به گزارش باکس افیس ایران روز گذشته آخرین قسمت سریال «بازی تاج و تخت» از شبکه HBO پخش شد و بینندگان میلیونی این سریال با شخصیتهای ماندگارش خداحافظی کردند. «بازی تاج و تخت» را باید پدیده تلویزیونی سالهای گذشته جهان بدانیم. سریالی در ژانر فانتزی که اقتباسی است از رمان «نغمه آتش و یخ» نوشته جرج آر. آر مارتین.
«بازی تاج و تخت» به دلیل تعدد بازیگر و صحنههای پرخرج و داستان پرکشش به سرعت توانست مخاطبی جهانی پیدا کند. داستانی در مورد فرمانروایی بر سرزمین هفت اقلیم با هفت خاندان افسانهای. کشمکش شخصیتهای مختلف برای نشستن بر «تخت آهنین» و دسیسههای گوناگون برای رسیدن به قدرت، این سریال را از جذابیتی خاص برخوردار کرد و توانست به سرعت در میان مخاطبان جا باز کند.
نویسنده بیرحم
جرج آر. آر. مارتین در ۲۰ سپتامبر ۱۹۴۸ در بایون در ایالت نیوجرسی آمریکا به دنیا آمد. خانوادهاش از طبقه کارگر بودند و در یک مجتمع مسکونی فدرال در نزدیکی لنگرگاههای شهر زندگی میکردند. او در همانجا به دبیرستان رفت، هرچند آن را دوست نداشت. با این وجود، مارتین بعدها میگوید در آن دوره حیاتی بود که علاقهاش به سبک داستانی «ابرقهرمانی» شکل گرفت. در جوانی، عاشق کمیکهای ابرقهرمانی عصر نقرهای دهه ۶۰ بود و همه آنها را جمع میکرد. در شماره ۲۰ کمیکاستریپ «چهار شگفتانگیز» نامهای به چاپ رسید که مارتینِ دانشآموز به سردبیر آن نوشته بود. او میگوید توجهی که به آن نامه شد، همراه با علاقهاش به کمیکها و فنزینهای در حال پیدایش آن عصر دست به دست هم دادند تا او راه یک نویسنده حرفهای را در پیش گیرد. در سال ۱۹۶۵، در حالی که مارتین هنوز یک نوجوان بود، برای داستان آماتوری ابرقهرمانیاش به نام «مرد قدرتمند در برابر حصار آبی» برنده جایزه آلی شد.
در سال ۱۹۷۰، مارتین در رشته خبرنگاری از یکی از دانشگاههای ایالت ایلینوی مدرک کارشناسی گرفت. یکسال پس از آن موفق شد از همان دانشگاه مدرک کارشناسی ارشدش را هم بگیرد.
مارتین نوشتن داستانهای کوتاه علمی- تخیلی را از اوایل دهه ۱۹۷۰ آغاز کرد. اولین داستانش که نامزد دو جایزه هوگو و نبیولا شد، «با صبحگاه، مه میآید» نام داشت که در سال ۱۹۷۳ در مجله آنالوگ به چاپ رسید.
با این که بیشتر کارهای او، فانتزی و وحشت محسوب میشوند، چندتا از کارهای اولیهاش در سبک علمی- تخیلی نوشته شدهاند و در آیندهای غریب به نام «هزار دنیا» یا «آدمستان» اتفاق میافتند. علاوه بر آن، حداقل یک اثر او در سبک سیاسی- نظامی است؛ «شب خونآشامها» که «هری ترتلداو» آن را در فهرست «بهترین علمی- تخیلیهای نظامی» قرن بیستم قرار داد.
در دهه ۱۹۸۰، مارتین نوشتن برای تلویزیون را شروع کرد و همچنین به ویراستاری کتاب پرداخت. او در هالیوود، روی مجموعههای Twilight Zone و Beauty and the Beast کار کرد. در سال ۱۹۸۷، فیلمی به نام Nightflyers از روی نولای او با همین نام ساخته شد.
سریالی پر خرج
دیوید بنیاف در سال ۲۰۰۶ بعد از اینکه اولین جلد از سری رمانهای جرج مارتین، بازی تاجوتخت را خواند، ایده تولید یک مجموعه تلویزیونی برگرفتهشده از کتاب را پیش خود مطرح کرد. او با هیجان بسیار برای مطرح کردن این ایده با دی. بی. وایس تماس گرفت و وایس «کتاب ۱۰۰۰ صفحهای را شاید فقط در ۳۶ ساعت خواند!». آنها طرح اولیه خود را با موفقیت به شبکه اچبیاو ارائه دادند و موفق شدند رضایت جرج مارتین (که خودش یک فیلمنامهنویس قدیمی بود) را در یک ملاقات ۵ ساعته در یک رستوران جلب کنند. بنیاف به یاد میآورد که با پاسخ به سوال «چه کسی مادر جان اسنو است؟» موفق شدند رضایت او را به دست آورند.
تولید مجموعه از ژانویه سال ۲۰۰۷ آغاز شد. شبکه اچبیاو بعد از اینکه حقوق تولید مجموعه تلویزیونی برای کتابها را بهدست آورد، بنیاف و وایس را برای نویسندگی و تهیهکنندگی مجموعه که قرار بود در هر فصل یک کتاب را به تصویر بکشد، به استخدام درآورد.
در ابتدا قرار بود که بنیاف و وایس بهتنهایی نویسندگی تمامی قسمتها را بر عهده داشته باشند، در حالی که جرج مارتین بعد از پیوستن به تهیهکنندگان، به عرصه نویسندگی مجموعه نیز وارد شد. بعدها جین اسپنسونو بریان کاگمن، هرکدام با نوشتن فیلمنامه یک قسمت در فصل اول به جمع نویسندگان افزوده شدند.
دو پیشنویس از قسمت آزمایشی که توسط بنیاف و وایس نوشته شدهبود، در ماه آگوست سال ۲۰۰۷ و ماه جون سال ۲۰۰۸ میلادی آماده شدند. اچبیاو با اینکه از هر دو نسخه راضی بود،تا ماه نوامبر سال ۲۰۰۸ قسمت آزمایشی را سفارش نداد. اعتصاب نویسندگان آمریکا در سال ۲۰۰۸–۲۰۰۷ احتمالا در این تاخیر تاثیر داشته است.
بودجه مجموعه بازی تاجوتخت با هزینه ساخت مجموعه تلویزیونی روم مقایسه میشود. براساس گزارشها ساخت قسمت آزمایشی بین ۵ تا ۱۰ میلیون دلار و ساخت کل فصل اول بین ۵۰ تا ۶۰ میلیون دلار آمریکا برای شبکه اچبیاو هزینه داشتهاست. بودجه تولید فصل دوم این مجموعه ۱۵٪ افزایش پیدا کرد تا بتواند مهمترین نبرد در «جنگ پنج پادشاه»یعنی نبرد بلکواتر را به تصویر بکشد. قسمت بلکواتر از فصل دوم، هشت میلیون دلار و بقیه قسمتها بهطور میانگین شش میلیون دلار بودجه را به خود اختصاص دادند. این مقدار بودجه دو تا سه برابر بودجه تولید هر قسمت سریالهای شبکههای کابلی و معمولی است.
در فصل آخر سریال نیز با توجه به آمار ارائه شده متوسط ساخت هر قسمت ۱۵ میلیون دلار بوده است.
مرخصی یازده میلیون آمریکایی برای دیدن قسمت آخر
نتیجه تحقیق موسسه هریس نشان میدهد که ۳۴ درصد کارمندان آمریکایی قصد دارند آخرین قسمت این سریال پرطرفدار را تماشا کنند.
در حالی که آخرین قسمت سریال «بازی تاج و تخت» تنها ۸۰ دقیقه طول خواهد کشید اما بسیاری از آمریکاییها قصد دارند پس از تماشای آن در مهمانی و جشنهای ویژه پایان سریال محبوب خود شرکت کنند. گروهی از تماشاگران این سریال نیز از پرسشهای احتمالی که آخرین قسمت «بازی تاج و تخت» در ذهن آنها پیش خواهد آورد، به عنوان دلیل عدم حضورشان در محل کار در روز دوشنبه یاد میکنند.
از سوی دیگر پیشبینی میشود نزدیک به شش میلیون کارمند آمریکایی که بهطور معمول یکشنبه شب باید به فعالیت حرفهای خود مشغول باشند نیز سر کار نخواهند رفت. افرادی که قصد دارند یکشنبه شب و روز دوشنبه در محل کار خود حاضر نشوند از مرخصی با حقوق یا مرخصی استعلاجی استفاده خواهند کرد.
نتیجه تحقیق موسسه هریس علاوه بر این حاکی است که احتمالا نزدیک به سه میلیون آمریکایی روز دوشنبه دیرتر از موعد مقرر در محل کار خود حاضر خواهند شد.
افت سریال
همانطور که توضیح دادیم این سریال اقتباسی است از کتاب فانتزی « نغمه آتش و یخ». از ابتدای ساخت این سریال نویسنده کتابها یعنی جرج . آر. آر مارتین با گروه فیلمساز همکاری میکرد و بر نوشتن فیلمنامه نظارت داشت. از فصل ششم به بعد ساخت سریالها از نگارش کتابها جلو افتاد و همین سرآغازی بود برای افت این پدیده تلویزیونی. سازندگان سریال نشان دادند هرچه در کارگردانی قسمتها تبحر دارند در نگارش فیلمنامه و ایجاد ارتباط منطقی بین رخدادها عاجزند. سریال روندی ثابت داشت. پرداختن به یک شخصیت، چه با درونمایه سیاه و چه سفید. ایجاد سمپاتی برای مخاطب و سر آخر حذف بیرحمانه آن. به همین دلیل این سریال را مناسب بینندگانی میدانستند که اعتقادی به پایان خوش و خوشبختی شخصیتهای محبوبشان ندارند. اما سریال بعد از حذف شخصیت «جاعن اسنو» که محبوب بسیاری از بینندگان بود تغییر رویه داد. جان اسنو بدون دلیلی منطقی بر پایه درام به زندگی بازگشت و این نقطه شروعی بود برای افت سریال.
نامهای برای ساخت دوباره فصل آخر
سه فصل پایانی سریال نتوانست بینندگان را راضی کند. اگر سه فصل پایانی نیز مانند پنج فصل ابتدایی پیش میرفت این سریال دستنیافتنی میشد. اما بینندگان از فصلهای پایانی مخصوصا فصل آخر راضی نبودند. به همین علت طوماری اینترنتی امضا کردند برای ساخت دوباره فصل آخر. آنها در این طومار سازندگان سریال را مخاطب قرار دادند و نوشتند شما در نوشتن فیلمنامه ضعف دارید و باید فصل آخر را دوباره بسازید.
آهنگساز ایرانی
بیننده ایرانی از همان فصل ابتدایی توانست با این سریال رابطه خوبی برقرار کند. در میان همه جذابیتهای بصری و داستانی سریال «بازی تاج و تخت» عامل دیگری نیز مزید بر علت شد تا ایرانیها این سریال را دنبال کنند؛ حضور رامین جوادی آهنگساز ایرانیالاصل مقیم انگلستان. جوادی که قبلتر در سریال پربیننده «وست ورلد» هم حضور داشت، از شاگردان هانس زیمر آهنگساز معروف آلمانی است.
موسیقی متن سریال بازی تاج و تخت مخصوصا در فصل آخر توانست بینندگان و منتقدان را شگفتزده کند. شاید آهنگسازی کار در کنار بازیها دو عاملی بودند که هیچگاه در هشت فصل ارائه شده دچار ضعف نشدند.
اسپویلرها بلای جان مخاطبان
بینندگان این سریال برای دیدن فصل آخر یک سال و نیم صبر کردند. با شروع پخش سریال دوباره داستان اسپویلرها داغ شد و با روح و روان مخاطبان بازی کرد. سریال در فصل قبلی لو رفت.
هکرها توانستند به شبکه HBO نفوذ کنند و چهار قسمت پایانی را قبل از موعد مقرر در اینترنت پخش کنند. به همین دلیل سازندگان سریال برای فصل آخر تمهیدات ویژهای به کار بستند.
مثل ارائه قسمت به قسمت فیلمنامه به بازیگران یا فیلمبرداری صحنههای انحرافی و همچنین تقویت سیستم ایمنی شبکه. اما در نهایت باز هم فیلمنامه دو قسمت پایانی لو رفت و همه نقشهها، نقش بر آب شد.
بازخوردها در دنیای سیاست
همهگیری این سریال به دنیای سیاست هم کشید. این سریال بین سیاسیون طرفداران پروپاقرصی داشت. باراک اوباما رییسجمهور پیشین آمریکا از جمله طرفداران این سریال بود. اوباما در دفتر شخصیاش در کاخ سفید صندلیای به شکل و فرم تخت آهنین داشت.
همچنین ترامپ بعد از خارج شدن از برجام پوستری منتشر کرد با الهام گرفتن از شعار اصلی سریال بازی تاج و تخت. شعال «زمستان در راه است» در پوستر ترامپ تبدیل شده بود به تحریمها در راهند!
بدون دیدگاه