حسین فرح بخش :جمشید آریا تنها سوپراستار سینمای بعد از انقلاب

به گزارش باکس افیس ایران: بعد از چند ین روز تلاش و پیگیرهای فراوان بالاخره مصاحبه با حسین فرحبخش رغم خورد. در ادامه گفتگوی ویژه کورش کبیری با محمد حسین فرحبش یکی از پر کارترین تهیه کنندگان سالهای اخیر که بی شک در کار خود استاد است.

جمشید آریا تنها سوپراستار سینمای بعد از انقلاب است

حسین فرحبخش از تهیه کنندگان قدیمی سینما است. تهیه کننده ای که همواره به صراحت لهجه معروف است و هر زمان که تریبونی پیدا کرده حرف هایش را رک و پوست کنده گفته است. او در بیشتر مصاحبه هایش به مدیریت سینما در دهه شصت تاخته. او معتقد است نگاه مدیران سینمایی وقت آن سال  به سینمای ایران ضربه ای کاری وارد کرده و بسیاری را از حرفه خود دور کرده است. او در مورد فیلم تاراج و بازیگران این فیلم می گوید:

« اواخر سال ۱۳۶۲ بود که مطلع شدم ایرج قادری قرار است فیلم تازه ای کار کند با داستانی از علیرضا داوودنژاد. بعد از آن بود که اولین عکس های فیلم قادری را دیدم و با چهره ای تازه از جمشید هاشم پور آشنا شدم.»

فرحبخش با اشاره به کارنامه بازیگری هاشم پور می گوید:

« هاشم پور از اواخر دهه ۴۰ در سینما فعالیت داشت و اغلب نقش های مکمل بازی می کرد. در سال ۱۳۵۱ نیز سینما را ترک کرد و رفت. بازگشت هاشم پور به سینما با فیلم خط قرمز آقای کیمیایی بود. بعد هم بازداشتگاه را بازی کرد و بعد تاراج.»

وی معتقد است که تاراج نقطه عطفی در کارنامه کاری هاشم پور است. فرحبخش ادامه می دهد:

« در فیلم تاراج اتفاق خاصی افتاد. شمایل سوپراستاری که در همه جای دنیا می شناسیم در آن فیلم ظهور کرد، یعنی جمشید هاشم پور. ممکن است در سینمای بعد از انقلاب خیلی از بازیگران معروف شده باشند یا مردم بخواهند با آن ها عکس یادگاری بگیرند و باعث شوند فیلم فروش برود، اما هاشم پور چیز دیگری است. او به معنای واقعی کلمه قهرمان بود. همین موضوع نیز باعث شد مدیران سینمایی وقت یعنی آقایان انوار و بهشتی او را ممنوع الکار کنند!»

فرحبخش با اشاره به نگاه غلط مدیران سینمایی دهه شصت می گوید:

« نگاه غلط و تصمیمات اشتباه مدیران سینمایی دهه شصت ضربات جبران ناپذیری به سینما زد. از جمله کارهای اشتباه آن ها حذف جمشید هاشم پور بود. آن ها گفتند شمایل تازه او یعنی سر طاس و ایفا گر نقش قهرمان نباید در پرده سینما حضور داشته باشد. به همین خاطر بعد از تاراج او را ممنوع التصویر کردند.

تفکر بسته و خودخواهانه آنان بسیاری را از نان خوردن انداخت. مطمئنا آن ها باید در برابر تصمیماتشان و نتایج آن پاسخگو باشند. جمشید هاشم پور پنج سال ممنوع الکار بود تا نهایتا آقای عیاری توانست اجازه فعالیت او را در نقشی عادی بگیرد.

اما هنوز مدیریان سینمایی وقت با ظهور قهرمان در فیلم ها مخالف بودند. این روند تا سال ۱۳۷۰ ادامه داشت. ما آن زمان برای ساخت فیلم غافله به سراغ هاشم پور رفتیم. او نقش افسر پلیسی را بازی می کرد که از میانه فیلم در دار و دسته قاچاقچیان نفوذ می کند. ما تصمیم گرفتیم هاشم پور برای ورود به گروه قاچاقچیان شکل و شمایلش را تغییر دهد و دوباره موهای خود را بتراشد.

تصمیمی که با مخالفت او رو به رو شد. او گمان می کرد بعد از این کار دوباره ممنوع التصویر خواهد شد. اما من به او اطمینان دادم اتفاقی نخواهد افتاد. حتی یادم است خودم موهای او را تراشیدم.

در ضمن نامه ای هم امضا کردم و در آن متعهد شدم اگر بعد از پخش این فیلم سینمایی شما را ممنوع الکار کردند تا آخر عمر هزینه زندگی شما را پرداخت می کنم. این نامه اگر امروز وجود داشته باشد سندی از روزهای سخت سینما است. القصه، نمایش این فیلم در جشنواره آن سال و سینما آزادی اتفاق افتاد. ساعت ۳ بعد از ظهر. این یکی از خاطرات ماندگار من در عرصه سینما است.

صحنه ای در فیلم است که کامیونی در جاده حرکت می کند و ناگهان جمشید هاشم پور در حین حرکت به آن وارد می شود. آن هم با شمایلی که از او در سالیان گذشته دیده بودیم. یعنی با سری تراشیده.

به محض وارد شدن هاشم پور به صحنه، سینما منفجر شد و مردم شروع کردند به کف زدن. یعنی بیننده سنیما تشنه دیدن قهرمانی بود که سال ها او را از حضور بر پرده نقره ای محروم کرده بودند.»

وی با اشاره به آنکه سینمایی ها در این عرصه ماندند و امثال انوار فراموش شدند تاکید می کند اتفاقات دهه شصت لکه ننگی در کارنامه مدیران سینمایی است.

گروه فیلم و عکس :کورش کبیری ، رضا دیبا


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند