به گزارش باکس آفیس ایران عزتالله انتظامی دیروز ۹۵ ساله شد؛ استاد بازیگری ایران که رفتنش غم بزرگی بر دل دوستداران سینما نشاند. فرزند سنگلج در دوران حیاتش دهها تئاتر و فیلم سینمایی و سریال کار کرد و توانست جایش را میان ایرانیها باز کند.
در سالهای آخر حیات انتظامی، او تلاش بسیاری کرد که در کنار تمام آثار بصری که از خود به جا گذاشته، موزهای نیز برای طرفدارانش به یادگار بگذارد؛ تلاشی که پای او را به تعداد زیادی جلبسه باز کرد و حتی برخی سیاستمداران فرصتطلب با سوءاستفاده از محبوبیت او و به بهانه حمایت از موزهاش، او را رنجاندند.
حالا یک سال پس از درگذشت او و همچنین در سالروز تولدش، مجید انتظامی پسر او در مصاحبهای از وضعیت خانه موزه پدرش ابراز ناراحتی کرده است.
آخرین وضعیت موزه انتظامی
به بهانه سالروز تولد ۹۵ سالگی عزتالله انتظامی، مجید انتظامی پسر این هنرمند در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه «تا جایی که ممکن بوده هر آنچه از پدر به جا مانده بود به خانه- موزه انتظامی اهدا شد» عنوان کرد: باید سر فرصت بنشینم تا ببینم چیزی باقی مانده که برای قرار گرفتن در موزه مناسب است یا نه. البته بعید میدانم چیزی باقی مانده باشد. با این حال از زمان فوت او، در اتاقشان را بسته و به آن سر نزدهام زیرا من خیلی به پدر نزدیک بودم و اکنون اتاقم غرق عکسهای اوست و هنوز نتوانستم با غم از دست دادن او کنار بیایم.
او ادامه داد: پدر من در زمانی که در قید حیات بود تمام وسایل، نشانها و جایزههایش را به خانه- موزه یا موزه سینما اهدا کرد و چیز خاصی باقی نمانده بود. با این حال در همان روزهای ابتدایی از دست دادن پدر، شکرخدا گودرزی مدیر خانه موزه عزتالله انتظامی همراه با فیلمبردار به خانه ما آمدند و چیزهایی را که خودشان خواسته بودند و همچنین وسایلی که موجود بود با خود بردند.
چند عصا، ریشتراش، وسایل شخصی، کتشلوار، ژاکت، مسواک، خمیردندان و… بود که من به خانه- موزه دادم و اگر به مرور هم چیزهای دیگری پیدا کنم که مناسب قرار گرفتن در خانه- موزه باشد، اهدا خواهم کرد. این در حالی است که در حال حاضر شرایط خانه- موزه به شکلی طراحی نشده که جای نمایش چنین چیزهایی را داشته باشد، زیرا به طور کلی از حالت خانه خارج شده و نمیدانم میخواهند با آن چه کاری انجام دهند.
این خانه نشانی از پدرم ندارد
مجید انتظامی در ادامه تصریح کرد: اینجا به عنوان خانه یک هنرمند هیچ نشانهای از عزتالله انتظامی و محل زندگیاش ندارد و میتوانم بگویم که حتی ربطی به خانه پدری من هم ندارد و همین کارهایی که برای این خانه انجام شد را میتوانستند برای خانه بغلی هم انجام دهند و هیچ فرقی نمیکرد. البته خود پدرم هم از شرایط آنجا ناراضی بود اما نمیتوان کاری هم انجام داد زیرا از شکل اولیه خانه پدری من خارج شده است. باید این خانه به شکلی طراحی میشد که وقتی مخاطبی به آنجا میرود حس بازدید از خانه واقعی عزتالله انتظامی را داشته باشد. اینها چیزهایی است که مردم را به زندگی شخصی هنرمندی مانند عزتالله انتظامی نزدیک میکند.
او عنوان کرد: تا جایی که من اطلاع دارم آقای شکرخدا گودرزی در حال تلاش است که شرایطی را ایجاد کند تا اتاقی شبیه محل زندگی و نمایی از ساختمان قدیم در آن به وجود بیاید اما از نتیجه آن اطلاعاتی ندارم.
نکته دیگر این است که قرار بود آن خانه به صورت هیات امنایی مدیریت شود و همیشه یکی از اعضای خانواده انتظامی حضور داشته باشد ولی این اتفاق نیفتاد. پدرم حتی از وضعیت آثاری که در سالن تئاتری این خانه-موزه اجرا میشد هم راضی نبود. او دلش میخواست آنجا برای کسانی باشد که پول ندارند و به صورت مجانی بتوانند کارهایشان را اجرا کنند و تنها هزینه آب، برق و گاز پرداخت شود، اما همین اتفاق هم رخ نداد.
این موزیسین همچنین درباره فعالیتهای خیرخواهانه عزتالله انتظامی توضیح داد: مدرسهای در ایلام به نام عزتالله انتظامی افتتاح شده، در محله دربند تهران نیز یک خانه سالمندان به نام اوست. علاوه بر اینها به طور کلی عزتالله انتظامی هنرمندی بود که مردم او را بسیار دوست داشت و به هنرمندان و به خصوص بازنشستهها کمک میکرد. از شهرداری، وزارت ارشاد یا هر نهاد دیگری که امکانش وجود داشت بُنها و کمکهزینههایی را میگرفت و با توجه به لیستی از هنرمندانی که خودش تهیه کرده بود آنها را تقسیمبندی میکرد. حتی برخی مسوولان که متوجه این اتفاق شده بودند کمکهای خود را از این طریق به دست هنرمندان میرساندند و پدر هم به طور مساوی همه را تقسیم میکرد و به خانه هنرمندان میداد تا به دست هنرمندان برسد.
او افزود: در بین هنرمندان به طور مثال موزیسینها میتوانند تا روزهای پایانی عمرشان کار هنریشان را دنبال کنند اما فعالیتهایی مثل بازیگری این امکان را ندارد. وقتی هنرمندان پا به سن گذاشته و ناتوان میشوند دیگر توانایی مهارتی خود را از دست میدهند. هنرمندانی در کشور هستند که چلچراغ مملکتاند، بنابراین قرار نیست تا وقتی که ستاره هستند و جایزه میگیرند قدرشان را بدانیم و زمانی که از کار افتاده شدند همه چیز را فراموش کنیم. متاسفانه در ایران تا زمانی که کار میکنیم پول درمیآوریم اما اگر کار نکنیم هیچ چیزی نداریم. البته کمکهای خیلی جزئی و حدود ۲۰۰ هزار تومان به هنرمندان پیشکسوت داده میشود که رقمی بسیار ناچیز است.
نامگذاری خیابانی به یاد آقای بازیگر
مجید انتظامی در ادامه صحبتهایش درباره نامگذاری خیابانی به نام این هنرمند با تاکید بر اینکه «عدهای از هنرمندان حقشان است از آنها تجلیل شود» توضیح داد: من در جریان این تصمیم نبودم و در اخبار خواندم که قرار است خیابانهایی به نام این هنرمندان از جمله پدرم نامگذاری شود. البته پیش از این تصمیم چند سالن نمایشی به نام پدرم نامگذاری شد. نمیدانم این کار درست است یا نه اما اگر در کنار این اسامی به هنرمندان دیگر حوزههای هنری نیز توجه شود قطعا بهتر خواهد بود.
او ادامه داد: خودم آدمی هستم که دلم نمیخواهد مطرح باشم و حدود شش سال است که کار نکردهام. گاهی یک هنرمند به جایی میرسد که با توجه به رفتارهایی که با او میشود به نتیجه میرسد کمتر در انظار عمومی باشد. پدرم همیشه به من میگفت به گونهای کار و زندگی کن که دیگران مزاحم فعالیتهای تو نشوند و من هم متوجه شدم در این مدتی که کار نمیکردم کسی هم با من کار نداشت، اما همین که شروع به فعالیت میکنم تمام همصنفیهایم ضد من میشوند. همیشه میگفتم وقتی در حوزه هنر فعالیت میکنی باید لباس آهنین بر تن کنی اما الان میگویم به بیشتر از آن نیاز است.
پسر عزتالله انتظامی در پایان درباره جایگاه هنری پدرش بیان کرد: من هیچگاه در مراسمهایی که برای پدرم برگزار شد درباره او صحبت نکردم زیرا خودش هم علاقهای به این کار نداشت. در نهایت میتوانم بگویم که بهترین قضاوت را تاریخ راجع به این هنرمند خواهد کرد.
زندگینامه فرزند سنگلج
عزتالله انتظامی ۳۰ خردادماه سال ۱۳۰۳ متولد شد و سحرگاه روز جمعه ۲۶ مرداد در ۹۴ سالگی درگذشت. آقای بازیگر در طول دوران فعالیت خود، یادگاریهای بسیاری بر جای گذاشت؛ یادگاریهایی که هرکدام از آنها تاریخی ارزشمند از سینمای ایران و همچنین مقطعی از تاریخ را در خود دارد. برخی از این یادگاریها را اکنون میتوان در خانه موزه این هنرمند در محله قیطریه یا در موزه سینما واقع در باغ فردوس پیدا کرد.
عزتالله انتظامی که از بانیان تاسیس موزه سینما بوده در این زمینه بیان کرده بود: بعد از اولین جایزهای که از جشنواره شیکاگو گرفتم، میترسیدم که این جایزه را بدزدند و از دستش بدهم، به همین دلیل با چند هنرمند دیگر تصمیم گرفتیم تمام چیزهای ارزشمندی که درباره سینما داریم را یک جا جمع کنیم. پس آنها را ابتدا به لالهزار و بعد از مدتی هم به باغ فردوس بردیم و گنجینه ارزشمندی در آن مکان جمع شد.
این هنرمند پیشکسوت چند سال قبل خانهاش در «بلوار اندرزگو» را هم به موزه تبدیل و پس از آن در خانهای دیگر اقامت کرد و از آن زمان این خانه که یک سالن تئاتری هم دارد به یک مکان فرهنگی تبدیل شده است.
از جمله نمایشهایی که او در آنها ایفای نقش کرده میتوان از «محصلین کلکباز»، «چراغ گاز»، «قایق سرنوشت»، «آخرین تمرین»، «مترسکها در شب»، «ریچارد سوم»، «سلطان مار»، «بنگاه تئاترآل» و… نام برد. همچنین او در طول دوران فعالیت خود در سینما تاکنون در حدود ۶۰ فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است. عمده فیلمها و مجموعههای تلویزیونی که او در آنها بازی کرده «مسافرت»، «هزار دستان» و «محاکمه» و فیلمهای سینمایی «آقایهالو»، «پستچی»، «گاو»، «ستارخان»، «صادق کرده»، «حاجی واشنگتن»، «گراند سینما»، «هامون»، «ناصرالدین شاه آکتور سینما»، «روز واقعه»، «خانه روی آب»، «دیوانهای از قفس پرید»، «گاو خونی»، «مینای شهر خاموش»، «آتش سبز»، «راه آبی ابریشم» و «چهلسالگی» هستند.
لینک کوتاه
https://boxofficeiran.com /?p=11369
بدون دیدگاه