیم که فیلم خاصی خواهد بود. با آن همه زحمتی که برایش کشیده بودیم، حتما اثر خاصی شده بود.» اسکورسیزی در تایید این حرف می‌گوید:«ما حس خوبی به آن داشتیم. حتی خوب و بدش خیلی مهم نیست، این فیلم یک تجربه کامل شده بود. برای خود ما این فیلم نقطه اوج تمام کارهایی بود که می‌خواستم انجام بدهم. من این فیلم را طوری ساختم که انگار زندگیم بعد از آن تمام می‌شد… یک فیلم خودکشی! برایم مهم نبود که چه به سر فیلم می‌آید، یا حتی هرگز فیلم دیگری خواهم ساخت یا نه. این فیلم تمام شیوه فیلمسازی من را تغییر داد. من برای این فیلم باید دوباره شروع می‌کردم. دوباره همه چیز را از نو یاد می‌گرفتم. و هر روز سر فیلمبرداری این طوری بودیم که: این آخرین فرصت است، باید کمال استفاده را از آن بکنیم.»