به گزارش باکس افیس ایران: رحمت امینی، کارگردان تئاتر و استاد دانشگاه عنوان کرد: هدف از اجرای نمایشهای ایرانی ادای دین به درامنویسانی است که سالها پیش کار کردند، اما نخواستم درام ایرانی را زیر و رو کنم بلکه تلاش کردم متن را چون یک بنای تاریخی مرمت کنم.
نمایش «استاد نوروز پینه دوز» به نویسندگی احمد کمالالوزاره محمودی و کارگردانی رحمت امینی و بازنویسی حامد مکملی از نهم تیر ماه اجرایش را در سالن قشقایی تئاتر شهر آغاز کرده است.
این نمایش به گفته کارگردان، اجرایی متفاوت از نسل اول نمایشنامههای ایرانی است. بازیگران کار نوید جهانزاده، سارا الهیاری، آیلار نوشهری، مرتضی نجفی، رضا دشتکی، رها آرشید، دلارام ترکی، سحر آقاسی، رامین خطیب، هیوا امینی، عرفان معصومی هستند.
متن نمایشنامه در سال ۱۲۹۸ توسط میرزاحمدخان کمالالوزاره محمودی با عنوان «نمایش اخلاقی، ادبی، اجتماعی» منتشر شد که جزو کارهای شاخص تاریخ ادبیات نمایشی ما محسوب میشود و براین اساس جمشید ملکپور در کتاب دو مجلد کتاب «تاریخ ادبیات نمایشی» متن این نمایشنامه را منتشر کرده است.
درباره نمایش «استاد نوروز پینهدوز» و تلاش رحمت امینی برای اجرای یک نمایش ایرانی با او به گفت وگو نشستیم:
*پیشتر گفته بودید که نمایشنامه «استاد نوروز پینه دوز» را برای تکمیل سه گانه آثار نمایشی خود به صحنه میبرید، چطور شد این کار را انتخاب کردید؟
ابتدا این را بگویم که میرزا آقا تبریزی چهره شاخص آغازگر ادبیات نمایشی ما محسوب میشود، بعد از او نیز افراید مثل حسن مقدم، ذبیح بهروز و … این نمایشنامه را دنبال کردند. من هم در این سالها تلاش کردم درامنویسی ایرانی را احیاء کنم. بنابراین نمایشهای «جیجک علیشاه» و «جعفرخان از فرنگ برگشته» در همین راستا به صحنه رفته و سه گانه آن با «استاد نوروز پینه دوز» تکمیل شد
تا به حال متنهای زیادی از ضربالمثلهای مرسوم دوره قاجار منتشر شده اما بیشتر ناظر بر فهرست واژهها بوده و نمیتوانسته تصویر روشنی از زبان گفتار فارسی در اختیار مخاطبان قرار دهد، پس تصوری که مردم الان از گفتار دوره قاجار دارند ، جملات سخت و دشوار است که در برخی متون دیده میشود. با این حال رجوع به ادبیات نمایشی همان دوره میتواند این قالب را به گفتار نزدیکتر کند.
نمایشنامه نویس این کار برای عصر مشروطه است و بنابراین این متن هم جزو قدیمیترین و مفصل ترین متون از فارسی گفتاری به جا مانده محسوب میشود.
کار کردن در حیطه نمایشهای ایرانی کار سادهای نیست، راحتتر این است که ما سراغ متنهای امروزی مشهور و مُد شده برویم، اما اینکه افرادی به سراغ متونی بروند که در آغازین دورههای درام نویسی ایران نوشته شده و آنها را تبدیل به اجرا کنند، توسط هر کسی هم که باشد کار سختی است.
در پروسه تمرین ما واقعا به جایی میرسیدیم که گروه و حتی خود من دچار ناامیدی میشدیم و این سؤال برایمان پیش میآمد که آیا کاری که انجام میدهیم به نتیجه میرسد یا تماشاچی آن را میپسندد یا خیر. به همین دلیل هم ما از هنرمندان مختلف دعوت میکردیم تا برای گرفتن بازخورد به دیدن تمرینها بیایند، نود و پنج درصد آنها بی رودروایسی به ما میگفتند که چرا این کار را به صحنه میبرید؟
در پروسه تمرینات گاهی هنرمندان از ما میپرسیدند که چرا این کار را روی صحنه میبرید؟
بنابراین با توجه به شرایط فعلی جامعه، متن قدیمی و پرگو پسندیدن آن توسط تماشاگر کار دشواری است و برایمان ریسک داشت، چرا که میبایست ما یک نوع کاراکترسازی یا شخصیت پردازی مبتنی بر ساحت غربی میدیدیم و متوجه میشدیم که نویسنده با همان توان ذاتی خود در درام نویسی تلاش کرده شخصیت و موقعیت ایرانی خلق کند.
به همین دلیل هم هست که بازیگران وقتی به خود زحمت میدهند و شخصیت را درک میکنند آن زمان کار روی صحنه زنده میشود. این حسن درام ایرانی است و ضمن اینکه من به عنوان یک مدرس دانشگاه و کسی که ادعا دارم ابتدا باید خودمان را بشناسیم و تحلیل کنیم ، خودم هم باید به آن عمل کنم.
*اندیشه ایرانی که شما درباره آن صحبت میکنید که نیاز است به مخاطب منتقل شود، چقدر دغدغه مردم است؟
بهرحال هر کسی که مخاطب عادی تئاتر است بازخورد مثبتی نسبت به کار داشته و این را ما در شبهای مختلف مشاهده کردیم، نه فقط اینکه ما یک کار کمدی روی صحنه برده باشیم و مردم بیایند و فقط بخندند بلکه واقعیت این است که شرایط خود را مردم روی صحنه تئاتر میدیدند.
شاید تصور کنید که بحث چند همسری در چندین سال پیش شرایط متفاوتی داشته، چندین هوو هم کنار هم زندگی میکردند و پروسهای دو مرتبه طی میشده و همه در کنار هم بودند، اما یک مرتبه یک درام نویس می آید و این الگو را میشکند بنابراین یکی از ویژگیهای این درام همین است که شورشی علیه هوو و شرایط اجتماعی محسوب شد و مشتی نوروز در پایان درام کتک میخورد و یک اتفاقات سوررئالیستی رخ میدهد.
*پس علت این تلفیق سنت و مدرنیته در کار شما به همین دلیل نزدیک شدن به شرایط روز جامعه است…
بله من خواستم بگویم که درست است مناسبات ما به لحاظ ظاهری نسبت به گذشته تغییر کرده اما خیلی چیزها هنوز ثابت است و جزو فرهنگ ما محسوب میشود. من در اجرا، لباس، دکور و موسیقی سنت و مدرنیسم را تلفیق کردم و در واقع جامعه خود را نشان دادم. ما یک سری گذشته و یک سری امروز داریم که اینها در جامعه ما کنار هم راه خود را ادامه میدهند.
تلاش کردم درامهای قدیمی ایرانی را تبدیل به متونی کنم که مردم با مشاهده آنها لذت ببرند
من در سه کار اخیری که داشتم در هر کار سعی کردم به شرایط جامعه نزدیک تر شوم البته دلیل اصلی کار کردن من در این سه متن ابتدا یک ادای دین به درام نویسان ایرانی بوده است به خاطر همین نخواستم درام نویسی ایرانی را زیر و رو کنم اینکه فقط یک ایده را بگیریم و کلا همه چیز را زیر و رو کنیم کلا من در مصاحبههای مختلف گفتم که تلاش کردم متنها مثل بناهای تاریخی که ارزشمند هستند، مرمت شوند ، به این معنا که آنها را تبدیل به آثاری کنم که اگر امروز هم آنها را ببینیم، لذت ببریم.
البته در اجرای استاد نوروز کمی این مرمت را تبدیل به تغییر شکلدادنهایی از متن اصلی کردم، اما کسانی که استاد نوروز را خوانده باشند باز خود استاد نوروز را در اجرای من میبینند.
نکته جالب توجه در نهایت این است که که در اجرای این نمایشنامهها با وجودی که این آثار در ارایه ساختارهای درامنویسی غربی نقص دارند اما از لحاظ شخصیتپردازی، حس و حال و زبان با فرهنگ ایرانی همسو هستند و مشخص است که یک فرد ایرانی آنها را به نگارش درآورده و همین مساله به بازیگر در ارایه درست نقش کمک زیادی میکند. در نهایت من قبلتر هم گفتم که من این آثار را مرمت میکنم نه کُن فیکون؛ به این مفهوم که به آنها ساختار جدیدی نمیدهیم بلکه جاهایی را که نیاز به ترمیم دارند، مرمت میکنیم.
*در ارتباط با سالن قشقایی محل اجرای کار هم توضیح دهید، آیا پتانسیل این کار برای سالن اصلی نبود؟
الان میتوانم به این امر فکر کنم که اگر سالن اصلی بودیم شرایط چطور میشود اما ما از همان زمان تمرین میدانستیم که سالن قشقایی قرار است اجرا برویم و در کنار همان سالن هم در پلاتویی با همان مشخصات تمرین میکردیم، بنابراین این کار مختص سالن قشقایی آماده شده است.
*درباره انتخاب بازیگران هم توضیح میدهید، با توجه به اینکه بیشتر بازیگران دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه هستند آیا علت این انتخاب این است که شما خودتان هم دانشگاهی هستید یا اینکه اعتقاد به انتخاب بازیگران از بین فارغ التحصیلان و دانشگاهیان دارید؟
ببینید همه بچهها و عوامل گروه یا دانشگاهی یا دانشجو هستند، خانم سارا الاهیاری الان دکتری پژوهش هنر دارند، مرتضی نجفی که بازیگر نقش پینه دوز هستند، دانشجوی دانشگاه هنر با سابقه بیست سال بازیگری در جشنوارههای بازیگری هستند، دلارام ترکی، آیلار نوشهری و … همه دانش آموخته هستند.
متأسفانه مناسبات اقتصادی که بر تئاتر حاکم است ، باعث شده که بازیگران براساس شناخته شده و سلبریتی بودن انتخاب میشوند، حال تئاترهای خصوصی پول میگیرند اما برای تئاتر شهر میتوانیم این تعریف را بگذاریم آدمهایی که متنها را با دغدغه کار میکنند مثل همین آقای رضایی راد که همزمان با ما در تئاتر شهر اجرا دارند، همین شرایط را دارند.
متأسفانه مناسبات اقتصادی که بر تئاتر حاکم است باعث شده تا بازیگران براساس سلبریتی بودن انتخاب شدند
این روشی که آقای سعید اسدی در تئاتر شهر در پیش گرفته خوب است اینکه تئاتر شهر مکانی برای اجرای آثار دغدغه مند باشد اینکه کارگردانها دغدغه پول درآوردن نداشته باشند.
البته این را هم باید بگویم که من با روشی که در کارگردانی دارم نمیتوام با سلبریتی کار کنم ، سلبریتیها یک خطکشی خاصی دارند، یک زمانی میآیند و میزانسن و همه چیز آماده و بیایند روی صحنه و بروند درحالیکه من با همین بچههای جوان البته با تجربه میتوانم تعامل کنم و اینها تن به همه نوع تمرینی میدهند کدام سلبریتی با این شرایط با ما کار میکند؟ بنابراین از این جهت ما به این نوع کار میکنیم.
*الان در چه مرحلهای از اجرا رسیدید؟
الان تقریباً نیمه اجرا هستیم و پانزده اجرای دیگر از کار ما باقی مانده است.
*آنچه از اصل نمایش تلاش کردید منتقل کنید، چه چیز بود؟
من یک شعار و جملهای برای خودم در حیطه نمایش دارم و آن هم این است «تماشاگرانی که حدود صد سال پیش به چیزهایی میخندیدند حال به همان چیزها بلکه بیشتر میخندند.» این جمله معروف من است یعنی میخواهم بگویم که ما یک تاریخ صد ساله را در نمایش مان میبینیم هر تماشاگری بیاید می تواند همزمان متوجه شود که حدود صد سال پیش مردمانشان چه مناسباتی داشتند و الان این مناسبات چه تغییرات شکلی داشته است.
*به نظرتان اجرای چنین نمایشهای ایرانی میتواند انگیزه بیشتری برای درام نویسانمان باشد؟
بله حتما دوستانی در این عرصه کار میکنند حال نمیخواهم فقط کار خودم را شاخ غول شکستن بدانم اما برای کسانی که کار میکنند پیشنهادی از یک کارگردانی دارم که متون قدیمی را کار میکند ، این نوع کارها هم میتواند انگیزه برای درام نویسان باشد و هم مردم را به صحنههای تئاتر جذب کند.
الان افرادی چون جمشید ملک پور که اولین بار کار را دید، همین را گفت که اصلا تصور نمیکرده یک روزی استاد نوروز پینه دوز اینطور اجرا شود.
*این روزها احساس میکنید در عرصه نمایشهای ایرانی نیاز به چه چیزهایی داریم تا خلاءهای این عرصه را کمتر کند و همینطور انگیزه درام نویسان را
به نظرم نهادهای ذی ربط به این نوع کارها در عرصه نمایشهای ایرانی باید بیشتر توجه نشان دهند. اگر مسئولان اهمیت آن را بدانند و کارگردانها را هم تشویق کنند خیلی موثر است. باید در بخشهای مختلف به سمت درام ایرانی برویم و سالنهایی مشخص برای این عرصه داشته باشیم تا تماشاگر هم بداند که سالن قشقایی مثلا برای این نوع نمایشها است و وقتی میآید ، میداند که چه نوع کارهایی با رنگ و بوی ایرانی را میبیند. این نظرم اتفاق خوبی میتواند باشد.
*نکته پایانی؟
ببینید در نهایت بگویم اگر من خودم این کار را هم کارگردانی نمیکردم به عنوان یک تئاتری دانشگاهی یا حتی یک تازه کار این عرصه اگر میدیدم که یک درام صد ساله در جایی در حال اجرا است، حتما وقت را تلف نمیکردم و میرفتم ببینم قضیه چیست و استاد نوروز چطور اجرا میشود. مواردی از این دست زیاد است.
خیلی از دوستان ما در این شبها به دیدن کارمان آمدهاند از گلاب آدینه تا محسن حسینی، مریم معترف و … که خیلی خوشحالمان کردند، من به عنوان یک تئاتری باعث افتخارم است و پیشنهاد میکنم که مردمی هم که میخواهند نمایش ایرانی ببیند،حتما به دیدن کار ما در تئاتر شهر بیانید.
بدون دیدگاه