به گزارش باکس افیس ایران: علی قویتن که شباهت زیادی هم با سهراب سپهری دارد، مشغول ساخت فیلم سینمایی از این شاعر فقید و آماده کردن آن برای سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر است.
با علی قویتن، کارگردان فیلم «رویای سهراب» گفتگو کردیم که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید.
چگونه سهراب شما را به رویاهایش کشاند؟
این داستان ماجراهای زیادی دارد ولی مهمترین دلیل علاقهای بود که من نیز به مانند سایر مردم به سهراب سپهری داشتم. سهراب به نظرم شاعر خاصی است و کمتر فردی را دیدهام که با وی ارتباط برقرار نکند. اشعار و سرودههای وی با همه اقشار جامعه در هر سن و سالی ارتباط برقرار میکند، سهراب مخصوص سن و قشر خاصی نیست به عبارتی سهراب در دل من جای داشت و همین مرا به سمت ساخت یک فیلم از او کشاند.
من از دوران نوجوانی سهراب و اشعارش را میشناختم. در این روند که فیلمساز شدم تا همین چند سال پیش اصلاً فکر نمیکردم در مورد سهراب فیلم بسازم، من دغدغههای خودم را داشتم و فیلمهای خودم را در ژانرهای مختلف از قبیل خانوادگی، طنز، اکشن و … ساخته بودم به عبارتی همه جور فیلمی ساخته بودم، در دهه دوم فیلمسازی به سراغ سبک خاص خودم رفتم سینمایی که یک جور سینمایِ انسانمحور با لطافت خاص خود بود در این دوره با اتفاقاتی که رخ داد بیشتر به سهراب اندیشیدم.
چه اتفاقاتی رخ داد؟
به گفته همکاران و مردم من شباهتهایی در چهره با سهراب دارم این شباهت انگیزه من برای حضور در این مسیر را چند برابر کرد
بی شباهت هم نیستید.
هر کسی من را میبیند از سهراب یاد میکند، وسوسه اینکه میتوانم نقش سهراب را بازی کنم این انگیزه را مضاعف کرد. در این مسیر تحقیقات مفصلی هم درباره این شاعر طبیعت گرا که در نقاشی هم دستی داشته است؛ انجام دادم. اینها همه دست به دست هم داد و من را به سمت «رویای سهراب» کشاند.
پروژه سهراب از چه زمانی شکل جدی به خود گرفت؟
طرح تحقیق این پروژه از سال ۸۱ شروع شد در آن زمان اهتمام من برای مستند سهراب بود، فکرش را هم نمیکردم فیلم سینمایی درباره این شاعر بسازم اما از سال ۸۴ بهطور جدی به فکر ساخت فیلم سینمایی با موضوع سهراب سپهری افتادم و از سال ۹۰ بود که این جدیت چهره عملی به خود گرفت، وقتی با فیلم «پرواز بادبادکها» در جشنواره حضور پیدا کردم و خودم هم نقشی در آن داشتم به تدریج شاهد بودم که رویای سهراب در حال شکل گیری و به دنیا آمدن است.
جو فعلی سینما پذیرای این نوع فیلم فرهنگی است؟
متأسفانه افسار سینمای کشور به دست افرادی افتاده که سبک و سیاق سینما را به سمت سطحی نگری بردهاند در واقع کارگردانان و فیلمسازانی که دغدغه فیلم فرهنگی را دارند با این پیش زمینه ریسک نمیکنند با این استدلال که با ساخت فیلم فرهنگی ممکن است تماشاچی از دست برود، دغدغههای خود را پیگیری نمیکنند غافل از اینکه با ساخت فیلمهای سطحی، سینمای ایران در حال از دست دادن تماشاچی است. نسل کنونی جامعه ما تحولات اجتماعی زیادی را تجربه کرده، جامعه پوست انداخته است نسلی شکل گرفته که اندیشیدن را اساس کار خود قرار داده است
بدون دیدگاه