گریلو گفت: «برادران روسو به نظرم با فیلمنامههای ناقص راحتتر کار میکنند.» و در مقابل افزود: «جیمز گان مطمئن میشود که تمام فیلمنامهها پیشاپیش آماده باشند و بنابراین نیازی به دستکاری یا اصلاح لحظهای نیست.»
او تاکید کرد که هدفش تخریب روسوها نیست و این شیوه در هالیوود غیرمعمول نیست، اما با توجه به کاهش کیفیت و موفقیتهای اخیر MCU و تأثیرگذاری این روش بر دیگر کارگردانان مارول، به نظر میرسد این رویکرد در شکست برخی فیلمها نقش داشته باشد.
تفاوت بین بداههپردازی و تصمیمگیری گروهی
گریلو به این نکته اشاره کرد که فیلمهای جدید مارول بیشتر به شکل تصمیمگیری گروهی ساخته میشوند. او گفت: «جیمز گان مجبور نیست به یک کمیته پاسخگو باشد؛ او و پیتر سافرن کار میکنند، در حالی که برادران روسو با یک گروه بزرگ روبهرو هستند.»
به گفته گریلو، موفقیت فیلم اول (Iron Man) به دلیل همین آزادی خلاقانه بود؛ جایی که جان فاورو و رابرت داونی جونیور بدون دخالت کمیتهها توانستند یک اثر موفق بسازند. در مقابل، MCU امروز با چندین صدا و تصمیمگیرنده مواجه است و هیچ چشمانداز واحدی نمیتواند غالب شود.
او نتیجه گرفت که موفقیتهای DCU با همکاری نزدیک جیمز گان و پیتر سفرن نمونهای از ایجاد یک دیدگاه منسجم است و این تهدیدی جدی برای MCU به شمار میرود. مگر اینکه مارول بتواند کمیتهها را کنار بگذارد و بار دیگر به خلاقیت و تصمیمات جسورانه کارگردانان اعتماد کند، در غیر این صورت DCU میتواند به «کریپتونایت» دنیای مارول تبدیل شود.
بدون دیدگاه