فیلم «مفت‌بر»

کارگردان فیلم «مفت‌بر»: از نظر برخی سینمای ایران همیشه در کماست

به گزارش باکس افیس ایران:   کارگردان فیلم «مفت‌بر» گفت: بعد از انقلاب همیشه گفتند سینمای ایران در کماست و این حال بد را در هر دوره‌ای به یک‌سری فیلم در یک ژانر خاص نسبت داده‌اند.

مفت‌بر دومین تجربه عادل تبریزی در مقام کارگردان است، این فیلم که حال و هوایی شبیه به نخستین اثر او یعنی گیج‌گاه دارد تاکنون و پس از گذشت یک ماه از اکران، ۲۱ میلیارد تومان در گیشه فروش داشته است، هرچند این فروش با حدود ۴۰۰ هزار تماشاگر رقم خورده اما در چند هفته اخیر این کمدی را به جایگاه سومین فیلم پرفروش هفته رسانده است، به بهانه اکران این فیلم با عادل تبریزی کارگردان این اثر به گفت‌وگو نشستیم.

طرح فیلمنامه برای خودتان بود؟ و اینکه درباره رویه تولید «مفت‌بر» برایمان بگویید.

طرح فیلم مفت‌بر برای آقای فرحبخش بود و وقتی من اضافه شدم، نقطه نظرات خودم را درباره فیلمنامه گفتم و ایده را همراه با فیلمنامه‌نویسان پرورش دادیم، ورود من به این فیلم باعث شد حال و هوای جهان خودم به فیلم وارد شود، در زمان نگارش فیلمنامه، فضاها و دیالوگ‌هایی را به پیشنهاد خودم به فیلم اضافه کردیم و سعی کردم پارودی سینمایی (تقلید طنزگونه از یک کار هنری دیگر) شکل بگیرد؛ مثلا در دیالوگ ابتدایی عبارت «دریا توفانی است یا آفتابی»؟ دیالوگی در فیلم گروگان به تهیه‌کنندگی خود آقای فرحبخش بود، سعی کردم اینها را اضافه کنم و ارجاعات سینمایی به قصه بدهم.

به نظر می‌رسد «مفت‌بر» ادای دینی به سینمای نوستالژیک ایران باشد، مانند فیلمی قبلی شما «گیج‌گاه». فکر نمی‌کردید این دو اثر از این نظر مشابه و تکراری جلوه کنند؟

من به سینمای قدیم خودمان عشق زیادی دارم و فکر می‌کنم سینمای آن دوران در تار و پود همه ما ایرانی‌ها و کسانی که کارشان سینما نیست هم رسوخ کرده، گویی که سبک زندگی ما مدیون سینماست و تار و پود اخلاقی جامعه ایرانی از سینما گرفته شده است. در راه و رسم زندگی ما ایرانیان بسیاری چیزها اگر ریشه‌یابی شود، متوجه می‌شویم تاثیر و تربیت سینما بوده که خیلی چیزها در زندگی مردم ایران پررنگ کرده است. سینما در دورانی از دهه ۵۰ تا ۷۰، تاثیر عمیقی در جامعه داشته و رد این سینما در فیلم‌های کوتاه و سریالی که من قبلا ساختم هم، دیده می‌شود.

نسبت «مفت‌بر» را با فیلم‌های فارسی چطور می‌بینید؟

بعضی واژه‌ها در معادلات سینمای ایران بی‌معنا است؛ مثلا واژه سینمای معناگرا، واژه بی‌معنایی است. سینمای معناگرا یعنی چه؟ اینها واژه‌های غلطی است. فیلمفارسی یعنی چه؟ ما ایرانی هستیم و زبان‌مان فارسی است. سینمای بدنه اصطلاح دیگری است که اصلا به کلیت و حیثیت سینمای ایران نمی‌آید.

قائل به این اصطلاحات نیستم. سینما، سینماست. کسی نمی‌تواند برای سینما نسخه بپیچد، همان قدر که یک نفر ممکن است بگوید مفت‌بر فیلم بدی است، من می‌توانم آدمی را به او نشان بدهم که مفت‌بر را بهترین فیلم در حال حاضر بداند. چه کسی می‌تواند بگوید داریوش مهرجویی فیلمساز بهتری است یا مسعود کیمیایی؟بعضی واژه‌ها در معادلات سینمای ایران بی‌معنا است؛ مثلا واژه سینمای معناگرا، واژه بی‌معنایی است

ما باید یاد بگیریم به جهان‌های متفاوت هر فیلم سفر کنیم و برای آن آماده باشیم. اگر یک فیلم خیلی بد اجتماعی هم بسازید، عده‌ای پیدا می‌شوند که آن فیلم را دغدغه‌مند می‌دانند، هیچ‌کس آن فیلم را از ریشه نمی‌زند. خود فیلمساز اما می‌تواند ژستی بگیرد و برای او کف و دست هم می‌زنند و او را دغدغه‌مند می‌دانند. برعکس آن، سینمای کمدی بسیار پرریسک است؛ ما چقدر می‌توانیم ذهنیت‌های قبلی خود را کنار بگذاریم و وارد جهانی شویم که حامد بهداد را متفاوت با هر اثر دیگری از او ببینیم؟

حامد بهداد بازیگری است که در فیلم‌های شبه‌روشفنکری ایفای نقش کرده و آنچنان در کمدی موفق نبوده. چرا بازی در این فیلم را پذیرفتند؟

حامد بهداد در دورانی فیلم‌های خوب زیادی کار کرده، در این بین ‌می‌آید و مفت‌بر بازی می‌کند. آیا برای پول این کار را می‌کند؟ مسلما نه. این جذاب است که یک بازیگر قالب‌شکنی می‌کند و نقش یک کاراکتر را تا این اندازه کاریزماتیک ایفا می‌کند. پذیرش ریسک بازیگری برای آقای بهداد قابل تقدیر است. این ریسک‌ها را کدام بازیگر انجام می‌دهد؟ هرچند این ریسک‌ها را خود تاریخ سینما زیاد داشته اما هر بار به آن نقد می‌شود.

فرامرز قریبیان یک زمانی در فیلم قهرمان بازی می‌کرد و همان زمان در فیلم دو نفر و نصفی در کنار علیرضا خمسه ایفای نقش می‌کند. چقدر به او تاختند! یا در آن دوران به آقای پرستویی نقد کردند که چرا از آژانس شیشه‌ای به شوخی رسیده؟ اینها دغدغه‌مندی نیست، بدخواهی و نگاه منفی است که ریشه تخصصی ندارد.

رابرت دنیرو یک فیلم بازی کرده که در کل فیلم با نوه خود بر سر اتاق خواب دعوا دارد، یک فیلم درجه سه آمریکایی! در این فیلم رابرت دنیرو همان رابرت دنیرو همیشگی است اما مخاطب او را می‌پذیرد. اگر علی نصیریان بود او را پس می‌زدند و به او نقد می‌کردند که چرا در چنین فیلمی ایفای نقش کرده است.

اگر حامد بهداد بخواهد پول دربیاورد، خیلی جاهای بهتری از سینما وجود دارد. من و آقای بهداد همکاری‌های موفقی با هم داشتیم، حامد بهداد نسبت به کار کردن با آقای فرحبخش تحلیل داشت، جایگاه تاثیرگذار ایشان برایش مهم بود و می‌دانست چه تاثیر مهمی در سینما دارد. او به زبانی که من می‌خواستم ایجاد کنم، اعتقاد داشت. در فیلم، آگاهانه ادای دینی به آقا فردین داشتیم و این لحظاتی را ایجاد کرد که بهداد در آنها سهیم شد، چند بار با حال خوب به سینما آمد و فیلم را با مردم دید.

کارگردان «مفت‌بر»: از نظر برخی سینمای ایران همیشه در کماست/ حامد بهداد برای پول بازی نکرد
 عادل تبریزی و حامد بهداد

چه شاخصه ای بین فیلم‌های کمدی تفاوت می‌گذارد؟

معیارهای زیادی وجود دارد، یکی از آنها تهیه‌کننده اثر است، اگر تهیه‌کننده فسیل آقای عامریان نبود و این فیلم برای تهیه‌کننده دیگری بود، شاید فسیل این اندازه نمی‌فروخت. این جنگ همیشه وجود داشته، بعد از انقلاب همیشه گفتند حال سینمای ایران خوب نیست، سینمای ایران در کماست و این حال بد را در هر دوره‌ای به یک سری فیلم در یک گونه خاص نسبت داده‌اند؛ از ژانر اکشن و قهرمان‌محور گرفته تا دوره‌ای که فیلم‌های دولتی و ارگانی و ملودرام و عاشقانه پرمخاطب بوده؛ عده‌ای همیشه سینمای ایران را در کما می‌دانند.

در گذشته نیز همیشه عده‌ای منتقد فیلم‌هایی چون جیب‌برها به بهشت نمی‌روند یا اجاره‌نشین‌ها بودند، چه حمله هایی به فیلم دندان مار و مادر شده! چه حمله‌هایی به مومیایی۳ شده که چرا پرویز پرستویی این فیلم را بازی کرده است. همان عده می‌نویسند ژانر در سینما نداریم و قهرمان هم نداریم، ما ژانر و قهرمان داشتیم اما آنها می‌گفتید بد هستند.

استقبال مخاطب از «مفت‌بر» بیشتر بوده یا «گیج‌گاه»؟

رضایتی که مردم در سینما از مفت‌بر دارند، از گیج‌گاه نداشتند. شاید گیج‌گاه میان منتقدان محبوب بود اما مفت‌بر در میان مخاطبان سینمارو، دوست‌داشتنی‌تر بوده است. ایرادات کلی نقد نیست؛ به راحتی می‌توانیم به هر فیلمی بگوییم درآمده یا نه. من نقدهای منفی را در صفحه مجازی خودم قرار می‌دهم البته اگر با اصولی همراه باشند.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند