رضاصفایی بانام کامل رضاصفایی تبریزی دراول اردیبهشت ماه سال۱۳۱۶که مصادف بود با شب شهادتش امام هشتم حضرت امام رضا(ع)درشهرمشهد مقدَّس درکوچه مسجد تهرانی ها که فاصله کمی باحرم مطهرداشت به دنیا آمد.پدرش محمدصفایی نام رضارا که همنام با مولا بودبرای او برگزید.
رضا صفایی ازطرف پدری ازاهالی باد کوبه محسوب می شد. پدراو(محمد) به همراه پدربزرگش محمد علی درسالهای بسیاردوراز باد کوبه به ایران مهاجرت کرده ودرمشهد سکونت کرده بودند و درشناسنامه هایی که دریافت داشتند نام فامیلی آنها صفایی تبریزی درج گردید..وی ازطرف مادری نیزازخانواده بدری های مشهد بود پدربزرگ مادریش حجت الاسلام ابوالقاسم بدری یکی ازروحانیون وخادمین معروف حرم مطهرامام رضا(ع) بود. رضا صفایی دوران کودکی را درمشهد گذراند و درسن۷ سالگی به مدرسه ابتدایی سیروس رفت ومشغول تدریس شد. درسال۱۳۲۶ درحالی که رضا تنها۱۰سال داشت به دلیل اینکه پدرش درعرصه شغلی ورشکست شده بود همراه باخانواده به تهران رفت و درآنجا ساکن شد..وی پس ازورود به تهران درمغازه برادر بزرگترش به طلاسازی مشغول شد. صفایی پس ازمدت بسیارکمی درنوجوانی باتماشای اولین فیلم به نام(تارزان زیمبو) به (سینما) علاقه مند شد. او پس ازتماشای این فیلم به دلیل علاقه شدیدی که به سینما پیدا کرده بود بیشتر وقت خود را درسینما سپری می کرد و به همین خاطر چندین مرتبه ازمدرسه نیز غیبت کرد..صفایی به مدت۲ سال ترک تحصیل داشت وپس ازدو سال ترک تحصیل درآموزشگاه شبانه اخباری ثبت نام کرد و گواهینامه ششم ابتدایی رادریافت وپس ازآن نیز دردبیرستان نوشیروان ثبت نام ومشغول تدریس شد.وی درتابستان های تعطیلی مدارس به خاطراینکه کمک خرجی پدروخانواده باشد به شاگردی شغل هایی نظیر آهنگری، مکانیکی، کفاشی، خیاطی وآرایشگری می پرداخت که درآرایشگری به مهارت هایی نیزرسید. وی درسنین۱۲و۱۳سالگی بازنده یاد(سیدمحسن خبازی آراسته نیا) که ازبازیگران معروف سالهای بعدی سینما شد، دوست شد..صفایی درسال دوم دبیرستان به دلیل مشکلات مالی اجبارا روزهابه سرکارمی رفت وشب ها نیز تحصیل می کرد او درآموزشگاه خزائلی ثبت نام کرد و تاسال پنجم دبیرستان درآنجا تحصیل کرد.صفایی درسن۱۷سالگی به خاطرکسب درآمد بیشترواینکه درتامین مخارج منزل به پدرش کمک کند به آبادان رفت ومدت ۴ ماه دریک آرایشگاه مشغول به کارشد و پس ازآن به تهران برگشت و موفق به دریافت گواهینامه رانندگی شد و پس ازدریافت گواهینامه نیز به خدمت سربازی رفت.صفایی دردوران خدمت سربازی نیزبا محسن آراسته هم خدمت بود. وی پس ازخاتمه خدمت سربازی مدتی مشغول به شغل رانندگی وبعد نیزدریک سازمان دولتی به عنوان کارمند استخدام شد.صفایی درآن اداره نیزباآراسته همکاربود. وی پس ازمدتی ازآن شغل کناره گرفت ودردانش سرای عالی رسالت که بعدها تبدیل به هتل بین المللی گردید درقسمت اموراداری استخدام شد.صفایی ازهمان زمان بود که با بازیگران سینما تئاترآن زمان ..محمود خدارحم ومسعودی آشناشد وچون علاقه زیادی به سینما داشت ازآنهاخواست که اورا به استودیوهای فیلمبردای معرفی کنند..وی به همراه خدارحم به استودیو کاروان فیلم رفت وخدارحم اورابه خسروتسلیمی (مدیرتوزیع فیلم استودیو) معرفی کرد.تسلیمی نیزصفایی رابه حسن امینی که مدیرتهیه فیلمی درهمان استودیو با نام ((چشم به راه)) بود معرفی کرد و بدین ترتیب رضاصفایی درسال—۱۳۳۷—بابازی درفیلم (چشم به راه) ساخته مرحوم عطاالله زاهد قدم به سینماگذاشت ووارد دنیای سینما شد…صفایی پس ازآن هم چنان دوستیش را با تسلیمی امینی خدارحم ومسعودی ادامه داد و مدتی بعد نیزمحسن آراسته راهم به آنان معرفی کرد.
وی پس ازبازی درفیلم چشم به راه درفیلم دیگری با نام (صفرعلی) ساخته مرحوم سعید نیوندی ایفای نقش کرد. این فیلم نیزدراستودیو کاروان فیلم تهیه و فروردین ماه ۱۳۳۹به روی پرده سینما رفت.صفایی پس ازآن درتعمیرگاه شرکت فولکس واگن که متعلق به شرکت ثابت پاسال بودمشغول به کارشد و درآن مکان نیزبا مرحوم تقی ظهوری که ازبازیگران معروف آن زمان رادیو و سینمای ایران بود آشنا شد.
مرحوم ظهوری برای تعمیراتومبیل خود به مکانیکی رفته بود و صفایی نیزازاین فرصت استفاده کرد و برای ظهوری تعریف کرد که عاشق سینماست و در دو فیلم چشم به راه وصفرعلی نیزنقشهایی راایفا کرده است ودرصورت امکان او را به استودیوهای بیشتری معرفی کند تا با تواندکاردرسینمارا ادامه دهد. مرحوم ظهوری نیزشماره وی راگرفت وپس ازمدتی با اوتماس برقرارکرد و عنوان کرد که درفیلمی که خود ایفاگرنقش اول آن است برای صفایی هم نقشی سفارش داده است صفایی بلافاصله به محل فیلمبرداری دراستودیو پارس فیلم رفت و د رفیلم (تازه به دوران رسیده) به کارگردانی دکتر محمود کوشان ایفای نقش کرد.وی پس ازبازی دراین فیلم همراه محودخدارحم به نزد سردارساگر(کارگردان سینمای آن زمان)دراستودیو بدیع رفت وساگرکه پیش تولید فیلم(فرداروشن است)راشروع کرده بود ازصفایی به عنوان تدارکات وبازیگرنقش کوچکی استفاده کرد. و پس ازمدتی نیزازطرف ژوزف واعظیان به استودیو آژیرفیلم دعوت شد تادرفیلم(دختری فریاد می کشد)به کارگردانی خسروپرویزی به عنوان مسئول تدارکات شروع به کارکند.وی دراین فیلم درنقش داورکنارتشک کشتی هم بازی کرد.صفایی که عاشق ودلباخته سینماوبسیارعلاقه مندبه فنون پشت دوربین شده بودپس ازاتمام فیلمبرداری این فیلم به همراه کارگردان به اطاق تدوین رفت وکارهای تدوین رامشاهده می کردوحتی پس ازتمام شدن تدوین فیلم بااضافات کپی تدوین راتمرین می کرد.پس ازآماده شدن وبه اکران آمدن این فیلم شهریار(اسدالله)شهریاری که ازتهیه کنندگان این فیلم بودوازپشتکاروعشق صفایی به سینمااطلاع داشت ازوی دعوت کردتاباکمک وی فیلمی راتهیه کند.صفایی نیزکه فیلمنامه ای بانام(زیبای خطرناک)راتهیه وتنظیم وآماده کرده بودبه شهریاری داد.شهریاری برای کارگردانی ونقش اول این فیلم محمدمتوسلانی راانتخاب کرد.صفایی نیزبه عنوان نویسنده فیلمنامه مسئول تهیه وبازیگرمشغول به کارشد.ولی پس از۵۰درصدضبط وفیلمبرداری این فیلم متوجه شدندکه تمام نگاتیوهاسفیدوهیچگونه تصویری برروی آنهاضبط نشدا است.وبه همین دلیل پروژه فیلم زیبای خطرناک تعطیل شد.صفایی پس ازآن مشغول به نوشتن فیلمنامه دیگری بانام(زنگ های خطر)شدوپس ازاتمام تحویل شهریاری داد.شهریاری هم باگرجی عبادیا که درآن زمان صاحب استودیواطلس فیلم بودقرارگذاشت تافیلم رابه طورمشترکاتهیه کنند.شهریاری وگرجی عبادیا دنبال کارگردانی بودندتابتواند فیلمنانه صفایی راجلو دوربین ببرد. صفایی نیزکه مدتها انتظارچنبن لحظه ای راکشیده بودبااعتمادبه نفس وپشت کاری که داشت ازآنهاخواست تاساخت فیلم رابه او واگذارکنند.باموافقت شهریاری وعبادیا رضاصفایی برای اولین باردرسال۱۳۴۱درسینمای ایران شروع به فیلمسازی کردواولین فیلم خودرابانام(زنگ های خطر)راساخت—زنده یادان محسن میلانی جمشیدمهرداد وآزاده رامین یوسفی اشرف کاشانی ومحسن قبادی بازیگران این فیلم بودند.صفایی دراین فیلم کارگردان فیلمنامه نویس وتدوین گربود. درزمان فیلمبرداری همین فیلم ودرحالی که۵۰درصدفیلم ساخته شده بود محمدمتوسلانی که فیلم(ترس وتاریکی)راکارگردانی وبازی می کرد ازصفایی دعوت کردتابه عنوان بازیگرومدیرتدارکات اوراهمراهی کند.صفایی طوری برنامه ریزی کردتابتوانددرمدت کوتاهی هم فیلم خودش وهم فیلم متوسلانی را به اتمام برساند.پس ازاتمام این دوفیلم صفایی برای مدتی بیکارمانداوکه نتوانست بیکاری راتحمل کندباتهیه دسته چکی ازبانک شخصابه عنوان تهیه کننده فیلمنامه نویس وکارگردان فیلم دیگری بانام(پرتگاه مخوف)راکلیدزد.فیلمنامه این فیلم همان فیلمنامه زنگهای خطربودکه توسط صفایی نوشته شده ونیمه تمام مانده بود.صفایی برای توضیع این فیلم به دلایلی بامنصورباقریان شریک شدوبدین ترتیب نام نیزبه عنوان تهیه کننده درعنوان بندی فیلم ثبت شد.نکته جالب درمورد ۲ساخته اول صفایی این است که فیلم دومش قبل ازفیلم اولش به روی پرده وبه اکران عمومی درمی آید….فیلم پرتگاه مخوف در۳۱اردیبهشت سال۱۳۴۱وفیلم زنگ های خطردر۲۳آبان۱۳۴۲ به نمایش داده می شوند.صفایی درسال۱۳۴۲بامنصورمرزی شریک شدوفیلم(خشم وفریاد)راساخت وی دراین فیام خودنیزایفاگرنقش وکیل هم بود.اوپس ازساخت این فیلم فیلم دیگری بانام(کابوس)راساخت که تهیه کننده این فیلم هم منصورمرزی بودکه درفیلم قبلی صفایی شراکتافیلم راباصفایی تهیه کرده بود.
نکته جالب درمورداین فیلم این است که ازاین فیلم می توان به عنوان(اولین فیلم سینمای ایران در حوزه علم روانشناسی)نام برد.فیلم بازگوکننده زندگی یک مردروانی بودکه وارث ثروت زیادی شده وپی درپی دچارکابوس های زیادی می شودو….صفایی دراین فیلم نیزبه جزکارگردانی ایفاگرنقشی هم بود.درسال های بعدفیلمسازان دیگری فیلمهایی راساختندکه زندگی آدم های روانی رابه تصویر می کشدکه ازنمونه آنهامی توان به فریدون جیرانی کارگردان فیلمهای=قرمز پارک وی و….نام برد.صفایی پس ازموفقیت فیلم کابوس ازطرف مرحوم جنتی شیرازی تافیلمنامه ای راکه خودشیرازی نوشته بودجلودوربین ببرد. نام فیلم(مقصرپدرم بود)بودوفروش خوبی هم داشت پس ازموفقیت این فیلم جنتی مجدداازصفایی دعوت کردتافیلمنامه ای به نام(شکوفه های امید)راکه آماده کرده بودجلودوربین ببرد.پس ازساخت شکوفه های امیدصفایی ازطرف منصورباقریان دعوت شدتابرای اوفیلم بسازد.وی که خودقبلافیلمنامه ای بانام(جهنم زیرپای من)راآماده کرده بودبه باقریان پیشنهاددادوبااستقبال باقریان برای ساخت فیلم مواجه شد.صفایی دراین فیلم ازمرحوم فردین درنقشی بسیارمتفاوت ترازآنچه تابه آن زمان درسینماایفاکرده بوداستفاده کرد.مرحوم فردین دراین فیلم درنقش یک ضدقهرمان بازی کردوازبازی دراین فیلم بسیارراضی وخشنودبود.صفایی پس ازساخت این فیلم فیلم(تعقیب خطرناک)رابافیلمنامه ای نوشته خودش وسرمایه خودساخت.فیلمهای جهنم زیرپای من وتعقیب خطرناک هردومورداستقبال مردم قرارگرفتندوساخت این دوفیلم باعث شدتانام اودربین تهیه کنندگان به کارگردانی موفق وپولسازمعرفی ومعروف گردد.ودلیل دیگربرسرزبان افتادن نام صفایی بین تهیه کنندگان این بودکه اوفیلمبرداری فیلمهایش رابسیارسریع به پایان می رساند.فیلمبرداری هرفیلم از۱۸الی۳۵روزطول می کشیدکه باعث می شدتهیه کنندگان به منافع زیادی چه ازطرف هزینه ساخت فیلم وچه ازطرف فروش فیلم برسند.صفایی که به فیلمسازی محبوب ازطرف مردم ومشهورازطرف تهیه کنندگان سینماتبدیل شده بودباسیل پیشنهادات ازطرف تهیه کنندگان مواجه شد.وی پس ازتعقیب خطرناک فیلم(پاسداران دریا)راساخت که درباره زندگی افرادنیروی دریایی ومراقبت ازمرزهای دریایی ومبارزه باقاچاقچیان بود.صفایی درشب افتتاح فیلم ازطرف دریاداران امیران افسران وژنرال هایی که برای دیدن فیلم به سینماآمده بودندموردتقدیروتشویق قرارگرفت.
وی پس ازآن نیزفیلم(قفس طلایی)راساخت که درهردوفیلم-ناصرملک مطیعی-ایفاکننده نقش اول بود.صفایی پس ازساخت این فیلم فیلم(شوخی نکن دلخورمیشم)راساخت که دراین فیلم مرحوم علی تابش و جوادقائم مقامی به دلیل موضوع وقصه فیلم برای فرارازدام جنایتکاران لباس زنانه پوشیدند. زنده یادعلی تابش قبل ازبازی دراین فیلم درسال۱۳۳۶بابازی درفیلم(مادموازل خاله)اولین مردی بود که برای اولین با درسینمای ایران درجامه زنانه درآمده بودونقش زن را با تبحرخاصی بازی کرده بود با بازی درفیلم شوخی نکن دلخورمیشم آن نقش رابه گونه هایی دیگربه صورت کامل ترو پخته تربه نمایش گذاشت.باادامه این رونددرسالهای بعدازانقلاب چندین بازیگرمردبه ایفای نقشهای زنانه درآمدندکه ازجمله آنها میتوان به اکبرعبدی درفیلمهای(آدم برفی که این فیلم رانیزمی توان به نوعی بازسازی شوخی نکن دلخورمیشم باکمی تفاوت درقصه وداستان تاآخرفیلم نام برد)(خوابم می آد)و(خواب زده ها)ومحسن تنابنده درمجموعه سریال(ابله)نام برد.صفایی پس ازساخت شوخی نکن دلخورمیشم فیلم(یکه بزن)راساخت نکته جالب درمورداین فیلم نیزاین است که درسال۱۳۸۴فیلمی ساخته شدبانام(شارلاتان)که می توان گفت به طوردقیق کپی همین فیلم است حتی دیالوگ هاونقشهایی که هنرمندان نیزدرشارلاتان کارکردنددقیقاباشخصیتهای یکه بزن مطابقت دارد(امین حیایی به جای مرحوم بیک ایمانوردی شقایق فراهانی به جای فرانک میرقهاری سیدجوادرضویان به جای داریوش اسدزاده و…..)صفایی پس ازیکه بزن (حقه بازان )و(شعله های خشم) وپس ازآن نیز(لوطی قرن بیستم)راساخت.
وی باساخت این فیلم نام خودرابه عنوان(سریع ترین فیلمساز)درسینماثبت کرد.صفایی این فیلم رادرطول۹روزکارگردانی وآماده تدوین کرد…..وپس ازآن هم فیلم(پسران قارون)راساخت که برای اولین باردرطول فعالیت سینمای خوداز۳کمدین معروف(سپهرنیا گرشا متوسلانی)که قبل ازآن چندین فیلم کمدی شادوموفق راباهم به روی پرده داشتندو(آرمان)که قبل ازبازی دراین فیلم درفیلم(گنج قارون)نیزنقش قارون راایفاکرده بوداستفاده کرد.پس ازساخت پسران قارون صفایی فیلم(جدایی)راساخت.نکته جالب درمردفیلم جدایی نیزاین است که دراین فیلم برای اولین باوصفایی اززنده یاد(سیدعلی میری)دراجرای یک نقش کوتاه کمدی استفاده کرد.میری که فعالیت هنری خودرااز(جامعه باربد)زیرنظرزنده یاد(اسماعیل مهرتاش)شروع کرده بودودربازیهایش درتئاترازلهجه مادری خود(گیلکی)استفاده می کرددربدوورودبه سینماازلهجه اش استفاده ای نشدوبه خاطرنوع بازیهایش درسینماکه اکثرا(منفی وبدمن)بودنددوبلورداشت.ازجمله نمونه های نقشهای منفی سینمایی او می توان به فیلمهای(زبون بسته=نصرت الله وحدت)(ول معطلی=عزیزرفیعی)(مردی ازاصفهان=امیرشروان)و(ستاره هفت آسمون=حسین مدنی)نام برد.رضاصفایی تنهافیلمسازی بودکه استعدادبازیکری کمدی میری درسینماراکشف کردواورابه جامعه هنری سینمای ایران به عنوان یک کمدین معرفی کرد.میری بابازی دراین فیلم ازکالبدنقش منفی درآمدوباگذاشتن مقدارکوچکی سبیل بربالای لب(به مانندچارلی چاپلین)واستفاده ازلهجه مادری گیلکی خودشروع به کارکمدی کرد.
زنده یاد سید علی میری بازی دراین فیلم فوایدزیادی برای میری داشت بسیاری ازتهیه کنندگان وفیلمسازان آن دوره پس ازبازی دراین فیلم به قدرت بالای اودراجرای نقشهای کمدی پی بردند.صفایی پس ازساخت فیلم جدایی فیلم(عشق کولی)راساخت که درآن نیزازبازی کمدی میری استفاده کرد.وپس ازعشق کولی درفیلم دیگرش(تعطیلات داش اسمال)نیزاستفاده ونقش کمدی میری راپررنگ ترکرد.میری پس ازشکوفاشدنش درنقش کمدی درچندین فیلم بافیلمسازان دیگردرنقشهای کمدی کوتاهی بازی کردکه ازجمله آنهامی توان به(دنیای پرامید=احمدشیرازی)نام برد.ولی اوج کاری اوومشهوریت ومحبوبیتش درنزدمردم وتهیه کنندگان وفیلمسازان درفیلم(بده درراه خدا)است که صفایی برای چهارمین بارازبازی اواستفاده ویکی ازنقشهای اصلی فیلم رابه اوداد.وپس ازآن بودکه نقش میری درسینمابه طورکامل به عنوان یک کمدین جاافتادوبااستقبال زیادی ازطرف فیلمسازان وتهیه کنندگان سینمابرای ایفای نقشهای کمدی مواجه وتمام فعالیت خودرامعطوف به بازیهاونقشهای کمدی کرد.صفایی پس ازساخت فیلم جدایی همچنان ازپرکاترین فیلمسازان سینمابود وی باهمین روندپرکاری دردهه۴۰ودهه۵۰همچنان رقیبی درصنعت فیلمسازی درکارزیادنداشت.صفایی که تاآن زمان بابیشترستاره های سینمای ایران کارکرده بوددرسال۱۳۵۱ باساخت فیلم(فاتح دلها)ازمرحوم(نعمت الله آغاسی)که درآن زمان ازبهترین خوانندگان لاله زاربودولقب(سلطان لاله زار)راازآن خودکرده بوداسفاده کرد.آغاسی که بازیگری درسینمارابافیلم(ایوالله)ساخته زنده یاد(منوچهرنوذری)آغازکرده بودبابازی دراین فیلم موفقیت ومحبوبیت خودرادوچندان کرد.صفایی پس ازآن(معشوقه)راساخت که مرحوم ساموئل خاچیکیان که خودازفیلمسازان به نام آن دوره بودبااعتمادی که به فیلمسازی صفایی داشت تهیه کنندگی این فیلم راعهده دارشد.
درسال۱۳۷۹فیلم دیگری بانام(شوکران)باالهام ازقصه این فیلم ساخته شد.ازجمله فیلمهای دیگرصفایی دردهه۵۰که متمایزاست می توان به(عبورازمرززندگی)نام بردکه که درسال فیلم(سلام برعشق)بابرداشتی ازروی موضوع وکمی تغییروجابه جایی درشخصیت هاونقشهاکپی همین فیلم محسوب می شود.صفایی درسال۱۳۵۶باساخت فیلم(یکی خوش دست یکی خوش صدا)توانست دوچهره محبوب سینماوموسیقی(رضابیک ایمانوردی ونعمت الله آغاسی)راکنارهم قراردهدوازمحبوبیت این دوستاره برای فروش بیشترفیلمش استفاده کند.
صفایی درسال۱۳۵۷نیزفیلم(زرخرید)راساخت وپس ازپیروزی شکوهمندانقلاب اسلامی ایران(یکی از اولین فیلم های سینمای بعدانقلاب)رابانام(قیام)ساخت…قیام درسال ۱۳۵۹ دردوهفته یک میلیون وهشت صدهزارتومان درپایتخت فروش داشت وازجمعیت ۴میلیونی تهران درآن زمان حدودا۶۰۰هزارنفربرای تماشای این فیلم به سینمارفته بودند… صفایی باساخت این فیلم موقعیت دوباره خوددرسینماراتثبیت کرد.رضاصفایی ازسال۱۳۴۱تا۱۳۵۷به مدت۱۶سال به دلیل پرکاریش درسینما۵۲فیلم ساخت… تمامی این فیلمهها به جزفیلم(پاتوکفش من نکن)به روی پرده رفته اند.صفایی این فیلم رادرسال۱۳۴۶بابازی بازیگران خارجی به مانند(بن سیرا سیونا زینگر مارینا آریس سان )ولی لی تنهابازیگرایرانی این فیلم ساخت.صفایی این فیلم رادراروپاساخت.ولی این فیلم هرگزبه روی پرده سینمانرفت واکران نشد.وی دربعضی ازاین فیلمهایی که ساخت به جزکارگردان تهیه کننده فیلمنامه نویس وبازیگرهم بود.البته بایدبه این نکته هم اشاره کردکه تدوین تمامی فیلمهایش به جز (تیرانداز زرخرید) وتعدادی محدودراخودعهده داربوده است.
صفایی باساخت ۵۲فیلم دراین مدت رکوردفیلمسازی درسینمارازد.بسیارکم هستنددرایران وحتی جهان که۵۰فیلم رادرطول۱۶سال ساخته باشندوشایدفیلمسازانی به مانند(آلفردهیچکاک) (جان فورد)و(هواردهاکز)که ازپرکارترین وتمداوم ترین فیلمسازان خارجی هستند۵۰فیلم ساخته باشندامادرطول۵۰سال…وصفایی درمدت بسیارکمی چنین پرکاری درسینماراداشت.امابه دلایلی ازسینماکناره گرفت ومشغول زندگی شخصی خودشد.وی درسال۱۳۷۳ازطرف اداره (صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران)دعوت به همکاری شدتابرای(شبکه اول سیما)(سریال تلویزیونی) بسازد.صفایی سریال(بهاران)راکه برای دهه مبارک فجربودبه مدت یک ماه ساخت ودرروز۱۲بهمن ماه۱۳۷۳اولین قسمت ازاین سریال ازشبکه یک پخش شد.پس ازساخت سریال بهاران درهمان سال ساخت مجموعه دیگری بانام(آتیه)به صفایی پیشنهادشدووی که ازاواخراسفندماه۱۳۷۳شروع به کارکرده بوددراردیبهشت ماه۱۳۷۴کاررابه اتمام رساند.هنوزاین سریال ازتلویزیون پخش نشده بودکه صفایی دوباره دعوت به کارشدتادرهفته نیروی انتظامی یک فیلم تلویزیونی بسازد.نام این فیلم (ماموریت)بود.ساخت این فیلم در۲۰خرداد۱۳۷۴تمام شدودر۲۶خردادماه ازشبکه اول سیماپخش شد.وی پس ازساخت این فیلم ازطرف نیروی انتظامی موردتشویق قرارگرفت وتقدیرنامه ویک جلدقرآن مجیدنیزجایزه گرفت.صفایی درهمان سال سریال دیگری بانام(دردپنهان)ساخت که درماه مبارک رمضان ازشبکه اول پخش شد.صفایی پس ازآن ازطرف(هادی مشکوت)که ازتهیه کنندگان وعکاسان سینمای ایران بود دعوت به کارشدتافیلمی رابانام(لانه عقابها)بسازدکه این فیلم بازسازی فیلم(بازداشتگاه)بودکه فرزندهادی مشکوت(کوپال مشکوت)درسال۱۳۶۱ساخته بود.
صفایی باعوامل فیلمبرداری وهنرمندان درمهرماه۱۳۷۶شروع به ساختن این فیلم کرد۹۰درصدتصویربرداری این فیلم تمام شده بودکه به دلیل مشکلات مالی تصویربرداری تعطیل شد.ودرسال۱۳۷۷-۱۰درصدپایانی فیلم ضبط شد.ولی بازهم مراحل صداگذاری وتدوین فیلم به تعویق افتاد.صفایی درسال۱۳۷۷دوباره یک فیلم تلویزیونی بانام(شیطان صفتان)ساخت که این فیلم هم درهفته نیروی انتظامی درتیرماه همان سال ازشبکه اول پخش وبسیارموردتوجه بینندگان قرارگرفت وحتی۲مرتبه ازشبکه ۵ هم پخش شد.درسال۱۳۷۹فیلم(لانه عقاب ها)به صورت تمام وکمال مراحل فنی وتدوین را پشت سرگذاشته بودوآماده اکران شدودرسال۱۳۸۰نیزبه روی پرده سینمارفت. ولی درعناوین فیلم نام صفایی به دلیل مخالفت مدیرکل وقت سینمایی وزارت فرهنگ وارشاداسلامی به عنوان(مشاورکارگردان)وباعنوان(صفایی تبریزی)درج شدودرجلو نام کارگردا ن عنوان(کارگروهی)ثبت شد.این فیلم درباره رزمندگان جنگ هشت سال دفاع مقدی بودوبافروش خوبی هم مواجه شد.صفایی پس ازآن تاسال۱۳۸۲کاردیگری نکرد ودرآن سال فیلمی بانام(عروسی مامان)ساخت که ازرسانه هاپخش شد.وی دراین فیلم به جزکارگردان بازیگرونویسنده فیلمنامه هم بود.ولی تهیه کننده این فیلم درعنوان بندی فیلم نام خودرابه عنوان تهیه کننده وکارگردان گذاشت.صفایی پس ازآن تابه امروزکاردیگری انجام نداده است وبیشتروقت خودراصرف زندگی شخصی خودکرده است.وی همچنان پیشنهادات زیادی برای فیلمسازی داردولی هنوزتصمیم قطعی برای شروع دوباره فیلمسازی نگرفته است.اگرکارنامه هنری صفایی راموردتحلیل وبررسی قراردهیم پی می بریم که دردوران فیلمسازیش همه نوع فیلمی درتمام ژانرهاوموضوع های مختلف ساخته است که ازجمله آنها میتوان به فیلمهای خانوادگی(شکوفه های امید قفس طلایی جدایی رفاقت بیگانه و..)فیلمهای پلیسی جنایی(زنگ های خطر پرتگاه مخوف عبورازمرززندگی…)فیلمهای کمدی(پسران قارون بده درراه خدا اعجوبه ها عروسی مامان…)وفیلمهای اکشن(عشق وخشونت ولانه عقابها)نام بردکه تمامی این فیلمهابافروش قابل توجهی مواجه شدند.وی درطول سالهای فعالیتش درسینماهنرمندان زیادی رابه سینمای ایران معرفی کردویاباعث پیشرفت کاری هنری آنهاشدکه ازجمله آنههامی توان به(نعمت الله پیشواییان عارف جلال موسوی رفیع مددکار محسن آراسته خلیل عقاب حسن رضایی بابک میری ابراهیم نادری فریباخاتمی سیمین علیزاده سیمین غفاری بیتا سونیاسوزی یاشار شهرآشوب روشنک صدر گلی زنگنه ژیلاشاهانی و..)نام برد..
رضاصفایی فرزند هنرمندی نیزداشت که درسنین جوانی به دلیل ایست قلبی فوتی نابهنگام داشت.(مرحوم غلامرضاصفایی که ازبازیگران وفیلمسازان دهه۷۰است درسال۱۳۵۹به دنیاآمد.وی فعالیت هنری راازسال۱۳۷۴بابازی درمجموعه سریال(آتیه)به کارگردانی پدر(رضاصفایی)آغازکردوپس ازآن درسریال(بی گناه)به کارگردانی(حسین کامران)ایفاگرنقش اول شد.همچنین درسال۱۳۷۷نیزدرفیلم(شیطان صفتان رضاصفایی)هم بازی کرد.مرحوم غلامرضاصفایی دوفیلم به نام های (پریا)و(سرگشته بابازی الهام حمیدی وبهزادخداویسی…)نیزساخته بودکه ازموسسه رسانه های تصویری توزیع شد.لازم به ذکر است که بیوگرافی استاد رضا صفایی که با حضور اکثر هنرمندان قدیمی بوده با هنرمندی خود ایشون به تهیه کنندگی و کارگردانی کورش کبیری ساخته شده است.
بازیگر
معشوقه (۱۳۵۲)
ترس و تاریکی (۱۳۴۲)
خشم و فریاد (۱۳۴۲)
کارگردان
سینما
عروسی مامان (۱۳۸۲)
لانه عقابها (۱۳۸۰)
شیطان صفتان (۱۳۷۷)
مأموریت (۱۳۷۴)
قیام (۱۳۵۹)
زرخرید (۱۳۵۷)
رفاقت (۱۳۵۶)
عشق و خشونت (۱۳۵۶)
فقط آقا مهدی میتونه (۱۳۵۶)
مرد خدا (۱۳۵۶)
یکی خوش صدا یکی خوش دست (۱۳۵۶)
جاهل و رقاصه (۱۳۵۵)
رامشگر (۱۳۵۵)
قادر (۱۳۵۵)
تیرانداز (۱۳۵۴)
جنجال (۱۳۵۴)
عبور از مرز زندگی (۱۳۵۴)
بنده خدا (۱۳۵۳)
جوجه فکلی (۱۳۵۳)
حسین آژدان (۱۳۵۳)
گلنسا در پاریس (۱۳۵۳)
بیگانه (۱۳۵۲)
جعفر جنی و محبوبهاش (۱۳۵۲)
قربون زن ایرونی (۱۳۵۲)
معشوقه (۱۳۵۲)
اعجوبهها (۱۳۵۱)
علی سورچی (۱۳۵۱)
فاتح دلها (۱۳۵۱)
فرار از زندگی (۱۳۵۱)
قایقرانان (۱۳۵۱)
میخک سفید (۱۳۵۱)
آتشپاره شهر (۱۳۵۰)
بده در راه خدا (۱۳۵۰)
زیر بازارچه (۱۳۵۰)
مردافکن (۱۳۵۰)
حسن فرفره (۱۳۴۹)
زیبای جیب بر (۱۳۴۹)
پا تو کفش من نکن (۱۳۴۸)
پسران قارون (۱۳۴۸)
تعطیلات داش اسمال (۱۳۴۸)
جدایی (۱۳۴۸)
عشق کولی (۱۳۴۸)
شعلههای خشم (۱۳۴۷)
لوطی قرن بیستم (۱۳۴۷)
حقه بازان (۱۳۴۶)
یکهبزن (۱۳۴۶)
شوخی نکن دلخور میشم (۱۳۴۵)
قفس طلائی (۱۳۴۵)
کابوس (۱۳۴۵)
مقصر پدرم بود (۱۳۴۵)
پاسداران دریا (۱۳۴۴)
تعقیب خطرناک (۱۳۴۳)
جهنم زیر پای من (۱۳۴۳)
شکوفههای امید (۱۳۴۳)
پرتگاه مخوف (۱۳۴۲)
خشم و فریاد (۱۳۴۲)
زنگهای خطر(۱۳۴۲)
زرخرید (۱۳۵۷)
رامشگر (۱۳۵۵)
عبور از مرز زندگی (۱۳۵۴)
قایقرانان (۱۳۵۱)
آتشپاره شهر (۱۳۵۰)
شعلههای خشم (۱۳۴۷)
حقه بازان (۱۳۴۶)
یکهبزن (۱۳۴۶)
نویسنده:
قفس طلائی (۱۳۴۵)
تعقیب خطرناک (۱۳۴۳)
جهنم زیر پای من (۱۳۴۳)
پرتگاه مخوف (۱۳۴۲)
خشم و فریاد (۱۳۴۲)
زنگهای خطر (۱۳۴۲)
قیام (۱۳۵۹)
زرخرید (۱۳۵۷)
رفاقت (۱۳۵۶)
فقط آقا مهدی میتونه (۱۳۵۶)
مرد خدا (۱۳۵۶)
جاهل و رقاصه (۱۳۵۵)
رامشگر (۱۳۵۵)
تهیهکننده
حسین آژدان (۱۳۵۳)
شعلههای خشم (۱۳۴۷)
حقهبازان (۱۳۴۶)
یکهبزن (۱۳۴۶)
تعقیب خطرناک (۱۳۴۳)
پرتگاه مخوف (۱۳۴۲)
خشم و فریاد (۱۳۴۲)
تدوین
رفاقت (۱۳۵۶)
فقط آقا مهدی میتونه (۱۳۵۶)
مرد خدا (۱۳۵۶)
یکی خوش صدا یکی خوش دست (۱۳۵۶)
جاهل و رقاصه (۱۳۵۵)
رامشگر (۱۳۵۵)
قادر (۱۳۵۵)
جنجال (۱۳۵۴)
عبور از مرز زندگی (۱۳۵۴)
جوجه فکلی (۱۳۵۳)
حسین آژدان (۱۳۵۳)
گلنسا در پاریس (۱۳۵۳)
بیگانه (۱۳۵۲)
جعفر جنی و محبوبهاش (۱۳۵۲)
قربون زن ایرونی (۱۳۵۲)
معشوقه (۱۳۵۲)
اعجوبهها (۱۳۵۱)
علی سورچی (۱۳۵۱)
فاتح دلها (۱۳۵۱)
فرار از زندگی (۱۳۵۱)
قایقرانان (۱۳۵۱)
میخک سفید (۱۳۵۱)
بده در راه خدا (۱۳۵۰)
حقه بازان (۱۳۴۶)
شوخی نکن دلخور میشم (۱۳۴۵)
قفس طلائی (۱۳۴۵)
کابوس (۱۳۴۵)
مقصر پدرم بود (۱۳۴۵)
پاسداران دریا (۱۳۴۴)
تعقیب خطرناک (۱۳۴۳)
جهنم زیر پای من (۱۳۴۳)
شکوفههای امید (۱۳۴۳)
پرتگاه مخوف (۱۳۴۲)
خشم و فریاد (۱۳۴۲)
زنگهای خطر (۱۳۴۲)
بدون دیدگاه