به گزارش باکس افیس ایران: علی رزاقی بهار ، متولد ١٣۶۵ و دانشجوی دکتری علوم سیاسی است. وی از مهرماه ١٣٩٧ تا به امروز به عنوان مدیر گروه مجلات همشهری ٨ عنوان مجله این مجموعه را بدون دریافت بودجهای از موسسه همشهری منتشر میکند. همشهری داستان، سرزمین من، سینما ٢۴، تندرستی، دانستنیها، سرنخ، بچهها و جوان مجلاتی است که توسط این گروه به صورت ماهانه، دوهفتهنامه و هفتهنامه منتشر میشود.
با او در خصوص شرایط مطبوعات بعد از همهگیریویروس کرونا و شرایط اقتصادی گفتگو کردیم.
وضعیت انتشار روزنامهها و مجلات در حال حاضر و بعد از کرونا به چه شکل است؟
قبل از کرونا و تقریبا از ابتدای سال٩٧ شرایط مطبوعات به دلیل افزایش قیمت کاغذ و چاپ دچار مشکل شده بود. از شهریور ٩٧به بعد هم با افزایش قیمت دلار و دلالی بازار کاغذ این مشکل تبدیل به بحران شد و عملاتیراژ نشریات به یک سوم کاهش پیدا کرد و خیلی از مجلات و روزنامهها اجباراً صفحاتخود را کاهش دادند و قیمت اکثر مجلات و روزنامه ها ۵٠ درصد افزایش داشت. با وضعیتکرونایی در اسفند ١٣٩٨ در حقیقت تیر خلاص به نشریات زده شد. همان مقدار آگهیهای تجاریهم از بین رفت و عملا انتشار روزنامه یا مجله بدون حمایت بیرونی تقریبا غیرممکن شد.حتی نشریات وابسته هم دچار مشکل پرداخت حقوق و انتشار شدند. تیراژ برخی روزنامههابه هزار نسخه رسید و خیلیها هم تعطیل شدند.
دلیل کاهش فروش نشریات چه بوده است؟
به طور طبیعی وقتی تعداد صفحات کم شود،قیمت افزایش بیابد، تیراژ کم شود یا توزیع نشریات در خیلی از شهرها و حتی مراکز استانانجام نشود کاهش فروش روزنامه ها و مجلات اتفاق میافتد. شما در نظر بگیرید بیشتراز ٨٠ درصد از روزنامهها و مجلات توزیع شهرستان ندارند. یعنی حتی در شهر مهمی مثلمشهد هم توزیع نمیشوند یا اگر میشوند خیلی خیلی محدود است.
وضعیت اقتصادی مردم چه قدر در کاهش تیراژ موثر بوده است؟
اولین چیزی که از سبد خرید خانوادهها درشرایط سخت اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم کم میشود محصولات فرهنگی نظیر کتاب و روزنامهو مجله است. اگر چه این موضوع کاملا اشتباه است اما خوب متاسفانه به دلایل بسیاری اتفاقمیافتد. یعنی حذف خرید محصولات فرهنگی زودتر از حذف رفتن به رستوران و سفر اتفاق میافتد.
دولت و به طور مشخص معاونت مطبوعاتی چه میزان در حمایت از نشریات نقش داشته و در این مدت چه کمکهایی به نشریات کرده است؟
ببینید من مخالف حمایت و دخالت دولت هستم.به طور کلی دلیلی ندارد به نشریات کمک شود و مثلا به آنها کاغذ با ارز دولتی دادهشود یا یارانه به حسابشان واریز شود. اما اگر میشود که در سالهای اخیر انجام شدهاست چرا انقدر تبعیض و بیعدالتی؟ چرا اینکمکهای معیار درستی ندارد و بر اساس تیراژ و میزان نفوذ و اهمیت نشریات پرداخت نمیشود؟نشریاتی هستند که من و شما حتی اسمش را هم نشنیده ایم اما چندبرابر روزنامههایی مثلشما یا مجلات گروه همشهری کاغذ دولتی گرفتند و در بازار فروختند. دخالت دولت فساد ایجادکرده است، دولت اگر میخواهد حمایت کند تعداد بیشتری از روزنامهنگاران و عوامل فنی و اداری نشریات را رایگان بیمه کند.خدمات بیمه تکمیلی آنها را افزایش دهد. به نطرم
نشریات برای زنده ماندن نیازمند واکسن هستنداما این واکسن مدل حمایت فعلی دولت نیست.
شاید اگر همین حمایت دولت هم نباشد خیلی نشریات مستقل و فاخر دیگر منتشر نشوند؟
ببینید نحوه کمک و حمایت باید فرق کند.وقتی شما برای صرفهجویی در دولت به سازمانها و نهادها ابلاغ میکنید که خرید روزنامهو خصوصا مجله ممنوع است و بعد کاغذ دولتی به نشریات میدهید یعنی یک جای کار مشکل دارد.شما همان بودجه را اختصاص بده به سازمانها و موظف کن با توجه به وظایف و مسئولیت اجتماعیکه دارند روزنامه و مجله بخرند. قطعا مدیران رسانه باید محصول با کیفیت تولید کنندتا در سبد خرید این نهادها قرار بگیرند. قطعا این خرید باعث میشود عده بیشتری مطالعهکنند. قطعا فساد و رانت کمترین ایجاد میکند و شما نمیبینید که کاغذ با ارز ۴٢٠٠تومانی یا نیمایی در بازار آزاد فروخته میشود. وقتی شما به جای این همه روزنامهنگارانرا توسط معاونت مطبوعاتی بیمه کنید هم روزنامهنگار را حمایت کردی و هم مدیر رسانهدغدغه بیمه و پرداخت بیمه را ندارد. میشود برای حمایت از رسانهها روشهای بهتری ایجادکرد.
وضعیت نشریات همشهری به چه شکل است؟
نشریات همشهری به جهت سابقه انتشار، کیفیتو داشتن مخاطبان گسترده در سراسر ایران به طور طبیعی شرایط بهتری از مجلات دیگر دارند.تمام ٨ عنوان مجله ما در سراسر ایران توزیع میشوند، قیمتها به مراتب پایینتر ازدیگر مجلات است و قطعا مخاطب بیشتری دارد. ببینید کمترین تیراژ محله ما حداقل٣٠٠٠ نسخه است در حالیکه الان مجلههایی داریم با تیراژ ٢٠٠ یا ۵٠٠ نسخه، بعضیها بهصورت دیجیتال چاپ میشوند. اما با همه اینها ما هم در بحران هستیم. ما هم برای پرداختحقوق و حقالتحریر همکارانمان مشکل داریم. بگذارید صادقانه اعتراف کنم حقالتحریر برخیاز همکاران ما تا چهار ماه است که تاخیر پرداخت دارد و ما شرمنده آنها هستیم. خیلیهم شرمنده هستیم اما ناچاریم. در این شرایط سخت اقتصادی فکر کنید حقوق روزنامهنگارانهم با تاخیر پرداخت شود. واقعا به دور از انصاف است اما چه کنیم. روزی نیست که دفترکار از همکارانم به خاطر این شرایط عذرخواهی نکنم و تلاش برای رفع مشکلات نکنم.
بدون دیدگاه