به گزارش باکس افیس ایران: حسن کاربخش کارگردان فیلم سینمایی «پرواز از اردوگاه» با موضوع آزادگان ، با مرور بخشی از خاطرات خود به تشریح دلایل نزدیک به سه دهه دوریاش از سینمای ایران پرداخت.
گروه هنر- زهرا منصوری: امروز ۲۶ مرداد ماه در تقویم برابر است با سالروز ورود اولین گروه از آزادگان به میهن. سینمای ایران هم در طول سالهای پس از جنگ همواره به تصویرگری موضوع آزادگان پرداخته است؛ «بوی پیراهن یوسف»، «کیمیا»، «پاتک»، «اتوبوس شب»، «اخراجیها ۲» و… از جمله آثاری است که در این حوزه ساخته شدهاند اما یکی از متقدمترین آثار با همین محوریت «پرواز از اردوگاه» است که در این سالها بارها نیز از تلویزیون پخش شده است.
حسن کاربخش کارگردانش گرچه تا اوایل دهه هفتاد همچنان به ساخت فیلمهای دفاع مقدسی اهتمام میورزید اما به یکباره از این سینما به کناری رفت و از آن سالها به بعد فیلمی از او دیده نشد، خودش میگوید گرچه مدتی در ایران نبوده اما پس از بازگشتش به ایران بارها پروانه ساخت دریافت کرده اما نتوانسته است آنها را جلوی دوربین ببرد.
با حسن کاربخش کارگردان باسابقه فیلمهای دفاع مقدسی درباره غیبت یکبارهاش از سینما و البته کم و کیف فیلم سینمایی «پرواز از اردوگاه» به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در زیر میخوانید:
* شما باوجود پرکاری در سالهای میانی دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ به ناگهان از سینما کنار رفتید و بعد از «پرواز از اردوگاه» در سال ۷۲ دیگر فیلمی از شما ندیدیم، دلیل این کمکاری و غیبت ناگهانی از سینما چه بود؟
اینکه در این سالها فیلمی نساختهام، دلیل عمدهاش این بوده که در ایران نبودهام. من در حد فاصل سالهای ۷۵ تا ۸۶ در ایران نبودم و آخرین فیلمم هم «پرواز از اردوگاه» بود که در همان حال و هوای دفاع مقدس و آزادگان آن را ساختم. وقتی سال ۸۶ از لبنان به ایران بازگشتم، هر از گاهی پروانه ساخت هم برای کارهایم گرفتهام. همه فیلمنامههایی که در دست داشتم هم مرتبط با دفاع مقدس و یا بحران سوریه و مسئله داعش بوده است اما هیچکدام مورد حمایت قرار نگرفت. در مقاطعی حتی شریک و سرمایهگذار هم داشتم تا ۵۰ درصد بودجه فیلم تأمین شود و باقی آن را نهادی مانند فارابی تأمین کند، اما این کار را هم نکردند. فیلمنامهای درباره فلسطین داشتم که مرتضی شایسته هم تهیهکنندهاش بود اما به دلیل همین نبود حمایتها، آن هم ساخته نشد.
* دلیلی به شما نمیگفتند که چرا این فیلمنامهها مورد حمایت قرار نمیگیرد؟
غالباً وقتی فیلمنامه را میخواندند میگفتند این موضوعات در اولویتهای ما نیست و یا بهانههای دیگر میآوردند.
* این روند تلاش برای فیلمسازی و ناکام ماندن تا چه سالی ادامه داشت؟
من از سال ۸۶ که به ایران آمدم، فیلمنامهای با عنوان «نسل آتش» در دست گرفتم با موضوع مقاومت در لبنان. آن زمان هنوز داعش نبود و فیلمنامه درباره نیروهای سلفی بود. کار این فیلمنامه را تا جایی پیش بردیم و حتی قرار شد بودجه آن از طریق سپاه قدس تأمین شود، اما تلویزیون در دوره مدیریت محمد سرافراز، این فیلمنامه را از دست من درآورد! داستان مفصلی هم داشت.
* دقیقاً چطور تلویزیون این کار را کرد؟
این کار قرار بود هم نسخه سینمایی داشته باشد و هم نسخه سریالی؛ وقتی مسئولان سپاه قدس برای پخش تلویزیونی این اثر سراغ مسئولان صداوسیما رفتند، مسئولان وقت تلویزیون به آنها گفته بودند که بچههای سینما غالباً کارهای ضدارزشی میسازند و به شما هم توصیه میکنیم کار را به این سینماییها نسپارید! به مسئولان سپاه قدس گفتند خودمان این کار را دست میگیریم، بودجهاش را هم گرفتند. تلویزیون در این مرحله من را از پروژه کنار گذاشت و کارگردانی فیلم را به عباس رافعی واگذار کرد و حاصلش فیلمی شد که حتی رویشان نشد که آن را پخش کنند.
آن زمان که قیمت دلار در حدود هزار تومان بود، سپاه ۸۵۰ میلیون تومان برای این فیلم بودجه داد که تلویزیون ۱۵۰ میلیون آن را به آقای رافعی سپرد که حاصلش یک تلهفیلم شد! ما برای این پروژه با موضوع لبنان بهطور مستقیم نزد حاج قاسم رفته و دستور ساخت این طرح را از خود ایشان گرفته بودیم. ما برای یک سریال و یک فیلم سینمایی برآورد ۸۵۰ میلیونی دادیم و آنها هم همین بودجه را تخصیص دادند، اما خروجیاش همین شد که گفتم. من بعدها هم به عباس رافعی گفتم که بودجه فیلم من را در اختیار تو گذاشتند و هم به آقای سرافراز در این زمینه گلایه کردم.
* بعد از سال ۸۶ و این تجربهای که داشتید، فیلمنامههای دیگری هم برای ساخت ارائه کردید؟
بله، فیلمنامههای دیگری هم داشتم. حتی فیلمنامهنویس برای کار استخدام کردم و پول از جیب خودم برایش پرداخت کردم اما بازهم فارابی از ساخت آن حمایت نکرد. فیلمنامهای بهنام «ملکه شام» داشتم که درباره تحولات سوریه بود. وقتی آن را ارائه کردیم هم ایرادی به آن نگرفتند و گفتند آن را در برنامه ساخت قرار میدهیم اما این برنامه هم هیچگاه اجرایی نشد. بعدها هم که مسئولان مربوطه تغییر کردند. جسته و گریخته در این بازه زمانی ۷ تا ۸ پروانه ساخت گرفتم که همه آنها هم دفاع مقدسی و ارزشی بود اما با وجود آنکه شریک سرمایهگذار و تهیهکننده هم داشتم، هیچیک به تولید نرسید.
* به رغم تعدد تولیدات مرتبط با آزادگان در دهههای ۶۰ و ۷۰ در سالهای بعد شاهد افت کمی و کیفیت تولیدات مرتبط با این سوژه در سینما و تلویزیون بودیم، دلیل این کمتوجهی را چه میدانید؟
در باقی حوزهها هم شما همین کمتوجهی را شاهد هستید. فرهنگ یک دایره بزرگ است که سینما بخشی از این دایره است و سینمای دفاع مقدس بخش کوچکتری از آن محسوب میشود. در این مدت مراکزی مثل سپاه، سازمان اوج و یا حوزه هنری، همت کرده و کارهایی را انجام دادهاند اما آن کاری که باید صورت میگرفته، صورت نگرفته است و شاهد این کملطفی هستیم.
جسته و گریخته در این بازه زمانی ۷ تا ۸ پروانه ساخت گرفتم که همه آنها هم دفاع مقدسی و ارزشی بود اما با وجود آنکه شریک سرمایهگذار و تهیهکننده هم داشتم، هیچیک به تولید نرسید* اینکه در آن سالها بیشتر به موضوع آزادگان نزدیک بودیم، چقدر در توجه بیشتر به این حوزه تأثیر داشته است؟
حتماً یکی از پارامترهای مؤثر همین مسئله است. اگر هم در این سالها جسته و گریخته کاری صورت گرفته، بهواسطه همت فردی افراد بوده است. البته فیلمسازان هم در این زمینه مقصر هستند و اینگونه نیست که بگوییم تنها مسئولان در این زمینه مقصر بودهاند. فیلمسازان فعال در حوزه دفاع مقدس، در سینما ما محدود هستند و آن تعداد اندک هم انتظار حمایت دارند.
اگر حمایت نباشد، نمیتوان سراغ فیلمهای جنگی رفت که به مراتب هزینه و دردسر بیشتری از فیلمهای معمولی هم دارند. من همین امروز فیلمنامهای درباره «فلسطین» در ارشاد دارم که در انتظار پروانه ساخت است و سرمایهگذار هم برای آن دارم اما از فیلمنامه ایراد گرفتهاند. ما هم در انتظار بازنویسی آن هستیم. اگر کار تصویب شود و پروانه ساخت بگیرد، شاید از آن حمایت هم بشود. وعده مشارکت هم به من دادند اما گفتم نیازی به مشارکت نیست، اگر وام با بهره پایین هم بدهید من این فیلم را میسازم.
* کمی از تجربه ساخت «پرواز از اردوگاه» هم میگوئید. بهخصوص که در آن سالها جمشید هاشمپور همچنان ستاره اصلی سینمای ایران بود و در سالهای بعد اما حضور ایشان هم در سینما کمرنگتر شد.
وقتی برای آن فیلم با جمشید هاشمپور همکاری میکردیم، با فردی بسیار متواضع و با اخلاق مواجه بودم. بسیار سر موقع در محل فیلمبرداری حاضر میشد و اساساً هیچ خستگیای نداشت. هر چه از خوشرفتاریهایی او بگویم، کم گفتهام. شکر خدا فیلم «پرواز از اردوگاه» هم آن زمان فیلم خوش ساختی شد که مورد استقبال هم قرار گرفت. آن زمان فیلم را با ۲۰ میلیون تومان ساختیم که هنوز فیلمبرداریاش تمام نشده بود بانک تجارت برای پیشخرید آن ۲۰ میلیون پرداخت. ۲۰ میلیون هم سیما فیلم برای آن پرداخت و اینگونه هنوز تصویربرداری تمام نشده بود، ۴۰ میلیون تومان بازگشت سرمایه داشتیم. در اکران عمومی هم فیلم در آن سال توانست ۴۰۰ میلیون تومان فروش کند.
* تصویری از حضوری حجتالاسلام ابوترابی در پشت صحنه یکی از فیلمهای شما موجود است؛ این حضور مربوط به «پرواز از اردوگاه» است؟ ماجرایش چه بود؟
در افتتاحیه فیلم «پرواز از اردوگاه» بود که حجتالاسلام ابوترابی بهواسطه آشنایی با احمد میرعلایی مدیر تولید آن کار، به پشتصحنه آمد. با دعوت آقای میرعلایی ایشان سر پروژه حاضر شدند و پشت دوربین هم رفتند. جزئیات بیشتری از این دیدار خاطرم نیست اما تأکید داشتند که ساخت فیلمهایی از این دست درباره آزادگان بسیار خوب است تا تکریمی برای آزادهها و خانوادههایشان باشد. برای دلگرمی گروه تولید این فیلم، در پشت صحنه حاضر شدند.
* در مقطعی برخی سینماگران با رویکرد کمدی سراغ آزادگان رفتند و فیلمهایی طنز درباره اسرای جنگ ساختند. نظر شما نسبت به این رویکرد چیست؟
اینکه سینماگرانی مانند مسعود دهنمکی نگاه طنز را به سینمای دفاع مقدس وارد کردند، کار بدی نبود. بالاخره این رویکرد توانست مخاطب را به این حوزه جذب کند و پیامی هر چند کمرنگ هم به او منتقل کند. این رویکرد از نظر اقتصادی هم جواب خوبی در گیشه گرفت. زمانی که میخواستم «دیار عاشقان» را بسازم، تئاترهای بسیاری دیدم و بهدنبال بازیگر خوب میگشتم که پرویز پرستویی را برای آن فیلم انتخاب کردم.
در تئاتر بازی پرویز پرستویی را دیدم و وقتی برای فیلم انتخابش کردیم، متوجه شدم کارمند دادگستری است. از ارشاد نامهای گرفتیم و سهماه مأموریت برایش رد کردیم تا به جبهه بیاید. در همان جبهه هم کار فیلم «دیار عاشقان» را پیش بردیم. برای آن فیلم هم پرویز پرستویی جایزه گرفت، هم خود منهمان زمان تئاتری هم از اکبر عبدی دیدم و احساس کردم چقدر بازیگر خلاق و جذابی است اما آن زمان چون تازهکار بودم و میخواستم اولین فیلم خودم را بسازم، به ذهنم نرسید که میتوانم از ظرفیت کمدی اکبر عبدی هم در یک فیلم دفاع مقدسی استفاده کنم. فکر نمیکردم میتوان طنز را وارد سینمای دفاع مقدس کرد. در این زمینه نگاهها مختلف است اما باید معدل واکنشها را سنجید. کمااینکه بسیاری نسبت به فیلم «مارمولک» هم نگاه انتقادی داشتند اما آن فیلم هم امتیازهایی داشت که وقتی معدل آن را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که امتیازهایش بیشتر از نقاط ضعف است.
* پرویز پرستویی اولین نقش سینمایی خود را در فیلم شما «دیار عاشقان» بازی کرد که اشارهای هم به آن داشتید، کمی بیشتر درباره این همکاری توضیح میدهید.
آن زمان در تئاتر بازی پرویز پرستویی را دیدم و وقتی برای فیلم انتخابش کردیم، متوجه شدم کارمند دادگستری است. از ارشاد نامهای گرفتیم و سهماه مأموریت برایش رد کردیم تا به جبهه بیاید. در همان جبهه هم کار فیلم «دیار عاشقان» را پیش بردیم. برای آن فیلم هم پرویز پرستویی جایزه گرفت، هم خود من.
همان زمان که فیلم را میساختیم، هر چند فیلمنامه را خودم نوشته بودم، در صحنهای آنقدر بازی پرویز پرستویی تأثیرگذار بود که من پشت دوربین گریهام گرفت. همان زمان به او گفتم که تو آینده بسیار خوبی در سینما داری. کارهای دفاع مقدسی و آثار مرتبط با شهدا، همواره پربرکت است. من در این مسیر برکاتی را دیدم که این اصل برایم تبدیل به یقین شده است.
* معتقدید همچنان پتانسیل ساخت فیلم با موضوع آزادگان در سینمای ایران وجود دارد؟
البته که این ظرفیت وجود دارد اما بستگی به فیلمسازش دارد. در هر ژانری امروز بخواهید فیلمی بسازید و نوآوری هم داشته باشید، هیچ محدودیتی وجود ندارد. مهم این است که در کار خلاقیت داشته باشیم. اما این کار سخت است.
* پس چرا این گزاره وجود دارد که مخاطب هم رغبت خود را به این گونه از آثار از دست داده است؟
به دلیل آنهایی است که کار در این حوزه را خراب کردند. افرادی که سینما را به سمت مسائل اقتصادی بردند، اصالت را به سودآوری دادند و اصالت هنری سینما را از بین بردند. قاطبه مردم ما همچنان به دنبال هنر اصیل هستند کمااینکه هنرمندی مانند استاد فرشچیان در آمریکا هم طرفدارانی دارد. چرا؟ چون هنرش اصیل است. در عین اینکه خلاقیت و نوآوری هم دارد.
بدون دیدگاه