به گزارش باکس افیس ایران: کِیت الیزابت وینسْلِت CBE (انگلیسی: Kate Elizabeth Winslet؛ زادهٔ ۵ اکتبر ۱۹۷۵) بازیگر انگلستانی است. وی اغلب از سوی منتقدان سینما بهعنوان یکی از «برجستهترین بازیگران زنِ نسل خود» تلقی میشود. وینسلت برای بازی در فیلمهای مستقل و درامهای دورهای و همچنین برای نقشآفرینی زنانی با روحیهٔ سرسخت و پیچیده معروف است. وی در طول حرفهٔ خود افتخارات گوناگونی از جمله یک جایزهٔ اسکار، سه جایزهٔ آکادمی فیلم بریتانیا، چهار جایزهٔ گلدن گلوب و دو جایزهٔ امی ساعات پربیننده دریافت کردهاست.
نام در زمان تولد | کِیت الیزابت وینسْلِت |
---|---|
زادهٔ | ۵ اکتبر ۱۹۷۵ (۴۵ سال) ردینگ، برکشایر، انگلستان |
تحصیلات | مدرسه تئاتر ردروفس |
پیشه | بازیگر |
سالهای فعالیت | ۱۹۹۱–اکنون |
آثار | فهرست کامل |
همسر(ها) |
|
فرزندان | ۳ |
وینسلت در رشتهٔ نمایش مدرسه تئاتر ردروفس تحصیل کرد. وی فعالیت بازیگری خود را در ۱۵ سالگی با ایفای نقش در مجموعهٔ تلویزیونی بریتانیایی فصل تاریک (۱۹۹۱) آغاز کرد. فعالیت سینمایی وینسلت با بازی در نقش نوجوانی قاتل در موجودات آسمانی (۱۹۹۴) آغاز شد و سپس بابت بازی در نقش ماریان داشوود در عقل و احساس (۱۹۹۵) برندهٔ جایزهٔ بفتا و انجمن بازیگران فیلم شد. وی مدتی بعد برای بازی در نقش اصلی فیلم عاشقانه و حماسی تایتانیک (۱۹۹۷) به چهرهای برجسته در جهان بدل شد. بازی در تایتانیک برایش نامزدی جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را در پی داشت. تایتانیک در آن دوره پرفروشترین فیلم تاریخ شد و سپس وینسلت نقشآفرینی در فیلمهای دورهای تحسینشده نظیر قلمپرها (۲۰۰۰) و آیریس (۲۰۰۱) را از بازی در فیلمهای پرفروش برتر شمرد.
عملکرد وینسلت در فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک (۲۰۰۴) که در آن نقشی امروزی و کاملاً متفاوت از سبک خود را ایفا میکند، نقطهٔ عطفی در حرفهاش بود و برای نقشآفرینیهای تحسینشدهٔ خود در فیلمهای در جستجوی ناکجاآباد (۲۰۰۴)، بچههای کوچک (۲۰۰۶)، جادهٔ انقلابی (۲۰۰۸) و کتابخوان (۲۰۰۸) به شناخت بیشتری دست یافت. وی برای بازی در کتابخوان توانست جایزهٔ بفتا و جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر زن را به خود اختصاص دهد. وینسلت در دههٔ ۲۰۱۰ به مجموعه فیلمهای سنتشکن پیوست و نقش جوانا هافمن را در استیو جابز (۲۰۱۵) به تصویر کشید. وی در این دوره برای نقشآفرینی در پروژههای میلدرد پیرس (۲۰۱۱) و میر اهل ایستتاون (۲۰۲۱) از شبکهٔ اچبیاو برندهٔ دو جایزهٔ امی ساعات پربیننده شد.
وینسلت برای روایت داستانی کوتاه در کتاب صوتی به قصهگو گوش کن (۱۹۹۹) برندهٔ جایزهٔ گرمی شد. وی برای موسیقی متن فیلم سرود کریسمس: فیلم (۲۰۰۱) ترانهٔ «چه میشد اگر» را اجرا کرد. وی یکی از بنیانگذاران موسسهٔ خیریهٔ کلاه زرین است که هدف آن ایجاد آگاهی از اوتیسم است و کتابی در این زمینه بهنام کلاه زرین: گستاخی صحبتکردن با اوتیسم (۲۰۱۰) نوشت. مجلهٔ تایم در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۲۱ از وینسلت به عنوان یکی از ۱۰۰ فرد تأثیرگذار در جهان یاد کرد. وی در سال ۲۰۱۲ نشان فرماندهٔ والای امپراتوری بریتانیا را دریافت کرد. وینسلت پیشتر از کارگردانان جیم تریپلتون و سم مندس طلاق گرفتهاست و در سال ۲۰۱۲ با تاجر، ادوارد آبل اسمیت، ازدواج کرد. وی از هر ازدواجش یک فرزند دارد.
اوایل زندگی
کیت الیزابت وینسلت در ۵ اکتبر ۱۹۷۵ در ردینگ، برکشایر، انگلستان به دنیا آمد. نژاد او بریتانیایی است و دارایتبار ایرلندی از طرف پدر و تبار سوئدی از طرف مادر است. مادرش، سالی آن (با نام خانوادگی پیش از ازدواج بریجز) پیشخدمت و پرستار بچه بود و پدرش، راجر جان وینسلت برای تأمین معاش خانواده مشاغل سخت کارگری را در پیش گرفت.
پدربزرگ و مادربزرگ مادری او، هر دو بازیگر بودند و کمپانی تئاتر رپرتوری ریدینگ را اداره میکردند. وینسلت دو خواهر با نامهای آنا و بث دارد که هر دو بازیگر هستند و یک برادر کوچکتر به نام جاس. خانواده آنها از نظر مالی تنگدست بود؛ آنها با بیمههای وعدههای غذایی رایگان زندگی میکردند و توسط یک مؤسسه خیریه به نام اکترز چریتیبال چراست حمایت میشدند.
هنگامی که وینسلت ده ساله بود، پدرش در یک حادثه قایقرانی بر پای خود به شدت آسیب وارد کرد و کار برایش دشوارتر شد و این امر منجر به مشکلات اقتصادی بیشتری برای خانواده وینسلت شد. وینسلت گفتهاست والدینش همیشه باعث میشوند احساس مراقبت کنند، برای اینکه آنها یک خانوادۀ حامیکننده بودند.
وینسلت در دبستان سنت ماری و کلیسای آل سینتز انگلستان تحصیل کرد. زندگی در خانوادهای از بازیگران به او الهام بخشید تا از همان کودکی به دنبال بازیگری برود.او و خواهرانش در نمایشهای آماتور مدرسه و تئاتر محلی جوانان به نام فاندیشنز شرکت کردند. وینسلت هنگامی که پنج ساله بود، نخستین بار نقش مریم را در نمایش مولودی مدرسه اجرا کرد. او دوران کودکی خودش را شخصی با اضافهوزن توصیف کردهاست؛ همکلاسیهایش به او لقب «بلابر» دادند و به دلیل شکل ظاهریاش مورد آزار و اذیت قرار میگرفت. وینسلت میگوید این موضوع باعث نشد که شکستش دهد.
وینسلت در ۱۱ سالگی در مدرسه تئاتر ردروفس واقع در میدنهد پذیرفته شد. این مدرسه به عنوان یک آژانس نیز فعالیت میکرد و دانشآموزان را برای تجربه مشاغل بازیگری به لندن میبرد. او در تبلیغات شوگر پاف ظاهر شد و برای فیلمهای خارجی دوبله کرد. او در مدرسه یک مبصر شد و در نمایشهای آلیس در سرزمین عجایب و شیر، کمد و جادوگر حضور داشت و همچنین نقش اصلی وندی دارلینگ را در نمایش پیتر پن ایفا کرد. او همزمان با کمپانی تئاتر استارمیکر در ریدینگ کار میکرد. وینسلت در بیش از بیست نمایش آنها شرکت کرد، اما به دلیل وزنش بهندرت برای نقش اصلی انتخاب میشد. با این وجود، او نقشهای اصلی خانم آگاتا هانیگان در موزیکال آنی، گرگ مادر در کتاب جنگل و لنا مارلی در باگزی مالون را ایفا کرد.
در سال ۱۹۹۱، وینسلت طی دو هفته پس از پایان امتحانات GCSE، برای نخستینبار در تلویزیون به عنوان یکی از اعضای اصلی گروه بازیگران مجموعهٔ علمی تخیلی فصل تاریک از شبکهٔ بیبیسی ظاهر شد. عنوان قسمت او «ریت» بود، و در آن نقش یک دختر مدرسهای را ایفا کرد که به همکلاسیهایش کمک میکند تا در برابر یک مرد شوم که کامپیوترهای ترخیصشده را به مدرسهشان توزیع میکند، مقابله کنند. وینسلت درآمد خوبی از این کار کسب نکرد و در ۱۶ سالگی بهدلیل کمبود بودجه مجبور شد تا مدرسهٔ ردروفس را رها کند.
او برای تأمین نیازهای زندگی در یک فروشگاه اغذیهفروشی کار میکرد. وینسلت در سال ۱۹۹۲ نقش کوچکی در فیلم تلویزیونی نگرشهای آنگلو-ساکسون، که اقتباسی از رمان به همین نام نوشتهٔ آنگوس ویلسون بود را ایفا کرد.وینسلت که در آن زمان ۸۴ کیلوگرم وزن داشت، در این فیلم نقش دختر یک زن چاق را ایفا کرد. حین فیلمبرداری، نظری از کارگردان فیلم، دیارموئید لارنس، در مورد شباهت وینسلت و بازیگری که در نقش مادرش بازی میکرد، وینسلت را وادار به کاهش وزن کرد. او در ادامه نقش دختر جوان مردی ورشکسته و خودساخته (با بازی ری وینستون) را در مجموعهٔ تلویزیونی برگشتن (۱۹۹۲–۱۹۹۳) ایفا کرد. وینسلت در سال ۱۹۹۳ در یک قسمت از مجموعهٔ درام پزشکی تلفات در نقش مهمان حضور یافت.
زندگی حرفهای
۱۹۹۴–۱۹۹۶: نقشهای اولیه و پیشرفت
ویسنلت یکی از ۱۷۵ دختری بود که برای درام روانشناختی موجودات آسمانی (۱۹۹۴) ساختهٔ پیتر جکسون تست بازیگری داد و پس از تحت تأثیر قرار دادن جکسون برای این نقش انتخاب شد. این فیلم محصول نیوزیلند است و بر پایهٔ پروندهٔ قتل پارکر–هیوم در سال ۱۹۵۴ ساخته شد. وینسلت در این فیلم نقش نوجوانی به نام جولیت هیوم را بازی میکند که به دوستش، پائولین پارکر (با بازی ملانی لینسکی) در قتل مادر پائولین کمک میکند. او با خواندن متن دادگاه قتل دختران، نامهها و دفتر خاطرات آنها برای این نقش آماده شد و با افراد آشنا با این دو دختر در تعامل بود.او گفت که از این موقعیت شغلی بسیار آموختهاست. جکسون این فیلم را در مکانهای واقعی قتل فیلمبرداری کرد و این تجربه وینسلت را دچار استرس روحی و روانی شدید کرد. او به سختی میتوانست خودش را از قالب شخصیت فیلم جدا کند و میگوید پس از بازگشت به خانه، زیاد گریه میکرد.
این فیلم از نظر منتقدان یک پیشرفت برای وینسلت بود؛ دژان تامسون از واشنگتن پست او را «توپی آتشین و باهوش که به هر صحنهای در آن حضور دارد، درخشش میدهد» توصیف کرد. وینسلت برای موسیقی متن این فیلم ترانه «تکخوانی جولیت» را ضبط کرد. در همان سال، او در نمایش آنچه پیشخدمت دید نوشتهٔ جو اورتن در تولیدات تئاتر رویال اکسچینج، در نقش یک منشی آیندهنگر به روی صحنه رفت.
ویسنلت حین تبلیغ موجودات آسمانی در لس آنجلس، برای ایفای نقشی کوتاه در فیلم عقل و احساس (۱۹۹۵) به نویسندگی و بازی اما تامپسون که اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته جین آستن است، تست بازیگری داد. تامپسون تحت تأثیر روخوانی وینسلت قرار گرفت و او را برای ایفای نقش اصلی دختری نوجوان و بیپروا بهنام ماریان داشوود انتخاب کرد. انگ لی، کارگردان فیلم میخواست وینسلت با مهربانی و خویشتنداری این نقش را ایفا کند—جنبههایی که عقیده داشت در نقشآفرینی او در موجودات آسمانی وجود ندارد—و او را به انجام ورزش تای چی ترغیب کرد و به او گفت آثار ادبی ادبیات گوتیک را مطالعه کند و پیانو نواختن بیاموزد.
دیوید پارکینسون از ریدیو تایمز وینسلت را شخصی متمایز در میان بازیگران در نظر گرفت و میک لاسال از سان فرانسیسکو کرونیکل به نحوه رشد و پختگی شخصیت او اشاره کرد. این فیلم بیش از ۱۳۴ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشتهاست. وینسلت برای این فیلم برندهٔ جایزهٔ برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن از انجمن بازیگران فیلم و بفتا شد. او همچنین در همین دستهبندی نامزد دریافت اسکار و گلدن گلوب شد. وینسلت همان سال در فیلم کودکی در دربار شاه آرتور از دیزنی ظاهر شد.
وینسلت در سال ۱۹۹۶ در دو درام دورهای ایفای نقش کرد: جود و هملت. نقشهای او در این فیلمها مانند موجودات آسمانی، زنانی بودند که «لحنی دیوانهوار» داشتند. او در جود ساختهٔ مایکل وینترباتم که بر پایهٔ رمان جود گمنام نوشتهٔ توماس هاردی ساخته شدهاست، نقش زنی جوان را ایفا میکند که طرفدار سافرجت است و در ادامه عاشق پسر عموی خود (با بازی کریستوفر اکلستون) میشود. راجر ایبرت، منتقد سینما، معتقد بود این نقش به وینسلت اجازه میدهد تا محدودهٔ بازیگری خود را نمایش دهد و از او بابت روحیهٔ مبارزهطلبی که در این نقش داشت، تمجید کرد.
وینسلت در تست بازیگری فیلم فرانکنشتاین (۱۹۹۴) ساختهٔ کنت برانا قبول نشد و برانا او را برای نقش اوفلیا در فیلم هملت که اقتباسی از تراژدی به همین نام اثر ویلیام شکسپیر است، انتخاب کرد. وینسلت که در آن زمان ۲۰ سال داشت، از تجربه نقشآفرینی نمایش شکسپیر با بازیگران برجستهای مانند کنت برانا و جولی کریستی ترسیده بود و میگفت این موقعیت به سطحی از هوش نیاز دارد که فکر میکند از آن برخوردار نیست. مایک جفریس از امپایر معتقد بود که او نقش «بسیار فراتر از سالهای خود» را ایفا کردهاست. جود و هملت با وجود تحسین منتقدان، فروش کمی در گیشه داشتند.
۱۹۹۷–۲۰۰۳: شناخت جهانی و فیلمهای در مقیاس کم
وینسلت علاقهمند به بازی در نقش رز دیویت بوکاتر، فردی از طبقهٔ اشرافی در کشتی بد فرجام آراماس تایتانیک، در فیلم عاشقانهٔ حماسی تایتانیک (۱۹۹۷) ساختهٔ جیمز کامرون بود. کامرون در ابتدا تمایلی به انتخاب او نداشت و کسانی مانند کلر دینز و گوئینت پالترو را ترجیح میداد. او با ارسال نامهای به کامرون گفت: «تو نمیفهمی! من رز هستم! من حتی نمیفهمم چرا شما هنوز از بقیه تست بازیگری میگیرید!» پشتکار وینسلت باعث شد که کامرون این نقش را به او بدهد.
در این فیلم لئوناردو دیکاپریو در نقش معشوقهاش، جک، حضور دارد. بودجهٔ تولید تایتانیک ۲۰۰ میلیون دلار بود و فیلمبرداری اصلی در روساریتو بیچ، مکانی که ماکت کشتی ساخته شده بود، انجام شد. مرحال فیلمبرداری برای وینسلت سخت و طاقتفرسا بود؛ او در حین فیلمبرداری نزدیک بود که غرق شود. وینسلت همچنین به آنفلوآنزا و سرمازدگی مبتلا شد و بازوها و زانویش کبود شده بود. او بهدلیل حجم کاری این فیلم میتوانست چهار ساعت در روز استراحت کند و احساس میکرد که از این تجربه خسته شدهاست.
دیوید آنسن در نقد خود برای نیوزویک وینسلت را برای به تصویر کشیدن اشتیاق این شخصیت با ظرافت خود ستایش کرد، و مایک کلارک از یواسای تودی وینسلت را ویژگی بنیادی این فیلم محسوب کرد. تایتانیک برخلاف انتظارات با فروش ۲ میلیارد دلاری در گیشهٔ جهانی، در آن دوره پرفروشترین فیلم تاریخ شد، و وینسلت به بازیگری برجسته در جهان بدل شد. این فیلم ۱۱ جایزهٔ اسکار از جمله جایزهٔ بهترین فیلم را دریافت کرد و وینسلت نامزد دریافت جایزۀ بهترین بازیگر نقش اول زن شد؛ او در ۲۲ سالگی به چهارمین شخص جوان نامزدشده در این دستهبندی بدل شد.
وینسلت تایتانیک را بستری برای دریافت حقوق بیشتر در نظر نگرفت. او بازی در فیلمهای مستقلی که زیاد دیده نشدند را به بازی در فیلمهای پرفروش برتر شمرد. او عقیده داشت که «هنوز چیزهای زیادی برای آموختن دارد» و آمادگی ستاره شدن را ندارد.وینسلت بعداً گفت که تصمیمش طول عمر کاری خود را تضمین میکند. تنها فیلم وینسلت در سال ۱۹۹۸ درام مراکش بود که با بودجهٔ کمی ساخته شده بود. وینسلت پیشنهاد بازی در فیلمهای عاشقانه شکسپیر عاشق (۱۹۹۸) و آنا و شاه (۱۹۹۹) را برای بازی در این فیلم رد کرد. مراکش بر پایهٔ رمانی به همین نام نوشتهٔ استر فروید ساخته شدهاست. این فیلم داستان مادری مجرد از انگلیس را روایت میکند که در آرزوی رسیدن به زندگی بهتری در دههٔ ۱۹۷۰ مراکش است. جانت ماسلین از نیویورک تایمز در نقد خود از تصمیم وینسلت برای پیگیری تایتانیک با چنین پروژهٔ نامتعارف، ستایش کرد و ذکر داشت که چقدر خوب «بیتوجهی و خوشبینی» شخصیت خود را به تصویر کشیدهاست.
پروژهٔ بعدی که وینسلت در آن حضور داشت درام دود مقدس! (۱۹۹۹) ساختهٔ جین کمپیون بود. او در این فیلم نقش زنی استرالیایی را ایفا میکند که به یک فرقهٔ مذهبی هندی میپیوندد. او فیلمنامه را شجاعانه میدانست و با ایدهٔ بازی در نقش یک زن دوستنداشتنی و فریبکار به چالش کشیده شد.
او در این پروژه یادگرفت که با لهجهٔ استرالیایی صحبت کند و با جین کمپیون همکاری بسیاری داشت تا خسیسی شخصیت خود را توجیه کند. از او در این فیلم خواسته شد تا صحنههای جنسی صریح خود را با همبازیاش، هاروی کایتل، اجرا کند و شامل صحنهای بود که شخصیتش برهنه ظاهر میشود و روی خودش ادرار میکند. وینسلت در همان سال صداپیشگی شخصیت انیمیشن پریها را ایفا کرد و برای روایت داستان کوتاه «چهره در دریاچه» در کتاب صوتی به قصهگو گوش کن، برندهٔ جایزهٔ گرمی بهترین آلبوم شنیداری کودکان شد.
وینسلت در فیلم قلمپرها (۲۰۰۰) که دربارهٔ زندگینامهٔ مارکی دو ساد ساخته شده است، نقش مکمل زن لباسشوی سرکوبشدهٔ جنسی را بازی میکند که در یک پناهگاه روانی به کار مشغول است. جیمز گرینبرگ از مجلهٔ لس آنجلس با قدردانی از او به عنوان «جسورترین بازیگر زن امروزی»، وینسلت را برای «کشف ادامهدار مرزهای آزادی جنسی» ستایش کرد.
او برای این فیلم نامزد دریافت جایزهٔ انجمن بازیگران فیلم برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن نیز شد. وینسلت سال بعد در تریلر جاسوسی معما ساختهٔ مایکل اپتد نقش یک ریاضیدان تخیلی را ایفا کرد که در شکستن رمز ماشین انیگما نقش دارد. شخصیت وینسلت از نقشی فرعی در رمانی به همین نام که فیلم بر پایهٔ آن ساخته شده بود، در این فیلم به یک رمزگشای برجسته گسترش یافت. او در حین فیلمبرداری باردار بود و برای جلوگیری از نشاندادن این موضوع، زیر لباس خود کرست میپوشید.
در سال ۲۰۰۱، وینسلت و جودی دنچ در درام زندگینامهای آیریس نقش رماننویس، آیریس مرداک، را در سنین مختلف زندگیاش ایفا کردند. کارگردان فیلم، ریچارد ایر، این دو بازیگر را پس از پیبردن به «تطابق روحی میانشان» انتخاب کرد. وینسلت به ایدهٔ بازی در نقش زنی روشنفکر و خوشذوق مجذوب شد. او برای کسب اطلاعات، رمانهای آیریس مرداک و کتاب شرح حال مرثیه برای آیریس نوشتۀ شوهرش را مطالعه کرد. او مصاحبههای تلویزیونی آیریس مرداک را نیز تماشا میکرد. فیلمبرداری این پروژه چهار هفته طول کشید و وینسلت توانست دخترش را که در آن زمان ششماهه بود، سر صحنه بیاورد.
مارتین آمیس که برای گاردین مینویسد، اظهار داشت «جدیت و ثبات نگاه [وینسلت] بهطور مؤثری دامنهٔ طلوع تخیل مرداک را نشان میدهد». او برای آیریس برای سومین بار نامزد دریافت جایزهٔ اسکار شد و علاوه بر این، نامزد دریافت جایزهٔ بفتا و گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
پویانمایی سرود کریسمس: فیلم که بر پایهٔ رمان به همین نام نوشتهٔ چارلز دیکنز ساخته شدهاست، سومین فیلم منتشرشدهٔ وینسلت در سال ۲۰۰۱ بود. او برای موسیقی متن این فیلم ترانه «چه میشد اگر» را ضبط کرد که از لحاظ تجاری نیز موفق بود. وینسلت در سال ۲۰۰۳ پس از یک سال دوری از سینما، در تریلر زندگی دیوید گیل ایفای نقش کرد. او در این فیلم نقش روزنامهنگاری سرسخت را بازی میکند که در هفتههای پایانی زندگی یک پروفسور محکوم به اعدام، به مصاحبه با وی میپردازد. او در ساخت این پروژه با کارگردان، آلن پارکر، همکاری کرد و معتقد بود که این فیلم سوالات مربوط به مجازات اعدام را مطرح کردهاست. میک لاسال، منتقد سینما، عقیده داشت که این فیلم موضوع اصلی را در ابهام قرار دادهاست و همچنین فیلم و نقشآفرینی وینسلت را نپسندید.
۲۰۰۴–۲۰۰۷: عاشقانه، کمدی و بچههای کوچک
وینسلت با جدیت به دنبال نقشهایی بود که داستانشان در دورهٔ امروزی رقم میخورد و تمایل داشت که از ایفای نقش مکرر در فیلمهای درامهای تاریخی اجتناب کند او با بازی در فیلم عاشقانه و علمی-تخیلی درخشش ابدی یک ذهن پاک (۲۰۰۴) ساختهٔ میشل گوندری به این خواستهٔ رسید. وینسلت در این فیلم نقش دختری عصبی و بی پروا بهنام کلمنتاین را ایفا میکند که تصمیم میگیرد خاطرات دوست پسر سابق خود (با بازی جیم کری) را از ذهنش پاک کند. این نقش بر خلاف کارهای قبلی به او اجازه داد تا جنبهٔ عجیب قالب شخصیتی خود را به نمایش بگذارد.
میشل گوندری وینسلت و کری را ترغیب میکرد تا در صحنه ابتکار عمل نشان دهند و وینسلت نیز برای چابک نگهداشتن خود، کیک بوکسینگ تمرین میکرد. درخشش ابدی یک ذهن پاک با فروش متوسطی همراه بود و از سوی چندین منتقد به عنوان یکی از بهترین فیلمهای قرن ۲۱ در نظر گرفته شد. پیتر ترورز از رولینگ استون در نقد خود وینسلت را در فیلم «شوک برانگیز و بهشدت آسیبپذیر» توصیف کرد. روزنامهنگاری از مجلهٔ پریمیر در نقد خود وینسلت را برای کنار گذاشتن «شخصیت رز انگلیسی که کرست تنگ پوشیده» ستایش کرد و آن را در رتبهٔ هشتاد و یکم برترین نقشآفرینی سینمایی تمام ادوار قرار داد. وینسلت این شخصیت را یکی از نقشهای مورد علاقه خود در نظر گرفتهاست. او برای این فیلم نامزد دریافت جایزهٔ بهترین بازیگر زن از بفتا و اسکار شد. وینسلت میگوید این فیلم نقطه عطفی در زندگی حرفهایاش محسوب میشود و کارگردانان را ترغیب کرد تا به او نقشهای متنوعی پیشنهاد دهند.
پروژه بعدی وینسلت ایفای نقش در درام در جستجوی ناکجاآباد (۲۰۰۴) بود که برایش ۶ میلیون پوند دستمزد گرفت. این فیلم دربارهٔ جیمز بری (با بازی جانی دپ) و رابطهاش با پسران لولین دیویس است که الهام بخش جیمز بری برای نوشتن شخصیت پیتر پن بود؛ وینسلت در این فیلم نقش مادر پسران، لولین دیویس، را ایفا میکند. وینسلت از ایفای نقش در فیلمی دیگر با ژانر دورهای علاقهای نداشت، اما پس از دیدن همدلی و محبت شخصیت فیلم به فرزندانش، این پروژه را پذیرفت. الا تیلور از الای ویکلی او را «مثل همیشه درخشان و خاکی» توصیف کرد و پل کلینتون از سیانان عقیده داشت که او «در یک نقشآفرینی ظریف و بهطور عالی کنترلشده، استثنایی است». او برای این فیلم در همان سال دومین نامزدی دریافت جایزهٔ بفتای خود را دریافت کرد. در جستجوی ناکجاآباد با ۱۱۶ میلیون فروش در گیشه، به پربینندهترین فیلم او پس از تایتانیک بدل شد.
در سال ۲۰۰۵، وینسلت در قسمتی از مجموعهٔ کمدی سیاهیلشکر با بازی ریکی جرویز و استیون مرچنت ظاهر شد. او در این قسمت برداشتی طنز از خود ایفا کرد—بازیگری که در تلاش برای برد اسکار، نقش راهبهای را در یک فیلم با مضمون هولوکاست ایفا میکند. وینسلت برای این مجموعه نامزد دریافت جایزهٔ امی ساعات پربیننده بازیگر زن مهمان در مجموعه تلویزیونی کمدی شد. وینسلت سه ماه پس از به دنیا آوردن فرزند دومش، در فیلم کمدی رمانتیک موزیکال عشق و سیگار (۲۰۰۵) ایفای نقش کرد. او در این فیلم نقش زنی بیقاعده و بددهن بهنام تولا را ایفا میکند.
این نقش وینسلت را ملزم به خواندن و رقصیدن کرد و به کاهش وزن او در دوران بارداری نیز کمک کرد. همچنین مچ پای او در هنگام فیلمبرداری یکی از سکانسهای رقص پیچ خورد.درک اِلی از ورایتی در نقد خود مینویسد وینسلت با وجود مدت زمان محدودی که روی صحنه است، «نمایشیترین نقش و کثیفترین دیالوگهای تکخطی» را ایفا میکند. وینسلت سپس پیشنهاد وودی آلن برای بازی در فیلم امتیاز نهایی (۲۰۰۵) را رد کرد و گفت که میخواهد زمان بیشتری را در کنار فرزندانش صرف کند.
در سال ۲۰۰۶ چهار فیلم با بازی وینسلت منتشر شد. او نخستین بار در فیلم تریلر سیاسی همه مردان پادشاه ظاهر شد که داستانش در دههٔ ۱۹۴۰ در لوئیزیانا رقم میخورد. او در این فیلم در مقابل جود لا نقش مکمل را ایفا کرد. این فیلم بهدلیل فقدان در درک سیاسی و هماهنگی داستانی، نقدهای ضعیفی از سوی منتقدان دریافت کرد و نتوانست فروش بیشتری در برابر بودجهٔ ۵۵ میلیون دلاری خود داشته باشد.
فیلم بعدی او بچههای کوچک بود که با استقبال بیشتری از فیلم پیشین روبرو شد. این فیلم بر پایهٔ رمانی به همین نام ساخته شد و داستان آن دربارهٔ زنی خانهدار بهنام سار است که با همسایهٔ متأهل خود (با بازی پاتریک ویلسون) رابطه دارد. وینسلت در این فیلم با ایفای نقش مادری بیعاطفه به چالش کشیده شد؛ او در این نقش نه رفتارهای شخصیت خود را درک کرد و نه رابطهاش. سکانسهایی که مجبور میشد با خصومت به بازیگر در نقش دخترش رفتار نشان دهد، برایش ناراحتکننده بود.وینسلت با وجود داشتن دو فرزند، از ایفای نقش سکانشهای جنسی که باید برهنه میشد عصبی بود. او این چالش را برای ارائه تصویری مثبت برای زنانی که به قول خودشان «بدن ناقصی» دارند، به عهده گرفت.
ای. او. اسکات از نیویورک تایمز در نقد خود نوشت: وینسلت با موفقیت «غرور سارا را به اهتزار درمیآورد، به خودش شک دارد و تمایلگراست، الهام بخش ترکیبی از به رسمیت شناختن است، ترحم و نگرانیاش بسیار است و در آخر فیلم، چیزی شبیه به عشق را داراست.» وینسلت برای این فیلم نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد که در ۳۱ سالگی، جوانترین بازیگری شد که پنج نامزدی اسکار به خود اختصاص دادهاست.
وینسلت پس از بچههای کوچک در فیلم کمدی-رمانتیک تعطیلات ساختهٔ نانسی مایرز ایفای نقش کرد. او در این فیلم نقش آیریس را ایفا میکند—یک زن انگلیسی که در فصل تعطیلات کریسمس با یک زن آمریکایی (با بازی کامرون دیاز) در حال مبادله خانه است. این فیلم با فروش بیش از ۲۰۵ میلیون دلاری در جهان، به بزرگترین موفقیت تجاری وینسلت در طول ۹ سال اخیر تبدیل شد. جاستین چنگ، منتقد سینما اظهار داشت فرمول کلیشهای فیلم هنوز دلپذیر است و در نقد خود به درخشندگی و دلربایی وینسلت اشاره کرد. وینسلت در آخرین فیلم سال خود صداپیشگی شخصیت پویانمایی برآبرفته (۲۰۰۶) را بر عهده داشت. تنها پروژه او در سال ۲۰۰۷ گویندگی نسخهٔ انگلیسی فیلم فرانسوی کودک و روباه بود.
۲۰۰۸–۲۰۱۱: بازیگری شناختهشده
وینسلت در سال ۲۰۰۸ دو نقش را ایفا کرد که با تحسین منتقدان همراه بودند. او پس از خواندن فیلمنامهٔ جادهٔ انقلابی نوشتهٔ جاستین هیث که اقتباسی از رمان به همین نام اثر ریچارد یتس بود، این پروژه را به شوهر وقت خود، کارگردان سم مندس و همبازیاش در تایتانیک، لئوناردو دیکاپریو پیشنهاد داد. این فیلم مصیبتهای یک زوج جوان در دههٔ ۱۹۵۰ در حومه آمریکا را روایت میکند. وینسلت به فکر بازی در نقش زنی افتاد که آرزوهایش برآورده نشده بود، و برای درک روانشناسی زنان خانهدار و شوربخت آن دوران، کتاب رازوری زنانه را مطالعه کرد. مندس دیکاپریو و وینسلت را به گذراندن وقت با هم ترغیب کرد؛ او معتقد بود که این کار به آنها کمک میکند تا روابط پرتنش شخصیتهای خود در فیلم را گسترش دهند. دیوید ادلستین از مجلهٔ نیویورک در نقد خود از وینسلت بهعنوان «بهترین بازیگر انگلیسیزبان نسل خود» یاد کرد؛ او افزود، «یک لحظهٔ کلیشهای در عملکرد وینسلت وجود ندارد—نه ژستی، نه کلمهای».
وینسلت پیشنهاد بازی در فیلم کتابخوان را برای جلوگیری از تداخل برنامهریزی با جادهٔ انقلابی رد کرد. سپس نیکول کیدمن جایگزین او شد اما به علت بارداری فیلم را ترک کرد و موجب شد تا وینسلت دوباره قادر باشد این نقش را بگیرد. این فیلم به کارگردانی استیون دالدری، بر پایهٔ رمان کتابخوان نوشته برنهارد شلینک ساخته شده است. او در این فیلم نقش هانا اشمیتز، نگهبان بیسواد اردوگاه کار اجباری نازیها را ایفا میکند که با یک پسر نوجوان رابطه دارد. وینسلت برای آمادهسازی خود درمورد هولوکاست و گارد اساس مطالعه و تحقیق کرد. او برای آموزش خود در مورد نگرش منفی از بیسوادی، مدتی را با دانشجویان لیترسی پارتنرز—سازمانی که به بزرگسالان خواندن و نوشتن یاد میدهد—سپری کرد.
وینسلت قادر به همفکری با نقش اشمیتز نبود و تلاش کرد تا صادقانه این نقش را بدون رفتارهای انسانی خودش ایفا کند. با وجود این، برخی از مورخان برای قرار دادن اشمیتز بهعنوان مایهٔ همذاتپنداری با بینندگان انتقاد کردند و سازندگان فیلم را به تجدیدنظرطلبی هولوکاست متهم کردند. تاد مککارتی از او برای ارائهٔ «پوستهای به یاد ماندنی از این زن از دست رفته در درون» تحسین کرد و نویسندهای از دیلی تلگراف در توصیف او اظهار داشت: «این بازیگر در اینجا کاملاً نترس است، نه تنها در تمایل خود برای افشای وضعیت جسمانیاش، بلکه امتناع از افشای شخصیت خود از لحاظ روانی».
وینسلت برای بازی در فیلم جادهٔ انقلابی و کتابخوان جوایز مهمی دریافت کرد. او برای هر یک از این فیلمها جایزهٔ گلدن گلوب دریافت کرد و برای کتابخوان، جایزهٔ بهترین بازیگر نقش اول زن اسکار و بفتا را کسب کرد. او در ۳۳ سالگی رکورد خودش به عنوان جوانترین بازیگری که شش نامزدی اسکار به خود اختصاص داده را افزایش داد. او همچنین سومین بازیگر زن تاریخ شد که در همان مراسم دو جایزۀ گلدن گلوب کسب میکند. وینسلت در این مدت از توجه و پوشش رسانهها خسته شد و برای دو سال فعالیتی نداشت تا زمانی که بار دیگر برای همکاری خلاقانه آمادهٔ شود.
وینسلت با مینیسریال پنج قسمتی میلدرد پیرس (۲۰۱۱) از اچبیاو که اقتباسی از رمان به همین نام نوشتهٔ جیمز کین است، به بازیگری بازگشت. او نقش مادری فداکار در طول رکود بزرگ را به تصویر میکشد که از شوهرش جدا شده و عاشق مردی دیگر میشود؛ او همه تلاشش را میکند تا از دختر خودشیفتهاش عشق و احترام کسب کند. وینسلت، که اخیراً از مندس طلاق گرفته بود، معتقد بود برخی از جنبههای زندگی شخصیت سریال منعکسکنندهٔ جنبههای زندگی شخصی او است. او از گسترهٔ این سریال، همانطور که او در هر صحنه از فیلمنامه ۲۸۰ صفحهای حضور داشت، حراس داشت. وینسلت از داستان این مینیسریال مضطرب و ناراحت بود و همچنین مجذوب رابطهٔ پیچیده میان نقش مادر و دختر بود. او با سازندگان و طراحان لباس همکاری داشت و پخت پای و تهیه مرغ را آموخت.
این سریال مخاطبان کمی داشت اما با نظرات مثبتی از سوی منتقدان همراه بود. مت زولر سیتز از سلان این سریال را «شاهکاری آرام و دلخراش» توصیف کرد و عملکرد وینسلت را «فوقالعاده — هوشمند، متمرکز و به ظاهر عاری از خود» توصیف کرد. او برای این نقشآفرینی جایزهٔ امی ساعات پربیننده برای بهترین بازیگر زن در مجموعه تلویزیونی و یک جایزهٔ گلدن گلوب و انجمن بازیگران فیلم را کسب کرد.
نخستین فعالیت سینمایی وینسلت در سال ۲۰۱۱ تریلر شیوع ساختهٔ استیون سودربرگ بود. وینسلت در این فیلم نقش افسر خدمات اطلاعات بیماریهای همهگیر را به تصویر میکشد که در حین تحقیقات خود به بیماری مبتلا و آلوده شدهاست. شیوع با موفقیت تجاری همراه بود و دیوید دنبی از نیویورکر وینسلت را برای به دست آوردن ذات یک زن آزرده خاطر تحسین کرد. پروژهٔ بعدی او کشتار به کارگردانی رومن پولانسکی بود.
این فیلم اقتباس از نمایشنامهٔ خدای کشتار نوشتهٔ یاسمینا رضا است. این فیلم کمدی سیاه که کاملاً درون یک آپارتمان واقع شده، داستان پدر و مادری را روایت میکند که با فرزندانشان دشمنی دارند. جودی فاستر، جان سی ریلی و کریستف والتس همبازیهای او در این فیلم هستند. گروه بازیگران فیلمنامه را به مدت دو هفته مانند یک نمایش تمرین کردند و وینسلت فرزندانش را برای هشت هفتهٔ فیلمبرداری با خود به پاریس آورد. منتقدان عقیده داشتند این اقتباس به جذابی نمایشنامه نیست، اما عملکرد وینسلت و فاستر را تحسین کردند. وینسلت و فاستر برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزۀ گلدن گلوب شدند.
۲۰۱۲–۲۰۱۹: ناکامی در زمینهٔ انتقادی، مجموعهٔ فیلم و استیو جابز
وینسلت گفت که فشار کاری در سال ۲۰۱۱ به او کمک کرد تا از دلشکستگی ناشی از طلاقش کنار بیاید و پس از تکمیل فیلم کشتار، برای مدتی از بازیگری کنار کشید کرد تا روی تربیت فرزندانش تمرکز کند. تنها نقشآفرینی او در سال ۲۰۱۲، قسمت کوتاهی از فیلم مجموعهای فیلم ۴۳ بود که آن را چهار سال پیش فیلمبرداری کرده بود؛ این فیلم ضعیفترین نقدها را در طول حرفهٔ خود به همراه داشت.وینسلت در آن سال کتاب صوتی رمان ترز راکن نوشتهٔ امیل زولا را گویندگی کرد.
او تمایلی به پذیرفتن پیشنهاد جیسون رایتمن برای ایفای نقش در فیلم اقتباسیشده از رمان روز کارگر نوشتهٔ جویس مینارد را نداشت، اما پس از آنکه جیسون رایتمن ساخت فیلم را به مدت یک سال به تعویق انداخت تا تعهد وینسلت به فرزندانش را برآورده کند، این پیشنهاد را پذیرفت. فضای این فیلم در تعطیلات روز کارگر رقم میخورد و داستان مادری تنها و مبتلا به برزنهراسی با نام ادل (وینسلت) را روایت میکند که عاشق یک مجرم فراری میشود. وینسلت که شخصیت ادل را «آسیبپذیرتر نسبت به قدرت» توصیف کرده بود، نقشآفرینیاش در این فیلم از سبک زنان با ارادهای که معمولا ایفا میکند، متفاوت بود.
صحنهای از فیلم او را ملزم به تهیه شیرینی پای کرد که این تجربه را از پختن این غذا در میلدرد پیرس بهدست آورده بود. بازخورد منتقدان از این فیلم منفی بود؛ کریس ناشاواتی از انترتینمنت ویکلی از فیلم انتقاد کرد و آن را «کسلکننده و ملودراماتیک» دانست اما از وینسلت بابت افزودن لایههایی به نقش بیتفاوت خود تقدیر کرد. او برای این نقشآفرینی، برای دهمین بار نامزد دریافت جایزهٔ گلدن گلوب شد.
وینسلت در سال ۲۰۱۴ نقش زنی خبیث به نام جنین متیوز را در فیلم علمی-تخیلی سنتشکن ایفا کرد. داستان و فضای این فیلم در یک پادآرمانشهر واقع شده و اقتباسی از رمان بزرگسالانه به همین نام نوشتهٔ ورونیکا راث است. وینسلت در حین فیلمبرداری فرزند سوم خود را باردار بود و لباسهای بازیگری برای سازگاری با او باید تغییر میکرد. او در بیشتر روند فیلمبرداری از همبازیهایش دور بود تا شخصیت ترسناک خود را حفظ کند.
ریچارد لاوسون از ونتی فر این فیلم را بهطور نامطلوبی با بازیهای گرسنگی مقایسه کرد و عقیده داشت که وینسلت در آن به اندازۀ کافی استفاده نشدهاست. این فیلم ۲۸۸ میلیون دلار در جهان فروش داشتهاست. وینسلت سپس با فیلم هرجومرج کوچک به ژانر دورهای بازگشت.
این فیلم به کارگردانی آلن ریکمن دربارهٔ باغهایی است که به دستور لوئی چهاردهم در آنجا شروع به احداث شده است و باعث نابودی باغها شدهاست. او در این فیلم نقش معمار خیالی بهنام سابین دو بارا را ایفا کرد، شخصیتی که به عقیده وینسلت مانند خودش بر غم و ناراحتی شدید غلبه کرده بود. کاترین شورارد از گاردین به «صداقت احساسی» که وینسلت به آن نقش بخشیده اشاره کرد، اما غیرقابل قبول بودن نقشش را نقد کرد. وینسلت در آن سال کتابهای صوتی رمانهای کودکانه ماتیلدا و انگشت جادویی نوشتهٔ رولد دال را گویندگی کرد.
در سال ۲۰۱۵، وینسلت بار دیگر نقش جنین متیوز را در بخش دوم مجموعهٔ سنتشکن با عنوان فرعی شورشی بازی کرد که با وجود نقدهای منفی، ۲۹۷ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت. فیلم بعدی وینسلت، اقتباسی از رمان گوتیک استرالیایی به نام خیاط بود که کارگردانش جوسلین مورهوس آن را یادآوری از فیلم وسترن نابخشوده (۱۹۹۲) توصیف کرد. وینسلت در این فیلم نقش زنی اغواگر به نام تیلی داناج را ایفا میکند که سالها پس از متهم شدن به قتل، به زادگاه خود بازمیگردد. او برای این فیلم خیاطی را آموخت و برخی از لباسهای شخصی خود را نیز طراحی کرد.
این پروژه در صحرای استرالیا کلید خورد و وینسلت پوشیدن لباسهای کوتاه در هوای ناملایم را دشوار میدانست. رابرت آبیل از لس آنجلس تایمز با وجود اینکه فیلم را دوست نداشت، اما از وینسلت بابت کماهمیت جلوه دادن نقش اغراقآمیز خود تمجید کرد. این فیلم یکی از پرفروشترین فیلمهای استرالیایی در تمام ادوار است اما در نقاط دیگر جهان فروش بالایی نداشت. وینسلت برای این نقشآفرینی برندهٔ جایزهٔ اکتای بهرین بازیگر نقش اول زن شد.
وینسلت حین فیلمبرداری خیاط از پروژهای دربارهٔ زندگینامه استیو جابز به نویسندگی آرون سورکین و کارگردانی دنی بویل مطلع شد. او که علاقهمند به ایفای نقش جوانا هافمن، رئیس بازاریابی جابز، بود، تصویری از خود را در لباس هافمن برای تهیهکننده فیلم ارسال کرد. استیو جابز با بازی مایکل فاسبندر در نقش اصلی، در سه نمایش روایت میشود که هر یک نقطهٔ عطفی در حرفهٔ جابز را به تصویر میکشد. وینسلت در حین آمادهسازی، مدتی را با هافمن گذراند و با مربی گویش کار میکرد تا مانند لهجهٔ هافمن که مخلوطی از ارمنی و لهستانی بود صحبت کند؛ از نظر وینسلت، این فیلم دشوارترین کار در طول حرفهاش بود.
گروه بازیگران هر نقشی را مانند یک نمایشنامه تمرین میکردند و آن را به ترتیب فیلمبرداری میکردند. وینسلت با فاسبندر همکاری نزدیکی داشت و روابط پشت صحنهای آنها نمایشی از پویایی همکارانهٔ میان جابز و هافمن بود. این فیلم باعث شد وینسلت بهترین نقدها را در کارنامه هنری خود داشته باشد اما از نظر فروش ناموفق بود. پیتر هاول از تورنتو استار او را بابت یافتن «توانایی و ظرافت» در نقش خود تحسین کرد و گریگوری الوود از هیتفیکس عقیده داشت که او در شخصیتپردازی هافمن پیشرفت داشتهاست. او برای این فیلم برندهٔ جایزههای گلدن گلوب و بفتای بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد و توانست برای هفتمین بار نامزد دریافت جایزهٔ اسکار شود.
وینسلت در فیلم جنایی-تریلر تریپل ناین (۲۰۱۶) ساختهٔ جان هیلکات در نقش ایرینا ولاسلوف، یک گانگستر بیرحم روسی-اسرائیلی بازی کرد. آن هورنادای، منتقدی از واشینگتن پست عقیده داشت وینسلت در حقیقت نتوانسته این نقش را به تصویر بکشد. در همین سال، ایفای نقش او در زیبایی موازی که داستانش در مورد مردی (با بازی ویل اسمیت) است که با مرگ دخترش دستوپنجه نرم میکند، از سوی منتقدان مورد انتقاد قرار گرفت. امیلی یوشیدا که برای مجله نیویورک مینویسد، در نقد خود این فیلم را یک بازسازی بیمفهوم از فیلم سرود کریسمس توصیف کرد. این فیلم در گیشه فروش متوسطی داشت. وینسلت با فیلم رمانتیک و فاجعهای کوه میان ما (۲۰۱۷) پذیرفت تا نقشی را بر عهده بگیرد که نیاز به تحرک جسمی داشته باشد.
در این فیلم ادریس البا و خودش نقش دو غریبه را ایفا کردند که در یک رشته کوه یخی و منزوی سقوط میکنند. آنها در کوههای غرب کانادا در ارتفاع ۱۰٬۰۰۰ فوت از سطح دریا، جایی که درجه حرارت هوا بسیار پایین بود این پروژه را فیلمبرداری کردند. وینسلت در فیلم بدلکاریهای خود را ایفا کرد و آن را خستهکنندهترین تجربۀ زندگی حرفهای خود توصیف کرد. به گفتهٔ موریا مکدونالد از سیاتل تایمز، گیرایی و جاذبهٔ این دو بازیگر یک فیلم متوسط را بهبود بخشیدهاست
آخرین نقشآفرینی وینسلت در سال ۲۰۱۷ درام واندر ویل ساختهٔ وودی آلن بود که داستانش در دههٔ ۱۹۵۰ در جزیره کنی رقم میخورد. او در این فیلم نقش جینی، یک زن خانهدار خونگرم را داشت که با یک مربی نجات غریق (با بازی جاستین تیمبرلیک) رابطه دارد. او این شخصیت را دائماً ناراضی و پریشان توصیف کرد؛ نقشآفرینی در این پروژه برای وینسلت که از اضطراب رنج میبرد، دشوار بود.
منولا دارگیس از نیویورک تایمز فیلمنامه آلن را نپسندید و نقشآفرینی وینسلت را برای پرکردن «شخصیت کهنه همراه با زندگی پر تب و تاب» اش توصیف کرد. در گفتگوی مطبوعاتی این فیلم، هنگامی که از وینسلت در مورد تصمیم خود برای کار با آلن علیرغم اتهام سوءاستفاده جنسی این شخص سؤال شد، ترجیح داد در مورد زندگی شخصی این فیلمساز اظهار نظری نکند اما گفت که از این همکاری راضی است. او از آن زمان از کار با آلن و رومن پولانسکی ابراز تأسف و پشیمانی کردهاست.
وینسلت در سال ۲۰۱۹ صداپیشگی مجموعۀ تلویزیونی پویانمایی مومینوالی را بر عهده داشت. او سپس در کنار سوزان ساراندون و میا واشیکوفسکا در فیلم سیهپر، که بازسازی فیلم دانمارکی قلب خاموش (۲۰۱۴) بود، نقش اصلی را ایفا کرد. بنجامین لی از گاردین در نقد خود سیهپر را «کمتر یک فیلم و بیشتر کارگاه بازیگران» مختومه کرد و نقشآفرینی وینسلت را «نامناسب» توصیف کرد.
۲۰۲۰–اکنون: تجدید فعالیت
وینسلت در سال ۲۰۲۰ نقش متخصص دیرینشناسی، ماری انینگ، را در فیلم آمونیت (۲۰۲۰) به تصویر کشید. داستان این فیلم عاشقانهای بین انینگ و شارلوت مورکیسون (با بازی سرشه رونان) است که در دههٔ ۱۸۴۰ انگلیس رقم میخورد. او از ایفای نقش در گزارش فرانسوی ساختهٔ وس اندرسن انصراف داد تا زمان آمادهسازی بیشتری برای این پروژه داشته باشد. وینسلت با رونان همکاری تنگاتنگی داشت و در این فیلم سکانسهای جنسی خودشان را ایفا کردند. او برای اغلب مراحل فیلمبرداری در کلبهای اجارهای در دورست در انزوا زندگی میکرد تا وارد فضای روحی و ذهنی قالب شخصیت خود شود.
کارین جیمز از بیبیسی وینسلت را بابت به تصویر کشیدن انینگ در نقش فردی «سختگیر و بیدوام اما بیاندازه دلسوز» تحسین کرد و «نقشآفرینی کنترلشده، نیرومند» وی را یکی از بهترینهای حرفهاش دانست و مانوئل بتانکور از مجلهٔ نیویورک از آن به عنوان «بازگشتی به فرم» استقبال کرد. در سال ۲۰۲۰، وینسلت در اقتباس سینمایی از رمان زیبای سیاه صدای اسب شخصیت زیبای سیاه را گویندگی کرد.
او برای ایفای نقش و تهیهکنندگی اجرایی سریال مر از ایستتون به شبکهٔ اچبیاو بازگشت. این سریال انحصاری دربارهٔ یک کارآگاه پلیس است که وضعیت نابسامانی دارد. نقشآفرینی او در این سریال مورد تحسین منتقدان قرار گرفت؛ لوسی مانگان از گاردین نوشت، «اگر میتوانید در حرفهٔ طولانیمدت خود نقشآفرینی معینی داشته باشید، مطمئناً این کار وینسلت است. او بیشک فوقالعاده است.» مر از ایستتون از لحاظ آمار بینندگان برای شبکهٔ اچبیاو موفقیتآمیز بود. او برای مر از ایستتون دومین جایزهٔ امی خود را دریافت کرد.
ویسنلت متعهد شده تا در فیلم زندگینامهای پیش رو، نقش مدل و عکاس، لی میلر، را به تصویر بکشد. پروژه بعدی وینسلت، آواتار ۲، دنبالهٔ علمی-تخیلی فیلم سال ۲۰۰۹ ساختهٔ جیمز کامرون است که وینسلت را ملزم به کار با فناوری ضبط حرکت میکند. او برای این فیلم غواصی آزاد آموخت و توانست خود را به مدت هفت دقیقه در زیر آب نگه دارد.
سبک بازیگری
وینسلت اغلب از سوی منتقدان سینما به عنوان یکی از «بازیگران برجسته نسل خودش» در نظر گرفته میشود. علیرغم دستیابی به شناخت جهانی در اوایل کار خود با فیلم بمب تایتانیک، او به ندرت در فیلمهای تجارتمحور ایفای نقش کردهاست.روزنامهنگاری از مجلهٔ ال معتقد است گزینشهای او منعکسکنندهٔ «روح و نگرش یک بازیگر کاری است که در جسم یک ستاره سینما گرفتار شدهاست».
تام پروتا، نویسندهٔ کتاب بچههای کوچک، میگوید وینسلت «به نقشهای مشکلساز در فیلمهای کوچکتر جذب میشود» و بهطور معمول نقش زنان «سخت و پیچیده و بهطور بالقوه نامهربان» را ایفا میکند. مارک هریس، روزنامهنگار، مینویسد او در زمینهٔ «زنان بیاحساس، بیقرار، آشفته، ناخشنود، مبهوت، سختگیر» تخصص دارد و جان هیساک از دیلی تلگراف از او درونمایهای از شخصیتهایی را که دارای روحیه آزاد هستند و دارای جنبهٔ جنسی هستند را تعریف کردهاست.
آنتونی لین از نیویورکر، وینسلت را با سرسختی مرتبط میداند و مینویسد «مجموعهٔ سخنوری و شعلهٔ نگاه او نشان از روحیهای رهاییبخش دارد که راه پیشرو را میداند و مصمم است در این راه قدم بردارد.» ژوزفین لیوینگستون از نیو ریپابلیک، وینسلت را در نقشهایی که «هیچ آسیبپذیری احساسی واقعانهای ندارد» قانعکننده نمیداند و معتقد است هنگامی که «فرصتی برای هیستریکشدن» پیدا میکند، بسیار متقاعدکننده میشود.
—وینسلت در مورد بازیگری
لئوناردو دیکاپریو، همبازی او در تایتانیک و جادهٔ انقلابی، وینسلت را «آمادهترین و محققشدهترین بازیگر سر صحنه» میداند و جود لا، همبازی او در تعطیلات، معتقد است که او با وجود جدی بودن، «بسیار آرام و خوشاخلاق» است. دنی بویل، کارگردان استیو جابز تمایلش به انتخاب وینسلت بهدلیل اجتنابش از کار با گروه بازیگران معروف را اعلام کردهاست و میگوید او تلاش میکند «دیدگاه کارگردانان و تهیهکنندگان را نسبت به خود تغییر دهد» تا بتواند به عنوان یک هنرمند به چالش کشیده شود.
وینسلت میگوید علاقهمند است در نقش «زنان عصبانی» بازی کند که تمایلات قوی آنها، معایب و بیاعتمادی را میپوشاند، و با «زنانی که یا در حال خروج از موقعیت هستند، به دنبال عشق میگردند، در درون عشق مبارزه میکنند یا مسائل بزرگ زندگی را زیر سؤال میبرند» ارتباط برقرار میکند. او مجذوب نقشهایی است که همزمان با مبارزات شخصی خودش در مقاطع خاصی از زندگی همراه است.
او سخت خود را از قالب نقشهایش جدا کند و میگوید «شما باید هر روز با احساسات واقعی خود روبرو شوید. و این بسیار طاقت فرسا است. سپس باید به خانه بروید و شام درست کنید». حتی با این وجود، او نقشآفرینی را روشی درمانکننده میداند. وینسلت به خاطر تمایلش برای نقشآفرینی سر صحنههای برهنه معروف است، زیرا این کار را در دوازده فیلمش انجام دادهاست؛ اگرچه پیش از موافقت، سهم خود را نیز در داستان فیلم در نظر میگیرد. او معتقد است چنین صحنههایی باعث ایجاد تصویری مثبت از بدن در میان زنان میشود.
چهرهٔ عمومی
سالی هولمز در مقالهای برای مجلهٔ ال در سال ۲۰۱۵، توانایی وینسلت در ایجاد ارتباط با شیوه خود را توصیف کرد. جو الیسون از وگ مینویسد او «حالت و روحیهٔ معتبر و تقریباً ویژهای» دارد. کیرا کاکرین از گاردین او را «سخنور، همهجانبه، و دارای نشانهای واضح از عظمت» میداند.کریستا اسمیت از ونتی فر که وینسلت را صریح توصیف میکند، معتقد است که او با وجود ستاره بودن، فروتن است.
تغییرات وزنی وینسلت در طول سالها از سوی رسانهها مستند و پوشش داده شدهاست. او به صراحت در مورد امتناعش به اجازه دادن هالیوود برای دیکته کردن وزنش صحبت کردهاست. در سال ۲۰۰۳، نسخهٔ انگلیسی مجلهٔ جیکیو عکسهایی از وینسلت را منتشر کرد که به صورت دیجیتالی تغییر کرده بود تا قد بلندتر و لاغرتر به نظر برسد. او گفت این تغییرات بدون رضایت خودش انجام شدهاست، و جیکیو متعاقباً از وینسلت عذرخواهی کرد.
در سال ۲۰۰۷، وینسلت در پروندهٔ دادگاهی افترا علیه مجلهٔ گرازیا که ادعا کرد او به متخصص تغذیه مراجعه کردهاست، پیروز شد. او ۱۰ هزار پوند خسارت دریافت کرد و مبلغ آن را به یک مؤسسهٔ خیریه در زمینهٔ اختلالات تغزیه اهدا کرد. او در یک پرونده دیگر در سال ۲۰۰۹ علیه تبلوید انگلیسی دیلی میل که ادعا کرد او در مورد رژیم ورزشی خود دروغ گفتهاست، پیروز شد. این مجله بابت کارش عذرخواهی کرد و ۲۵۰۰۰ پوند به وینسلت پرداخت کرد.
نام وینسلت سال ۲۰۰۵ در فهرست «زیباترین افراد» مجلهٔ پیپل قرار گرفت.زیبایی و جذابیت جنسی وی از سوی چندین نشریهٔ دیگر از جمله مجلات هارپرز بازار، هو و امپایر مورد توجه قرار گرفتهاست. او گفتهاست از ایدهآل زیبایی در هالیوود همخواستار نیست و با افتخار از موقعیت سلبریتیبودن خود برای توانمندسازی زنان برای پذیرش ظاهر خود استفاده میکند. او از خودداریکردن به استفاده از بوتاکس و جراحی پلاستیک صحبت کردهاست.
او در کنار دیگر بازیگران، اما تامپسون و ریچل وایس در تلاش برای تشویق پیری طبیعی، لیگ جراحی ضد آرایشکردن انگلستان را تشکیل داد. او به مجلات و برندها دستور میدهد چین و چروکهایش را به صورت دیجیتالی در عکسها صاف نکنند. وینسلت مایل نیست در مورد عدم توازن درآمدی بین جنسیتها در صنعت فیلم بحث کند، زیرا دوست ندارد در مورد دستمزدش بهطور عمومی صحبت کند. او از سفر تفریحی شلوغ و پر نقش و نگار و رویدادهای فرش قرمز بیزار است و آنها را هدر دادن پول میداند.
در سال ۲۰۰۹، فوربز دستمزد سالیانهٔ او را ۲ میلیون دلار گزارش کرد که بیشتر آن ناشی از قراردادهای تأییدی او بود. در آن سال، شورای فیلم بریتانیا محاسبه کرد که او از سال ۱۹۹۵ از نقشهای بازیگری خود ۲۰ میلیون پوند به دست آوردهاست. مجلهٔ تایم در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۲۱ از او به عنوان یکی از ۱۰۰ فرد تأثیرگذار در جهان یاد کردهاست. موزهٔ مادام توسو لندن در سال ۲۰۱۱ از مجسمهٔ مومی وینسلت رونمایی کرد. سال بعد، او جایزهٔ سزار افتخاری را دریافت کرد و در سال ۲۰۱۴، ستارهای با نام او در پیادهروی مشاهیر هالیوود نصب شد. وینسلت در سال ۲۰۱۲ به پاس خدماتش در نمایش، به عنوان فرماندهٔ والای امپراتوری بریتانیا (CBE) منصوب شد.
زندگی شخصی
ویسنلت در ۱۵ سالگی هنگام فیلمبرداری فصل تاریک، رابطهٔ عاشقانهای با استیون تردرا، بازیگر و نویسندهٔ انگلیسی که دوازده سال از او بزرگتر بود، آغاز کرد.وینسلت او را تأثیر عمدهای در زندگیاش برمیشمرد و با هم در لندن زندگی میکردند. آنها در سال ۱۹۹۵ از هم جدا شدند و تردرا دو سال بعد بر اثر تومور استخوان درگذشت.وینسلت برای حضور در تشییع جنازه، نتوانست در مراسم افتتاحیهٔ تایتانیک شرکت کند. او سال ۲۰۰۸ در مصاحبهای گفت که هنوز از مرگش کنار نیامده است.
یک سال پس از مرگ تردرا، وینسلت سر صحنهٔ مو فرفری زشت با جیم تریپلتون که دستیار کارگردان این فیلم بود، آشنا شد.آنها در نوامبر ۱۹۹۸ در مدرسهٔ ابتدایی وینسلت در ریدینگ ازدواج کردند و دخترشان، میا، در سال ۲۰۰۰ به دنیا آمد. وینسلت ازدواجشان را یک «آشفتگی» توصیف کرد و بعداً گفت که در این مدت کنترل غرایز خود را از دست دادهاست. آنها در سال ۲۰۰۱ طلاق گرفتند. او بلافاصله پس از جدایی از تریپلتون با کارگردان، سم مندس، ملاقات کرد؛ هنگامی که مندس پیشنهاد بازی در نمایشی به او داد، این پیشنهاد را رد کرد اما شروع به قرار گذاشتن با او کرد. وینسلت از نحوهٔ نمایش تصویرهای زندگی شخصیاش از سوی تبلویدهای بریتانیایی دلزده شده بود و به شهر نیویورک نقل مکان کرد. او و مندس در مهٔ ۲۰۰۳ در جزیرهٔ آنگویلا ازدواج کردند و پسرش، جو، در همان سال به دنیا آمد.
این خانواده در نیویورک و همچنین با سر زدن به املاک خود در کوتسولدز، انگلستان، اوقات خود را سپری میکردند. در میان گمانهزنیهای شدید رسانهای دربارهٔ رابطهٔ مندس و بازیگر، ربکا هال، این زوج در سال ۲۰۱۰ جدایی خود را اعلام کردند و یک سال بعد طلاق گرفتند. وینسلت اعتراف کرد که از این جدایی دلشکستهاست، اما عزم خود را برای مراقبت از فرزندانش با وجود جداییهای زناشویی تأیید کرد. او پس از طلاق از مندس، مدت کوتاهی با مدل، لویی داولر، ملاقات میکرد.
وینسلت در سال ۲۰۱۱ هنگام گذراندن تعطیلات در املاک متعلق به ریچارد برانسون در جزیرهٔ نکر، پس از آتشسوزی در آنجا با ادوارد آبل اسمیت (از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۹ به صورت قانونی با نام ند راکنرول شناخته میشد) ملاقات کرد و اسمیت سومین شوهر او شد. این زوج در دسامبر ۲۰۱۲ در نیویورک ازدواج کردند و سال بعد پسر آنها، بیر، به دنیا آمد. وینسلت پس از بازگشت به انگلستان، ملکی روستایی در کنار دریا به ارزش ۳٫۲۵ میلیون پوند در وست ویتترینگ، ساسکس خریداری کرد؛ او تا سال ۲۰۱۵ با اسمیت و فرزندانش در آنجا زندگی میکرد. او در حین مصاحبهای در سال ۲۰۱۵ در مورد اینکه چقدر از زندگی در روستا لذت میبرد، اظهار نظر کرد.
وینسلت اظهار داشتهاست که علیرغم سه ازدواج و ساختار خانوادگی که ممکن است از نظر برخی «غیر متعارف» تلقی شود، این امر را «یک خانواده کمتر» نمیداند. او مشاغلی که باعث میشود برای مدت طولانی در کنار فرزندانش نباشد را رد میکند و دوست دارد تعهدات فیلمبرداریاش را در طول تعطیلات مدرسه برنامهریزی کند. او در مورد شیوه فرزندپروری خود گفتهاست که از بستهبندی ناهار و انجام برنامههای مدرسه لذت میبرد.
وینسلت در آوریل ۲۰۲۱ همجنسگراهراسی در هالیوود را محکوم برشمرد؛ او میگوید «حداقل چهار بازیگر میشناسم که گرایش جنسی خود را کاملاً مخفی میکنند». او در ادامه اظهار داشت که به ایفای نقش همجنسگرایان در آمونیت (۲۰۲۰) افتخار میکند و در ادامه گفت «نمیتوانم تعداد بازیگران جوانی را که میشناسم به شما بگویم — برخی از آنان شناختهشده هستند، برخی تازهکار — که از علنی شدن گرایش جنسی خود هراس دارند، چرا که فکر میکنند چنین امری مانع از ایفای نقش افراد دگرجنسگرا خواهد شد. این موضوع اکنون بر فنا رفتهاست.»
سایر فعالیتها
وینسلت در کنار کمکهای مالی و به حراج گذاشتن اقلام، از چندین مؤسسهٔ خیریه نیز حمایت و پشتیبانی میکند. او در سال ۲۰۰۶ حامی مؤسسهٔ خیریهٔ مستقر در گلاستر به نام ایمنگاه خانواده شد. این مؤسسه به خانوادههای آسیبپذیر و ناتوان خدمات مشاورهای ارائه میدهد.
در همان سال، پاکتهای دستساز طراحیشده توسط وینسلت برای کمپین «فشاردادن پاکت» که توسط مؤسسه ملی سوادآموزی ایجاد شده بود، به حراج گذاشته شد. وینسلت یکی از سلبریتیهایی بود که در حراج سال ۲۰۰۷ برای جمعآوری کمکهای مالی سازمان امداد افغانستان شرکت کرد. او در سال ۲۰۰۹ به باترفلای بوک، مجموعهای از طرحهای ساختهٔ چندین سلبریتی برای جمعآوری هزینهٔ تحقیقات در زمینهٔ سرطان خون، کمک کرد.
وینسلت در سال ۲۰۰۹ نسخهٔ انگلیسی مستندی ایسلندی با عنوان شجاعت مادری: با گستاخی صحبتکردن دربارهٔ اوتیسم را روایت کرد. این مستند دربارهٔ مادری به نام مارگرت اریکسدوتیر بود که فرزندش، کلی تورستاینسون، به اوتیسم غیر کلامی مبتلا است. او در سال ۲۰۱۰ با الهام از این داستان با اریکسدوتیر همکاری کرد و سازمانی غیردولتی به نام بنیاد کلاه زرین تشکیل داد. هدف این سازمان ایجاد آگاهی دربارهٔ اوتیسم است و نام آن برگرفته از شعری نوشتهٔ تورستاینسون است. وینسلت برای افزایش آگاهی و بودجه این بنیاد، به عنوان سفیر برند، با شرکتهای لانکوم و لونژین همکاری کرد. او در سال ۲۰۱۱ یک مجموعهٔ آرایشی برای لانکوم ساخت و در سال ۲۰۱۷ یک ساعت جدید برای لونژین طراحی کرد.
وینسلت در سال ۲۰۱۲ کتابی دربارهٔ اوتیسم با عنوان کلاه زرین: با گستاخی صحبتکردن دربارهٔ اوتیسم نوشت که از طریق سایمون اند شوستر منتشر شد. این کتاب شامل مکاتبات میان وینسلت و اریکسدوتیر، اظهارات شخصی سلبریتیهای مختلف و با مشارکت تورستاینسون است.منتقدی از پابلیشرز ویکلی این کتاب را به دلیل «گرمی و صمیمیت» آن تحسین کرد. سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۲ این کتاب را در مراسمی در روز آگاهی جهانی اوتیسم معرفی کرد. وینسلت برای فعالیت با بنیاد کلاه زرین، جایزهٔ یو دونا اسپانیا را برای بهترین کار بشردوستانه دریافت کرد.
وینسلت در سال ۲۰۱۰ ویدئویی را برای بنیاد مردمی رعایت اصول اخلاقی در برابر جانوران روایت کرد که ظلم به حیوانات را در تولید جگر چرب نشان میداد. او سرآشپزها را تشویق کرد تا این محصول را از منوی خود حذف کنند و از مصرفکنندگان خواست که آن را تحریم کنند.
وینسلت در سال ۲۰۱۵ از کمپین بزرگترین درس جهان یونیسف حمایت کرد؛ این کمپین باعث آگاهی کودکان در مورد توسعهٔ پایدار و شهروندی جهانی میشود. وینسلت در دوران کودکی به دلیل وزنش مورد تمسخر قرار میگرفت و در مقابل بدنامی و زورگویی موضع میگرفت. او یک فیلم کوتاه استرالیایی به نام دیزی چین (۲۰۱۵) را روایت کرد که دربارهٔ قربانیان آزار سایبری است.
وینسلت در سال ۲۰۱۷ با بنیاد زیستمحیطی لئوناردو دیکاپریو برای جمعآوری کمکهای مالی مربوط به گرمایش جهانی همکاری کرد. او و دیکاپریو در آن سال شام خصوصی خودشان را برای جمعآوری پول درمان سرطان زنی انگلیسی به حراج گذاشتند. وینسلت در سال ۲۰۱۸ با برند لانکوم و مؤسسه ملی سوادآموزی همکاری کرد تا برنامهای را اجرا کند که هدف آن آموزش به زنان محروم بریتانیا است. وینسلت در سال ۲۰۲۰ داستانی پیش از خواب برای جمعآوری کمکهای مالی فوریتهای مربوط به همهگیری کووید-۱۹ برای صندوق نجات کودکان خواند.
افتخارات بازیگری و دستاوردها
بنا به گفتهٔ پورتال آنلاین باکس آفیس موجو و بازبینی جمعی وبگاه راتن تومیتوز، تحسین شدهترین و پرفروشترین فیلمهای وینسلت پس از فعالیت متعدد در سینما از سال ۱۹۹۴، عبارتند از: موجودات آسمانی (۱۹۹۴)، عقل و احساس (۱۹۹۵)، هملت (۱۹۹۶)، تایتانیک (۱۹۹۷)، درخشش ابدی یک ذهن پاک (۲۰۰۴)، تعطیلات (۲۰۰۶)، سنتشکن (۲۰۱۴)، سنتشکن: شورشی (۲۰۱۵) و استیو جابز (۲۰۱۵). پروژههای تلویزیونی او مینیسریالهای میلدرد پیرس (۲۰۱۱) و میر اهل ایستتاون (۲۰۲۱) را شامل میشود.
آکادمی علوم و هنرهای سینما وینسلت را برای نقشآفرینیاش در آثار زیر به رسمیت میشناسد:
- ۶۸مین جوایز اسکار: بهترین بازیگر نقش مکمل زن، نامزدی برای عقل و احساس (۱۹۹۵)
- ۷۰مین جوایز اسکار: بهترین بازیگر نقش اول زن، نامزدی برای تایتانیک (۱۹۹۷)
- ۷۴مین جوایز اسکار: بهترین بازیگر نقش مکمل زن، نامزدی برای آیریس (۲۰۰۱)
- ۷۷مین جوایز اسکار: بهترین بازیگر زن، نامزدی برای درخشش ابدی یک ذهن پاک (۲۰۰۴)
- ۷۹مین جوایز اسکار: بهترین بازیگر زن، نامزدی برای بچههای کوچک (۲۰۰۶)
- ۸۱مین جوایز اسکار: بهترین بازیگر زن، پیروزی برای کتابخوان (۲۰۰۸)
- ۸۸مین جوایز اسکار: بهترین بازیگر نقش مکمل زن، نامزدی برای استیو جابز (۲۰۱۵)
وینسلت برندهٔ سه جایزهٔ بفتا شدهاست: بهترین بازیگر نقش اول زن برای کتابخوان (۲۰۰۸) و بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای عقل و احساس (۱۹۹۵) و استیو جابز (۲۰۱۶). او همچنین برندهٔ جایزهٔ امی ساعات پربیننده بهترین بازیگر زن در مینیسریال برای میلدرد پیرس (۲۰۱۱) و میر اهل ایستتاون (۲۰۲۱) و برندهٔ جایزهٔ گرمی بهترین آلبوم شنیداری کودکان برای روایت کتاب صوتی به قصهگو گوش کن (۱۹۹۹) شدهاست. وینسلت دریافتکنندهٔ چهار جایزهٔ گلدن گلوب از طریق انجمن مطبوعات خارجی هالیوود است: او برنده جایزهٔ بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای کتابخوان و استیو جابز، بهترین بازیگر نقش اول زن برای جادهٔ انقلابی و بهترین بازیگر نقش اول زن در مینیسریال برای میلدرد پیرس شدهاست. او یکی از معدود بازیگران زن است که از چهار جایزهٔ مهم جوایز سرگرمی آمریکا، سه جایزهٔ را کسب کردهاند.
بدون دیدگاه