روز ششم

جریان‌سازی بالقوه یک غده خوش‌خیم

به گزارش باکس افیس ایران:  «روز ششم» تلاش کرده تا با فرمولی جدید، به جریانی بکر در شکل دیالوگ‌نویسی و دیالوگ‌گویی و البته معماری نوین شاخص‌های زیرکی یک کاراکتر سینمایی دست یابد.

نخستین ساخته سینمایی حجت قاسم‌زاده‌اصل، فیلم ژانر است. با کمی اغراق حتی می‌توان از لفظ نوآر نیز برای این فیلم استفاده کرد. فیلمی که تلاش می‌کند تا ملغمه‌هایی از درام‌های پلیسی، اجتماعی و در جاهایی، گنگستری باشد بدون اینکه موتیف‌های مرسوم این ژانرها را به تصویر بکشد یا به صورت گل‌درشت در چنین فضایی گام بردارد. بلکه به تمامی این گونه‌ها، در زیرسطح پرداخته شده و به دلیل همین رویکرد، با فیلم نوآوری مواجه هستیم که تلاش کرد با حفظ قواعد خود، داستان را به جلو پیش ببرد.

روز ششم در گام نخست یک قهرمان محبوب دارد. قهرمانی که اگرچه پیشینه چندانی از او نمایش داده نمی‌شود و مشکل شخصیت‌پردازی دارد اما از جنس مردم طراحی شده و به جز زیرکی ذاتی او، خرق‌عادت چندانی در او نمی‌بینیم. این غده خوش‌خیم، به‌واسطه دغدغه‌ای که دارد و دوربینی که از همان ابتدای فیلم نشان می‌دهد طرف او ایستاده، به مخاطب، این سیگنال را می‌دهد که باید با او همراه بود.

در موقعیت‌هایی، مخاطب انتظار تماشای اکت دارد اما می‌بینیم که نریشن یا دیالوگ به جای اکت، سوار بر داستان شده و درام را به جلو پیش برده است

در این مسیر اما نریشن‌های پرتعداد فیلم، این همذات‌پنداری را در مخاطب تقویت می‌کند. فیلم به اندازه‌ای از نریشن بهره برده که در جاهایی، به ضرر ساختار روایی اثر عمل می‌کند. در موقعیت‌هایی، مخاطب انتظار تماشای اکت دارد اما می‌بینیم که نریشن یا دیالوگ به جای اکت، سوار بر داستان شده و درام را به جلو پیش برده است. خارج از اینکه آیا این پارامتر، جزء قواعد این شکل فیلم‌سازی است یا در اثر ضعف محتوایی رخ داده است، اگرچه شکل زیبایی به کلیت اثر بخشیده اما موردی نیست که بتواند از مزایای این فیلم به شمار رود.

تلاش ستودنی فیلم اما استفاده از تمامی ظرفیت‌های یک فضای ایزوله است. در بسیاری از فیلم‌های این‌چنینی که راوی فضایی فشرده از روایت در یک بازه زمانی محدود است، یک فضای تک‌قطبی بر کلیت اثر مستولی شده و تمام تمرکز فیلم بر روی رفع‌ورجوع این مشکل است. در روز ششم اما مخاطب با زایش حوادث و آدم‌های جدید مواجه است. روایت به خوبی توانسته این دومینو را شکل دهد و آدم‌ها و روابط موثری را میان آدم‌های جدید با معضل فیلم بیافریند. این دومینو سبب شده تا ریتم فیلم تندتر و جذابیت‌های داستانی بیشتر شود. توالی آدم‌های عجیبی که رفتارها و ماموریت‌های خاصی در درام دارند به همراه تکیه روایت بر نریشن‌گویی و دیالوگ‌گویی سریع، سبب شده تا ریتم، فی‌نفسه تند شده و شاکله‌های یک درام نفس‌گیر در فیلم حفظ شود.

مهندسی دیالوگ‌ها و استفاده هوشمندانه از کلماتی با بار مفهومی، سبب شده تا بار دیگر قدرت حجت قاسم‌زادهدر فیلمنامه‌نویسی که تخصص اصلی او، پیش از کارگردانی است، به اثبات برسد. قاسم‌زاده در کنار تیپ‌های مختلفی که دارد، توانسته دیالوگ‌های تخصصی خوبی برای آنها نوشته و روابط را طوری مهندسی کند که در کنار اصل غافلگیری، به اصل روایت خدشه وارد نمی‌کند و از لفافه ماموریت تعیین‌شده، بیرون نمی‌زند.

روز ششم، در شرایط امروز سینمای ایران، یک غنیمت خوب محسوب می‌شود. یک فیلمنامه خوب و فکرشده دارد که باگ روایی چندانی ندارد 

در این درام جدی، نوع تدوین قطع سکانس و وصل شدن آن به سکانس بعدی، تاحدودی کارتونی می‌نماید که در چارچوب اثر نمی‌گنجد و متناسب با روال حرفه‌ای آن نیست.

روز ششم، در شرایط امروز سینمای ایران، یک غنیمت خوب محسوب می‌شود. یک فیلمنامه خوب و فکرشده دارد که باگ روایی چندانی ندارد. یک بازی خوب از مصطفی زمانی می‌بینیم و کارگردانی هوشمندانه‌ای که تلاش کرده تا با محدودیت منابع، چینش درست و متفاوتی از زوایای مختلف شهر در فیلمی که داعیه یک اثر اجتماعی ندارد را ببینیم.

این خط فکری جدید در صورت تکرار صحیح، می‌تواند به جریانی نوین در سینمای ایران تبدیل شود. در شرایطی که سینمای ایران طی سالیان اخیر، باگ‌های فراوانی از محل نمایش کاراکترهای زیرک به خود دیده است، روز ششم می‌تواند تا اندازه‌های یک فیلم صف‌شکن مطرح باشد که با اشاعه این شکل چارچوب ساختاری، به یک جریان جدید در سینمای ایران می‌رسد که در صورت یک اکران درست و هدفمند، مخاطبان بسیاری را جذب خواهد کرد.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند