سهراب شهیدثالث | |
---|---|
زادهٔ | ۷ تیر ۱۳۲۳ سه شنبه ۲۸ ژوئن ۱۹۴۴ |
درگذشت | ۱۰ تیر ۱۳۷۷ ۱ ژوئیهٔ ۱۹۹۸ (۵۴ سال) شیکاگو، ایلینوی |
ملیت | ایران |
تحصیلات | فارغالتحصیل سینما از مدرسه پروفسور کراس |
پیشه | کارگردان فیلمنامهنویس مترجم تدوینگر |
سالهای فعالیت | ۱۳۴۵ تا ۱۳۷۷ |
فرزندان | ماشا |
جایزه(ها) | خرس نقرهای سال ۱۳۵۳ |
صفحه در وبگاه IMDb | |
صفحه در وبگاه سوره |
زندگی
سهراب شهید ثالث ۷ تیر ۱۳۲۳ در یک خانوادۀ متوسط در تهران به دنیا آمد. به دلیل مأموریت شغلی پدرش در دوران نوجوانی مدتی را در شهر کُردنشین کرمانشاه زندگی کرد و در آنجا به مدرسه رفت. او به گفتۀ خودش برای نخستین بار با تماشای فیلم بیستارهها در سینمایی در کرمانشاه به سینما عشق پیدا کرد. او در سالهای نوجوانی خلاقیت خود را با نوشتن و اجرای چند نمایشنامه به همراه دوستانش نشان داد. در سال ۱۳۴۲ ایران را به مقصد وین به منظور تحصیل در رشته سینما ترک کرد و در مدرسه کارگردانی و بازیگری پروفسور کراوس وین مشغول به تحصیل شد، اما تحصیلات او به علت تشخیص نشانههای بیماری سل در وی قطع شد. در میانه درمان او به پاریس رفت تا تحصیلات سینمایی خود را در مدرسه کنسرواتوار مستقل سینمای فرانسه ادامه دهد. وی سال ۱۳۴۷ به ایران بازگشت و در وزارت فرهنگ و هنر مشغول به کار شد. او در این دوران چند فیلم مستند با موضوع رقصهای محلی در میان اقوام مختلف ایران ساخت. شهید ثالث در دوران اقامتش در ایران دو فیلم یک اتفاق ساده (۱۳۵۲) و طبیعت بیجان (۱۳۵۳) را ساخت که هر دو به دلیل نگاه واقعگرایانه اجتماعی و سبک سینمایی نوآور و تجربهگرایانه برنده جوایز معتبر بینالمللی شدند. وی همچنین چندین مستند کوتاه در مورد شرایط ناگوار طبقه کارگر در ایران ساخت که مضامین انتقادی پنهان در آنها به مذاق مسئولان خوش نیامد و در نهایت مجبور به ترک کشور شد. او در ایران ساخت فیلم قرنطینه را کلید زده بود که بعد از تولید حدود نیمی از کار، فیلم توقیف شد و ساخت آن نیمهکاره ماند.
با اقامت در آلمان از سال ۱۳۵۳ وی شروع به تولید مستندهایی برای رسانههای آلمانی کرد که این فیلمها برای وی شهرت بینالمللی بیشتری به ارمغان آورد.
شهید ثالث فیلمهای «در غربت» (۱۳۵۴)، «زمان بلوغ» (۱۳۵۵)، «آخرین تابستان گرابه» (۱۳۵۹) و «یک زندگی، چخوف» (۱۳۶۰) و … را در زمان اقامتش در آلمان ساخت. اداره مهاجرت محل اقامت او در آلمان چند بار خواست او را از آلمان اخراج کند و در گذرنامهاش مهری زدند با متن «اجازه اقامت جایگزین اجازه کار نیست». شهیدثالث دلگیر شد و از آلمان به چکسلواکی نقل مکان کرد. وی چند سال پیش از مرگش به آمریکا رفت و در شیکاگو، ایلینوی اقامت کرد و از آن پس نتوانست فیلمی بسازد.
او در ۱۰ تیرِ ۱۳۷۷ بر اثر خونریزی شدید به علت ازکارافتادن کبد و عودکردن سرطان روده (به نقل از عمویش در کتاب یادنامه) در شیکاگو درگذشت.
فیلمشناسی (کارگردان)
نام فیلم | سال | توضیحات |
---|---|---|
قفس | ۱۳۴۸ | فیلم کوتاه |
بزم درویشان | ۱۳۴۸ | گزارشی از مراسم ذکر و سماع دراویش در کردستان |
مهاباد | ۱۳۴۸ | |
رستاخیز (تعمیر آثار باستانی تخت جمشید) | ۱۳۴۸ | مستند/ تصاویری از خرابههای تخت جمشید و مرمت و بازسازی بخشهایی از آن |
دومین نمایشگاه آسیایی (نمایشگاه ۴۸) | ۱۳۴۸ | گزارشی از آمادهکردن غرفهها، افتتاح نمایشگاه در تاریخ ۱۳ مهر و بازدید مردم تا ۲ آبان همان سال |
رقصهای تربت جام | ۱۳۴۸ | مستند / نمایش رقص سنتی و محلی تربتجام توسط رقصندگان حرفهای وزارت فرهنگ و هنر |
رقص بجنورد | ۱۳۴۸ | مستند / گروهی از مردان و زنان رقص سنتی و محلی بجنورد را به نمایش میگذارند. |
رقصهای محلی ترکمن | ۱۳۴۸ | اجرای رقصهای سنتی و محلی ترکمن توسط مردان |
آیا…؟ | ۱۳۵۰ | فیلم کوتاه |
سیاه و سفید | ۱۳۵۱ | فیلم کوتاه / برنده جایزه ویژه جشنواره لس آنجلس و جایزه ویژه جشنواره سانفرانسیسکو |
یک اتفاق ساده | ۱۳۵۲ | جایزه اینتر فیلم و جایزه هیئت ژوری کاتولیک از جشنواره فیلم برلین، جایزه منتقدان بینالمللی جشنواره جهانی فیلم تهران |
طبیعت بیجان | ۱۳۵۳ | جایزه خرس نقرهای، جایزه فیپرشی، جایزه اینتر فیلم و جایزه هیئت ژوری کاتولیک از جشنواره فیلم برلین |
در غربت | ۱۳۵۴ | جایزه فیپرشی، جایزه اینتر فیلم و جایزه هیئت ژوری کاتولیک از جشنواره فیلم برلین |
وقت بلوغ (زمان بلوغ) Reife Zeit | ۱۹۷۶ | |
خاطرات یک عاشق (یادداشتهای روزانه یک عاشق) Tagebuch eines Liebenden | ۱۹۷۷ | |
تعطیلات طولانی لوته ایزنر (Die Langen Ferin der Lotte Eisner) | ۱۹۷۹ | ۱۶ میلیمتری |
نظم/ همه چیز روبراه است (Ordnung) | ۱۹۸۰ | نامزد جایزه هوگو طلایی از جشنواره شیکاگو. |
آخرین تابستان گرابه (Grabbes Letzter Sommer) | ۱۹۸۰ | ۱۶ میلیمتری / برنده جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد، به علاوه پنج هزار مارک و برنده جایزه بهترین فیلم تلویزیونی |
آنتون پ. چخوف: یک زندگی Anton P. Tschechow: Ein Leben | ۱۹۸۱ | ۱۶ میلیمتری |
اوتوپیا Utopia | ۱۹۸۳ | برنده جایزه آکادمی هنرهای تجسمی به عنوان بهترین فیلم سال |
گیرنده ناشناس Empfanger Unbekannt | ۱۹۸۳ | ۱۶ میلیمتری |
هانس، نوجوانی از آلمان Hans, ein Junge im Deutschland | ۱۹۸۵ | |
درخت بید Der Weidenbaum | ۱۹۸۴ | |
فرزندخواندهٔ ویرانگر *Wechselbag | ۱۹۸۷ | |
گلهای سرخ برای آفریقا Rosen fur Afrika | ۱۹۹۲ |
بدون دیدگاه