به گزارش باکس افیس ایران: تدوینگر مستند «پیرمرد و خواننده» با انتقاد از برخی تصمیمهای کلان در حوزه مستند، از اینکه این اثر در جشنواره حقیقت به اجبار راهی بخش جایزه آوینی شد گله کرد و گفت: این تصمیم به صرف اینکه فیلم در سوریه ساخته شده، باعث شد زحمات دیگر عوامل نادیده گرفته شود.
به گفته کامران جاهدی – تدوینگر «پیرمرد و خواننده» به کارگردانی امیر اصانلو که به عنوان یکی از مستندهای مجموعه مستند «بعد از جنگ» هم اکنون در سینماهای «هنروتجربه» روی پرده است، «ابوعمر» قصه این مستند آنقدر آشناست که از مخاطبان زیادی شنیده انگار او را از قبل میشناختند و برایشان غریبه نبوده است.
او میگوید: جهان امروز آدمهای بزرگ نمیخواهد بلکه محتاج انسانهای مهربان است. «ابوعمر» معدن مهر و انسانی شریف است که آشنایی ما با این شخصیت خالی از لطف نیست.
او درباره همکاری با این پروژه به تهیهکنندگی مهدی مطهر توضیح داد: در پیش تولید مستندی با نام «کد هزار» بودم و از ضیا حاتمی فیلمبردار خواستم یکی از کارهایی را که اخیرا انجام داده است، نشان دهد. برای دیدن آخرین کار ایشان که تولید خانه مستند بود، به خانه مستند رفتیم. در حین تماشای فیلم به ضیا حاتمی گفتم که این مستند متریال بسیار خوبی دارد اما چه حیف که بد تدوین شده است و در عین حال از اینکه شخصی که کنار ما نشسته، امیر اصانلو – کارگردان همین مستند – است بی خبر بودم. در نهایت پس از چند روز امیر اصانلو با من تماس گرفت و برای تدوین مجدد مستند «پیرمرد و خواننده» دعوت به همکاری کرد.
وی در ادامه صحبت های خود با بیان اینکه در سینمای ایران مستند جدی گرفته نمیشود، بیان کرد: طبعا عوامل و سازندگان آثار مستند بارها طعم تلخ تصمیمهای کلان در سینمای ایران را چشیدهاند. بعنوان مثال در جشنواره سینماحقیقت گفتند از آنجاکه این فیلم در سوریه ساخته شده است باید در بخش جایزه آوینی باشد. در صورتی که «پیرمرد و خواننده» به مفهوم دقیق کلمه سینماست و با چنین تصمیمی زحمات عوامل را ندیده گرفتند زیرا در بخش آوینی فیلمها فقط برای عنوان بهترین فیلم رقابت میکنند.
کارگردان مستند «دالیا» با اشاره به اینکه تدوینگر، نویسنده یک تصویر است، افزود: تفاوت یک نویسنده با تدوینگر این است که نویسنده با قلم و صفحهای سفید در جهانی نامحدود میتواند قصه خود را روایت کند اما تدوینگر برای روایت محدود به متریال کارگردان است. سینمای ما از روزی سقوط کرد که تدوین به عنوان قلب تپنده یک فیلم بی حرمت شد. هرکس که نرمافزار تدوین را آموخت ادعای تدوینگر بودن کرد. این ادعا شبیه به این است که هرکس نوشتن بلد است نویسنده است.
جاهدی اظهار کرد: من به سبک تداعی معانی در مستند معتقد هستم. در این سبک برای مخاطب نسخهای پیچیده نمی شود بلکه صرفا با چینشی درست به فلسفه آن موضوع میپردازد. جهانبینی افراد متفاوت است و هر طیف از مخاطب یا حتی هرشخص برداشتاش متفاوت خواهد بود در عین حال بنده همیشه و همه حال شعور مخاطب را دست بالا میگیرم و او را دعوت به اندیشه میکنم.
او درباره چالشهای تدوین دوباره این مستند اظهار کرد: در ابتدا سعی کردم ذهنم را از هرآنچه که دیده بودم، پاک کنم. نکتهای که در تدوین بسیار مهم است این است که تدوین همچون موسیقی است و هرپلان حامل نُت است و زمان خود را دارد. در حقیقت نتها را در پلان باید یافت، برش زد و با چینشی متریک که در ذات آن درام نهفته است، آن را روایت کرد. ما با مجموعهای نت خوب در مستند «پیرمرد و خواننده» روبه رو بودیم که با بدسلیقگی کنار یکدیگر چیده شده بود. از آنجاکه تدوینگر همچون فیلتری میان کارگردان و مخاطب عمل میکند، من هم طبعا تا جایی که متریال مستند اجازه میداد به حذف اضافه و هایلایت پلانهای ارزشمند پرداختم.
تدوینگر مستند «صدای سکوت» با اشاره به تعامل عمیق بین تدوین و صدا اظهار کرد: در غالب آثاری که تدوین کردهام انتخاب موسیقی را شخصا انجام دادهام. البته هیچگاه در تیتراژ اشارهای نمی شود که این اتفاق صرفا به دلیل اقتصاد ضعیف سینمای مستند است و البته حرفهای نیست اما چاره چیست! در بخش طراحی صدای این مستند بسیار با حسن مهدوی که زحمات وی ستودنی است از ذهنیتم و مفهومی که در تدوینم نهفته است، صحبت می کردم و ما بیش از یک ماه برای میکس پروژه وقت گذاشتیم.
وی در پایان درباره تفاوت تدوین در مدیومهای مختلف اظهار کرد: شناخت مدیومها و مخاطب برای تدوین آثار بسیار موضوع مهمی است. قطعا مدیوم تلویزیون با سینما بسیار متفاوت است و هرکدام نسخه خاص خود را دارد اما باور کنید مدیوم سینمای مستند اندیشمندانه ترین مدیوم برای یک تدوینگر است و حداقل برای من با تمام مشقاتش شیرین و لذتبخش است.
بدون دیدگاه