به گزارش باکس افیس ایران: محمد خزاعی تهیهکننده فیلم سینمایی «بهوقت شام» برای اولین بار ماجرای ابراز علاقه ابراهیم حاتمیکیا به ساخت فیلمی درباره حاج قاسم سلیمانی در محضر رهبر انقلاب را روایت کرد.
محمد خزاعی دبیر جشنواره فیلم «مقاومت» و تهیهکننده فیلم سینمایی «بهوقت شام»، با اشاره به دلایل ساخته نشدن فیلمی درباره حاج قاسم سلیمانی در سینمای ایران، به بیان یک خاطره پرداخت و گفت: در دیدار خصوصی که با ابراهیم حاتمیکیا خدمت مقام معظم رهبری رفته بودیم، آقا ابراهیم به حضرت آقا گفتند من خیلی دوست دارم فیلم زندگی حاج قاسم را بسازم اما ایشان به هیچ عنوان راضی نمیشود. حضرت آقا هم گفنتد ایشان خیلی مشغله دارند و شاید دلیلش همین است؛ شما قدری صبر کن! بعد از آن سردار وحید هم گفتند میخواهید برویم خانه حاج قاسم و جلسه بگذاریم تا راضی شان کنیم اما ایشان هیچ رغبتی ندارند.
وی در ادامه توضیح داد: تصاویر زیادی از حاج قاسم ضبط شده ولی هیچ کدام هنوز بیرون نیامده است. امثال حاج قاسمها نمیخواستند درباره خودشان صحبت شود و منیتی هم نداشتند. برخی آدمها از این مرحله عبور میکنند و اهداف والاتری دارند تا اینکه خودشان را پرزنت کنند.
این تهیهکننده سینما که در ویژهبرنامه «سلام صبح بخیر» شبکه سه و به مناسبت شهادت سردار قاسم سلیمانی صحبت میکرد، اذعان کرد: اکنون تمام کسانی که در حوزه فرهنگ، سیاست یا اقتصاد کار میکنند بار مسئولیتشان زیاد شده است. خیر و شر مشخص است و نمیشود عافیتطلب بود و تصمیم نگرفت. مرز مشخصی بین آدمهایی که خیر و شر وجود دارد و اینطور نیست فضا غبارآلود باشد و نتوانید تصمیم بگیرید. آدمها در این وضعیت نمیتوانند بگویند ما نمیدانیم دشمن واقعی کیست. برخی میگفتند اصلا چرا باید برویم سوریه بجنگیم و هزینه کنیم. هیچ استدلالی هم ندارند. برخی بچهها جلوی تلویزیونهای خارجی مینشینند و فردا صبح تحلیل صدای آمریکا و بی بی سی را برای ما میگویند. عافیتطلبی درد بزرگی است که گریبان خیلیهایمان را گرفته است.
شهادت حاج قاسم یک تولد بود
خزاعی با بیان اینکه شهادت حاج قاسم یک تولد بود، ادامه داد: از این پس مردم دنیا حاج قاسم را خواهند شناخت و حاج قاسمها خواهند آمد و الگوی نوجوانان خواهند شد. برخی دوستان میگفتند حالا تکلیف چه میشود؟ به آنها گفتم مسیر انقلاب را نگاه کنید از دهه ۶۰ اینقدر فراز و نشیب داشتهایم؛ بهشتی، مطهری، چمران را از ما گرفتهاند اما این مسیر ادامه پیدا کرد. خط و مسیر ما مشخص است.
وی یادآور شد: کدام آدم را داریم که در کشورهای مختلف برایش عزاداری کنند؟ مردم کشورهای مختلف دوستش داشته باشند. سردار سلیمانی معاملهای با خدا کرده و خدا به او عزت داده است وگرنه در همین تهران روزانه ۴۰۰ نفر فوت میکنند، در کل کشور آمار بگیرید تعداد خیلی بیشتر است اما خبر از کدام یک از آنها هست؟ نمیگویم بین اینها آدمهای خوب نیستند، اولیا خدا هم هستند که نخواستهاند آشکار شوند. مفهوم حرفم این نیست. میگویم این عزت و شکوه و عظمت در کشورهای منطقه را که میبینید، متعلق به کسی است که برای رضای خدا کار کرده است. کسانی که در قطار جنگ بودهاند اما از آن پیاده شدهاند و دنبال قدرت و پست رفتهاند و دوست دارند دوباره عزت پیدا کنند، اما نمیشود.
تهیهکننده «به وقت شام» یادآور شد: شهید حججی را هیچکس نمیشناخت اما خدا این همه عزت به او داد چون خالص بوده است و خودش را برای مقوله بزرگتر آماده کرده است و اینها شوخی نیست.
قول حاتمیکیا به حاج قاسم برای «بهوقت شام»
خزاعی در بخش دیگر درباره دغدغههایش در فیلمسازی گفت: ما به عنوان کسانی که در سینما کار میکنیم، دلمان میخواهد آثار خوبی برای مخاطبان تولید کنیم و دلبستگی آدمها مشخص است. من این آدمها را از نزدیک دیدهام و در این فضا تنفس کرده ام و برایم باعث افتخار است تا از این فضا جدا نشوم.
وی درباره تحقیقات «به وقت شام» توضیح داد: آقای حاتمیکیا برای تحقیقات با هماهنگی سازمان اوج به سوریه رفتند و این مرحله چند ماه طول کشید و با هماهنگیهایی که حاج قاسم دستور آنها را داده بود، همه جا حضور داشت و شرایط حضور در مناطق جنگی هم برای او مهیا شد. او پس از برگشت به یک قصه ۱۰ صفحهای رسید و مرا صدا زد.
نسخه اولیه «به وقت شام» آماده شد و اولین نمایش را برای سردار سلیمانی گذاشتیم که ایشان با خانوادهشان تشریف آوردند. برای بچهها خیلی جالب بود سردار سلیمانی که بسیار این منطقه و خیلی از کشورهای مختلف درباره ایشان بحث میکنند، چقدر آدم ساده و خودمانی و صمیمی هستند و چه رابطه خوبی با اهالی فرهنگ و هنر دارند
این تهیه کننده ادامه داد: زمانی که من این قصه را خواندم گفتم این پروژه، پروداکشن بسیار سنگینی دارد و تا زمانی که زیرساختهای آن را آماده کنیم و به ویژوالهای آن بپردازیم، در بهترین و خوشبینانهترین حالت از اردیبهشت سال بعد میتوانیم این کار را شروع کنیم، اما او به من گفت من به حاج قاسم قول دادهام این را امسال تمام کنم. پرسیدم چرا؟ گفت حاج قاسم گفتهاند این کار امسال ساخته شود و موضوع داعش در سال آینده تغییر خواهد کرد. همین اتفاق هم افتاد. ما شبانه روز با حمایت خوب سازمان اوج تلاش کردیم و بچهها حتی یک روز آف نداشتند و سه چهار ماه کار کردیم تا به زمان اکران فیلم رسیدیم.
خزاعی یادآور شد: نسخه اولیه کار آماده شد و اولین نمایش را برای سردار سلیمانی گذاشتیم که ایشان با خانوادهشان تشریف آوردند. برای بچهها خیلی جالب بود سردار سلیمانی که بسیار این منطقه و خیلی از کشورهای مختلف درباره ایشان بحث میکنند، چقدر آدم ساده و خودمانی و صمیمی هستند و چه رابطه خوبی با اهالی فرهنگ و هنر دارند.
تهیهکننده «به وقت شام» تاکید کرد: حاج قاسم سلیمانی جزو افراد نظامی بود که حوزه فرهنگ را به خوبی میشناخت. ما در سوریه در منطقهای میخواستیم کار کنیم که بسیار بسیار برای دولت سوریه مهم بود و قرار بود پروازمان از کاخ ریاست جمهوری در دمشق باشد. این جزو مناطق ممنوعه در هر کشوری است و در وضعیت جنگی که اتفاق افتاد هماهنگیاش ظرف یک روز دو روز با دو تا تلفن انجام شد. پس زمینه این پشتیبانی خوب تفکر و اندیشه یک آدم بزرگ است که جریان فرهنگ و تاثیرگذاری یک محصول هنری را میداند و این نگاه است که آدم را مجذوب میکند.
وی اضافه کرد: من حین اکران خصوصی فیلم برای سردار به عکسالعملهای او دقت میکردم و برخی از صحنهها میدیدم که دارد اشک میریزد. بعد از فیلم به ما گفت من تمام این لحظاتی را که ترسیم کردید بدترشان را از نزدیک دیدهام و خاطرات سالهایی که در سوریه با داعش مبارزه میکردیم برایم زنده شد. او نشست و با بچهها گفتگو کرد و به آنها هدایای ویژهای از جمله انگشتر متبرک داد. شما احساس نمیکردید با آدم بزرگی صحبت میکنید بلکه انگار با آدمی هم تراز خودشان حرف میزدند، آنقدر که سردار سطح خود را پایین میآورد.
خزاعی یادآور شد: شما بعضی وقتها در فرودگاه تردد میکردید میدیدید ایشان هم برای پرواز آمده است. این جنس ارتباط ایشان با مردم و رابطه خودمانی و صفایی که داشت باعث میشود امروز که درباره او حرف میزنیم، جدا از رشادتها و ایستادگیها و جدا از اینکه یک قهرمان ملی را از دست دادهایم و متاثر هستیم بحث ارتباط دلی است که با او برقرار میکردیم و ما کمتر شخصیتهایی هستیم از اول انقلاب تاکنون که فوتشان باعث چنین تاثری شده باشد و این افراد معدود هستند.
فیلمهایی که حاج قاسم انتشارشان را ممنوع کرده بود
دبیر پانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم «مقاومت» در پاسخ به اینکه آیا میتوان در جشنوارهها جایزهای را ویژه حاج قاسم مشخص کرد یا فیلمی درباره ایشان ساخته خواهد شد، گفت: ما یک اسطوره را از دست دادهایم و این اتفاق قطعاً رخ خواهد داد. خیلی از شهدای دیگری هم داشتهایم که تاثیرگذار بودهاند و حتی گمنام هستند. شهید تهرانیمقدم را در نظر بگیرید. ایشان کم خدمات نداشته است. دانشمندان زیادی در این حوزه کار میکنند و اینکه جوایز و بخشهایی گذاشته شود مباحث جدی خواهد بود. حاج قاسم فیلم و راش خیلی زیاد دارد، ولی توزیع آنها را ممنوع کرده بود. تمام بچههایی که در مناطق مختلف کار میکردند، از جمله آقای شعبانی که در روایت فتح هستند، لحظات نابی از حاج قاسم سلیمانی دارند اما خودشان گفته بودند اجازه انتشارشان را ندارید و حالا که دیگر حاج قاسم نیستند باید دید چقدر آثار قابل اعتنایی خواهیم داشت و شخصیت او را خواهیم شناخت.
حاج قاسم خیلی آقای حاتمیکیا را دوست داشت. بعد از تماشای «به وقت شام» او را بوسید و ابراز لطف کرد و گفت این جزو معدود آثاری بود که در سینمای ایران جسارت داشت و تک تک واقعیتهایی که من لمس کردم و خاطرات آن برای من زنده شد
وی درباره سختیهای ساخت «به وقت شام» که در زمان حضور داعش در سوریه ساخته شده، توضیح داد: من معتقدم بچههایی که در حوزه دفاع مقدس و انقلاب کار میکنند خودشان در حال جنگ هستند و جنگ را تجربه میکنند. فقط کسانی که سلاح دست میگیرند جنگ نمیکنند. جنس قصههایی که طراحی میکنیم و سختی کار آدمهایی را میطلبد که خودشان هم دوست داشته باشند این کارها را تجربه کنند.
خزاعی در پاسخ به اینکه آیا پیش آمد سراغ بازیگر خاصی به خاطر سختی کار نروید، اظهار کرد: خیلی از بازیگرها دوست داشتند با حاتمیکیا کار کنند. خیلی از کارگردانها اسمشان که میآید بازیگرها به خاطر سابقه آنها دوست دارند با آنها کار کنند. برخی کارگردانها قصه سادهای دارند و سرحال هستند و روزی چهار تا سکانس میگیرند و میروند. برخی کارگردانها کار برایشان زندگی است. من حس کردم فیلم برای حاتمیکیا مثل فرزند او و بخشی از زندگیاش است. از وقتی فیلم شروع میشود او داخل لاک خودش میرود.
این تهیهکننده اذعان کرد: سر کار آخرش شنیدهام ۴ ماه گچساران بوده و اصلا برنگشته است. او توقع دارد همکارانش هم اینگونه با او همراه باشند. او اولین نفری است که سر صحنه میآید و آخرین نفری است که میرود. تمام برنامههایش را چک میکند و جزو معدود کارگردانهایی است که شما احساس میکنید همه خیلی چیزها از او میتوانند یاد بگیرند. تا به یک قصه نرسد و آن را از جنس کار خودش نداند سراغ آن نمیرود. پیش آمده تحقیقات ۴ کار را به صورت همزمان پیش میبرد و در نهایت همه را تعطیل میکند چون میگوید از جنس من نبوده است.
حاتمیکیا از سربازی گذشته و سرلشگر سینمای ما است
وی تصریح کرد: حاتمیکیا از سربازی گذشته و در فضای سینمای ما سرلشکر است. من قبل از جنگ به سوریه رفته بودم، اوایل جنگ رفتم، به بهانه این فیلم رفتم و آخرین بار هم دی ماه سال گذشته بود که به سوریه رفتم و تفاوتهای آن را زمانی که زندگی در جریان بود و زمانی که اطراف زینبیه، هتلها و فضاها تخریب شده بود حس کردم. آنجا ناامن بود و فقط در یک زمان مشخص میتوانستند برای زیارت ما را ببرند.
خزاعی ادامه داد: با مهرداد خوشبخت که حاتمیکیا کارهایی را به او سپرده بود و آقای پناهی طراح صحنهمان آنجا بودیم. با هلی کوپتری که شیشههایش شکسته بود آنجا رفتیم. بچهها میگفتند یعنی ما سالم میرسیم؟ گفتم بله با همین امکانات دارند میجنگند. تلما کاملا خالی بود و فضای ناامنی داشت، با این حال بچهها حاضر شدند که بیایند. من چاههای نفت را در مسیر دیدم که دست روسها بود. منطقه آثار باستانی تلما هم دست روسها بود. در شهر هم تکتک هتلها و خیابانهایی که قبلا در آنها زندگی بوده است، خالی از سکنه و ویران بود. تا از نزدیک نبینید و درک نکنید نمیفهمید جنگ یعنی چه و چه اتفاقی در سوریه افتاده است. نمیفهمید رشادتهای چنین آدمهایی بزرگی مثل حاج قاسم سلیمانی و تک تک شهدای مدافع حرم که به آنها مدیونیم چگونه بوده است.
تهیهکننده «به وقت شام» ادامه داد: ما تا غروب آفتاب داشتیم کار میکردیم و سریع که آمدیم برگردیم، هلی کوپتر به مشکل خورد. تا ۹ و نیم ۱۰ شب توانستیم در فرودگاه دمشق بنشینیم. بازسازی چنین صحنههایی کار آسانی نیست و به شدت یکی از مجموعه کارهای سخت سینمای ایران بود و همه ما یک امید داشتیم که این فیلم مورد توجه مردم و خانوادههای شهدای مدافع حرم قرار بگیرد.
وی درباره نظر شهید سلیمانی درباره این فیلم توضیح داد: تکه مصاحبهای از حاج قاسم هست. ایشان خیلی آقای حاتمیکیا را دوست داشت. بعد از تماشای «به وقت شام» او را بوسید و ابراز لطف کرد و گفت این جزو معدود آثاری بود که در سینمای ایران جسارت داشت و تک تک واقعیتهایی که من لمس کردم و خاطرات آن برای من زنده شد. به شدت خوشحال بود که چنین اثری در سینمای ایران ساخته شده است و از بچههای اوج که پشتیبانی خوبی کردند تشکر کرد.
بدون دیدگاه