به گزارش باکس افیس ایران: عبدالله مقاتلی مطلق میگوید بدون کسب اجازه؛ شروهخوانیاش را در سریال «نجلا» پخش کردند، صدایش را با کامپیوتر تغییر داده و نامش را در تیتراژ هم نیاورده بودند اما او که از ماجرا باخبر میشود، به پخش صدایش رضایت میدهد و از شکایت صرفنظر میکند.
پس از گذشت ده ماه از بحران کرونا؛ تولیدات موسیقی به صفر رسیده و کنسرتهایی که روزی منبع درآمد نوازندگان به حساب میآمدند، به طور کامل تعطیل شدهاند. فعالان این حوزه نیز با مصایب بسیار زندگی را ادامه میدهند، برخی آموزش میدهند و بعضی هم مشغول فروش سازهایشان هستند. در این میان وضعیت آنها که ساکن شهرستانها و روستاها هستند، بدتر است. ادارههای ارشاد هم پولی ندارند تا به آنها کمک کنند.
عبدالله مقاتلی مطلق (خواننده، نوازنده و موسس گروه شالو) از خطه جنوب و استان بوشهر است که به موسیقی و رسوم موسیقیمحور دیارش، توجهی ویژه دارد. او طی سالهای فعالیتش؛ کنسرتهای متعدد داخلی و خارجی برگزار کرده و در فستیوالهای مختلف حضور یافته است.
مقاتلی مطلق در بخشی از صحبتهایش گفت: میخواهند بوشهر را به عنوان پایتخت کتاب ثبت کنند اما حرفم این است که بوشهر پایتخت موسیقی است.
همکاری شما با عوامل تولید سریال «نجلا» و اجرای شروه خوانی چگونه شکل گرفت؟
همکاری من با سریال «نجلا» ماجرای جالبی دارد که اغلب افراد از آن بیاطلاع هستند. واقعیتش این است که به دلیل مشغله کاری و شخصی سریالهای ایرانی را تماشا نمیکنم. تا اینکه مدتی قبل برخی دوستان در محل کار یا کوچه و خیابان به من میگفتند صدایت در سریال شبانگاهی «نجلا» پخش میشود. من در پاسخ به آنها میگفتم خیر چنین چیزی محال است و اگر قرار بود صدایم در اثری تلویزیونی پخش شود، باید با من تماسی برقرار میکردند و از من اجازه میگرفتند.
دوستان همچنان اصرار داشتند که اشتباه نمیکنند و صدایم در سریال مورد استفاده قرار گرفته. در اینباره از همسرم سوال کردم و گفتم مگر تو سریال را تماشا میکنی؟ پاسخش مثبت بود. از او پرسیدم با مورد خاصی هم مواجه شدی؟! گفت بله فردی در سریال «شروه» میخواند! این شد که همان روز به دیدن سریال نشستم و متوجه شدم بله؛ صدای من است که توسط کامپیوتر دستکاری شده و بهصورت بم درآمده است! این تغییر تا آنجا بود که خودم شک کرده بودم صدای من است یا خیر! البته تحریرها، تحریرهای خودم بود اما صدا را به شدت تغییر داده بودند.
وقتی با واحد موسیقی بوشهر تماس گرفتم و از آقای اکبر ابراهیمی خواستم صدا را توسط کامپیوتر به شکل اصلی برگرداند و ایشان نیز این کار را انجام داد، گفتند صدای خودت است! سپس با تنظیمکننده گروهمان تماس گرفتم و ایشان نیز تایید کرد که صدای من است. پس از آنکه مطمئن شدم، آهنگساز سریال را پیدا کردم. آقای مسعود سخاوتدوست بود. درحالیکه خیلی گلایهمند بودم به ایشان گفتم برای استفاده از صدایم کاش لااقل در جریانم میگذاشتید و اجازه میگرفتید درحالیکه حتی نامم را در تیتراژ نیاوردهاید! چنین اتفاقی به لحاظ قانونی قابل پیگیری است و خساراتی را برای عوامل دربرخواهد داشت.
بعد موضوع را با احسان عبدیپور که کارگردان سینما و از همشهریها و رفقایم است، در میان گذاشتم. احسان که از دوستان آقای سخاوتدوست است، گفت تند نرو و خودمان موضوع را حل میکنیم. این شد که فایل اصلی را برای عوامل فرستادم و از همان شب (در سه قسمت آخر) نامم در تیتراژ سریال درج شد. فایل اصلی نیز در قسمت آخر بهطور کامل پخش شد.
صاحب اصلی و حقیقی اثر شما هستید و در نهایت رضایت شما از اهم موضوعات است.
همینطور است. درستش این بود که از ابتدای تولید مرا در جریان سریال میگذاشتند و قراردادی مینوشتند و سپس از من میخواستند آثار مربوطه را بهطور جداگانه در استودیو بخوانم. اینگونه بوده که آرشیوی از شروهخوانیهای افراد مختلف را پیدا کردهاند و از میان آنها آثار مرا مناسب دیدهاند و بیاجازه آنها را پخش کردهاند. حتما میدانید زمانی که اثری به صداوسیما میرود یعنی از فیلترهای مربوطه رد شده و زمانی که به پخش میرسد نه تهیهکننده، نه کارگردان و نه دیگر عوامل نمیتوانند تغییراتی را در آن اعمال کنند؛ زیرا از حیطه اختیاراتشان خارج است. شما حساب کنید عوامل تولید سریال تا چه حد خارج از قاعده عمل کردهاند که یک ساعت پس از تماس تلفنی من، در همان شب نامم را به تیتراژ افزودهاند!
میتوانستید از این اتفاق که نوعی سرقت ادبی و هنری محسوب میشود، شکایت کنید.
اتفاقا انجمن موسیقی بوشهر گفت ما برای این کار آمادگی داریم و در صورت شکایت حدود سی، چهل میلیون تومان غرامت خواهی گرفت، اما من نپذیرفتم. البته پس از این ماجرا با آقای مسعود سخاوتدوست؛ دوست شدیم. ایشان جوان با استعدادی است و کارهای خوبی ارائه کرده است.
یکی از ویژگیهای سریال پرداختن به موسیقی جنوب و شروهخوانیهای جنوبی و بوشهری است که در سکانسهای پرتنش فضای مناسبی را ایجاد میکند.
موافقم. با وجود شروه در سریال «نجلا»، آن رنگ و بوی محلی بودن در اثر بیشتر و پر رنگتر شد، اما میتوانستند از این امکان را بیشتر و بهرهی بیشتری از آن ببرند. به آهنگساز هم گفتم در بسیاری مواقع میتوانستی از موسیقی جنوب بهره بیشتری ببری. واقعا اگر این همکاری از ابتدا وجود داشت، میتوانستم بهتر راهنماییاش کنم. به هرحال نقصهایی وجود دارد که با تعامل و مشورت قابل حل بود.
قاعده این است که آهنگسازان آثار سینمایی و تلویزیونی از وجود کارشناسان و موسیقیدانان موسیقی نواحی به عنوان مشاور بهره ببرند. کما اینکه در سریال «پایتخت» این اتفاق افتاد و جلال محمدی (موسیقیدان و نوازنده و آهنگساز خطه مازندران) به عنوان مشاور در کنار آهنگساز اثر (آریا عظیمینژاد) بود.
بله؛ این مشورتها علاوه بر تولید و ارائه موسیقی درست هر منطقه، مخاطبان را در جریان موسیقی نواحی مختلف کشور قرار میدهد و منجر به شنیده شدن آثار فولکوریک و محلی خواهد شد. پس از ماجرای سریال «نجلا» یکی دو پیشنهاد همکاری مطرح شده که باید درباره آنها تصمیم بگیرم.
با وجود مشکلات به وجود آمده، از سریال «نجلا» چه بازخوردهایی گرفتید؟
حضور در پروژه «نجلا» با همه فراز و نشیبها برایم انعکاسهای گسترده و مورد توجهی داشته است. دوستان و همکارانم پس از شنیدن شروهها و پس از دیدن نامم در تیتراژ سریال با من تماس گرفتند و نظرات مثبتی نسبت به این اتفاق داشتند.
بدون دیدگاه