اکبر عبدی

اکبر عبدی چرا ممنوع الکار شد؟ + جزئیات

به گزارش باکس افیس ایران:  ابتدای دهه ۷۰ هفته‌نامه‌ها خبر دادند اکبر عبدی به‌دلیل درخواست دریافت یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی که آن سال‌ها دستمزدی غیرمتعارف و نجومی محسوب می‌شد و با شکایت تهیه‌کننده، توسط وزارت ارشاد ممنوع‌الکار شده است.

ماجرایی که البته خیلی طول نکشید و اکبر عبدی گریزان از مصاحبه در آن سال‌ها، گپ کوتاهی با ماهنامه فیلم زد که در شماره ۱۱۰ مورخ شهریور ۱۳۷۰ منتشر شد.

عبدی به‌عنوان یکی از پولسازترین بازیگران سینمای ایران در آن سال‌ها در مصاحبه‌ای که تیترش هم معروف شد و در یادها ماند، این چنین از خودش دفاع کرد: «دوست تهیه کننده‌ای آمده است سراغ من که «باید» در فیلم من بازی کنی، فیلمنامه را خواندم و متوجه شدم که قرار است وجود من در فیلم، صرفاً به‌خاطر فروش باشد… به تهیه‌کننده گفتم رک و پوست کنده، می‌خواهی بنده سرقفلی فروش فیلمت بشوم. بنابراین یک میلیون و پانصد هزار تومان دستمزد می‌خواهم… آیا من حق ندارم وقتی خودم را تا حدی پایین می‌آورم که قرار است قنداقم کنند و پستانک در دهانم بگذارند و توی کالسکه بنشینم، حقم را بگیرم؟ به هر حال دوستان کار را به ارشاد و مطبوعات کشاندند.»

عبدی که در آن مقطع یکی از گران‌ترین بازیگران سینمای ایران بود به‌گفته خودش بالاترین دریافتی‌اش ۳۰۰ هزار تومان بوده است: «در فیلم «مدرسه پیرمردها» ۳۰۰هزار تومان دستمزد من است که فکر می‌کنم بیشترین دستمزدی است که تا حالا گرفته‌ام.» اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ اوج دوران ترکتازی هفته‌نامه‌ها بود؛ هفته‌نامه‌های ورزشی اجتماعی که معمولا صفحه هنری هم داشتند و بیشتر هم به حاشیه‌ها می‌پرداختند.

تابستان سال ۷۰ یکی از این حاشیه‌ها، بحث دستمزد اکبر عبدی بود که اعتراض او را به همراه داشت؛ «چرا این دوستان مطبوعاتی نمی‌روند تحقیق کنند که دستمزد من در فیلم‌های گذشته‌ام چقدر بوده است؟ در «اجاره‌نشین‌ها» که تا حالا حدود ۶۰ میلیون تومان فروش داشته، من ۴۷ هزار و ۵۰۰ تومان و در «ای ایران» برای ۲سال کار، ۱۹۰هزار تومان و در «دلشدگان» برای یک سال ۱۶۰هزار تومان گرفته‌ام. چرا کسی از اینها حرفی نمی‌زند؟» و جمله کلیدی اکبر عبدی که تیتر مصاحبه هم از آن بیرون آمده بود: «به تهیه‌کنندگانی که می‌روند به ارشاد خبر می‌دهند که من فلان مقدار دستمزد گرفته‌ام، عرض می‌کنم که اگر قرار است آنها حق داشته باشند با یک فیلم میلیونر شوند، چرا من حقم را نگیرم؟»


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند