به گزارش باکس افیس ایران: گمانهزنیها درباره انتقال مسئولیت نظارت بر تولید و عرضه سریالهای خانگی از وزارت ارشاد به سازمان صداوسیما در هفته گذشته بسیار خبرساز بوده است؛ سرانجام این حرفوحدیثها چیست؟
بحث بر سر واگذاری صدور مجوز ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی در هفتههای اخیر بالا گرفته و با واکنشهای مختلفی از طرف رسانهها، صاحبنظران و برخی اصناف سینمایی مواجه شده است. واکنشهایی که به صورت دو طرفه برخی ناظر به انتقاد از صداوسیما و ارجاع به کارنامهاش در حوزه سریالسازی بوده و برخی دیگر عملکرد نظارتی ارشاد در حوزه تولیدات شبکه نمایش خانگی در سالهای اخیر را نشانه رفته بود.
همه این واکنشها هم ریشه در یک خبر ساده داشت که چندی پیشتر توسط سازمان سینمایی اعلام شده بود. این خبر به نقل از بهمن حبشی مدیرکل دفتر نظارت بر تولید فیلم مخابره و طی آن اعلام شده بود: تعداد مجوزهای صادره و سریالهای در حال تولید و آماده توزیع برای نمایش خانگی بیشتر از نیاز و ظرفیت بازار است و تا نمایش چند سریال آماده توزیع و ایجاد تعادل میان زنجیره صدور مجوز تا توزیع لازم است چند ماهی از صدور مجوز جدید خودداری شود.
آغاز ماجرا از کجا بود؟
مدیرکل دفتر نظارت بر تولید فیلم سازمان سینمایی عنوان کرده بود که «به دلیل سریالسوزی قرار نیست پروانه جدیدی برای ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی صادر شود» و همین خبر موجب شد تا رسانههایی که معتقد بودند «سریالسوزی» نمیتواند دلیل قانعکنندهای برای چنین تصمیمی باشد، درباره دلیل اصلی این اتفاق گمانهزنی کنند و دلایل مختلفی را از منظر خود فهرست کنند.
در میان همه گمانهزنیها گزارهای که بیش از همه تقویت شد و مورد توجه محافل رسانهای و بهخصوص سینمایی قرار گرفت این بود که صدور مجوز ساخت سریال خانگی قرار است بهزودی صداوسیما سپرده شود و توقف صدور مجوز، در واقع گاماول وزارت ارشاد برای عقبنشینی در این حوزه بوده است
در میان همه گمانهزنیها گزارهای که بیش از همه تقویت شد و مورد توجه محافل رسانهای و بهخصوص سینمایی قرار گرفت این بود که صدور مجوز ساخت سریال خانگی قرار است بهزودی صداوسیما سپرده شود و توقف صدور مجوز، در واقع گاماول وزارت ارشاد برای عقبنشینی در این حوزه بوده است. این گمانه از آنجا تقویت میشد که در ماههای اخیر صداوسیما از طریق سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر یعنی «ساترا» اقدامات مختلفی را در حوزه صدور مجوز نمایش و تولید برنامههای ترکیبی و برنامههای پخش زنده در وی او دیها و پلتفرمها انجام داده بود.
اینگونه بود که گمانهزنی درباره انتقال وظیفه صدور پروانه ساخت برای سریالهای خانگی از وزارت ارشاد به سازمان صداوسیما تبدیل به یک پیشفرض پذیرفتهشده از سوی گروههای موافق و مخالف شد و تنور تحلیل، ارزیابی و موضعگیری بر سر درست یا نادرست بودن این تصمیم حسابی داغ شد.
مخالفان و موافقان چه میگویند؟
در این مدت بحثهای مختلفی بین دو طرف مخالف و موافق درگرفت. مخالفان این اتفاق یعنی صدور مجوز ساخت سریالهای خانگی از طرف صداوسیما با برشمردن دلایل مختلف انتقاد کرده بودند که کارنامه تلویزیون در سریالسازی به ویژه در سالهای اخیر مشخص است و اساساً رقابت تلویزیون و شبکهخانگی در حوزه سریالسازی با این رویه به چالش کشیده خواهد شد. برخی دیگر از منتقدان هم به تجربه آیپیتیویها که زمانی با حمایت صداوسیما راه اندازی شدند و بعدها با شکست تجاری و معنوی نتوانستند موردتوجه مخاطب واقع شوند، استناد کردند و گفتند این سرانجامی است که در صورت عدم تغییر رویه صداوسیما، ویاودیها و دیگر پلتفرمهایی که زیر نظر سازمان خواهند رفت را هم تهدید خواهد کرد.
از طرف دیگر موافقان این اقدام به رویکرد حال حاضر برای سریالسازی در شبکه خانگی استناد میکنند و اینکه سریالهای فعلی در نبود فرآیند نظارتی مؤثر و استاندارد بهشدت بهسوی ابتذال میروند و مرزهای اخلاقی و عرفی جامعه مخاطبان را با تهدیدهای جدی مواجه کردهاند. خلأ نظارتیای که باعث شده است از قصههای مثلثی و بیمحتوا گرفته تا سکانسهای غیراخلاقی و حتی خشونتآمیز در قالب سریالهای عرضه شده با مجوز وزارت ارشاد، در معرض تماشای خانوادهها قرار بگیرد.
در ماههای اخیر سریالهای خانگی با انتقادات مختلف محتوایی و ساختاری مواجه بودهاند؛ از پولشویی و سرمایههایی که با شائبه کثیف بودن وارد فرآیند تولید برخی از این آثار شدند تا نمایش روابط مبتذل و سخیفی که به دلیل نبود قصه گویی تنها روش برای بازاریابی برخی آثار نمایشی شدهاند، اتفاقی که در مورد برخی از این سریالها منجر به توقف در ابتدای راه توزیع و تکرار مراحل بازبینی برای ادامه عرضه شد!
غلامرضا موسوی: سینمای ایران بیشترین آسیب را از سریال سازان شبکه نمایش خانگی و بعدها vod ها دید: گرانی تولید و دستمزدها، کمبود هنرپیشگان آن هم کسانی که سینمای ایران به شهرت رساندند، و معمولاً پول بادآورده و در برخی موارد پول کثیف و…. پول در شبکه نمایش خانگی حرف اول را میزد و بعدها در VOD ها.
همه اینها از دلایلی بود که باعث شد برخی از رسانهها نسبت به نظارت وزارت ارشاد بر شبکه نمایش خانگی انتقاد داشته باشند و نظارت بر این فضا را از متولیان دیگری مطالبه کنند که طبیعتاً جدیترین گزینه برای قبول این مسئولیت سازمان صداوسیما میتوانست باشد.
«تهیهکنندگان مستقل» و یک موضعگیری خبرساز
در میان این دعواها بر سر صحت و سقم اصل خبر انتقال مسئولیت سکانداری تولید و عرضه سریالهای خانگی از وزارت ارشاد به سازمان صداوسیما، غلامرضا موسوی دبیر شورایعالی تهیهکنندگان سینما ناگهان پستی را در صفحه شخصی خود به اشتراک گذاشت و طی آن اعلام کرد: ««پیگیریهای انجمن تهیهکنندگان مستقل نتیجه داد و ساخت سریال در اختیار تلویزیون قرار گرفت.»
در ادامه این پست تحلیلی موسوی که البته رنگ و بوی خبری هم داشت تأکید شده بود: «سینمای ایران بیشترین آسیب را از سریال سازان شبکه نمایش خانگی و بعدها vod ها دید: گرانی تولید و دستمزدها، کمبود هنرپیشگان آن هم کسانی که سینمای ایران به شهرت رساندند، و معمولاً پول بادآورده و در برخی موارد پول کثیف و…. پول در شبکه نمایش خانگی حرف اول را میزد و بعدها در VOD ها. و صد البته اسکناس قوانین را دور میزد. انجمن وقتی نتوانست با حرف حساب مشکل را حل کند، به قانونهای اجرا نشده متوسل شد و شد آنچه باید میشد. در این سیستم تعداد معدودی دستمزد بگیر، پولی پیدا نخواهند کرد و تلاش میکنند مثل مورچه فریاد برآرند دنیا را آب برد»
موضعگیری صریح نماینده یکی از صنوف مؤثر سینمایی، موجب واکنش برخی دیگر از اصناف سینما شد. کانون کارگردانان سینمای ایران و شورای مرکزی کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران برخلاف صنف «تهیهکنندگان مستقل» به توقف روند تولید و نمایش آثار نمایش خانگی با نظارت ارشاد انتقاد کردند و درباره ورود صداوسیما به این عرصه از زاویه نگاه خود هشدار دادند.
سکوت مدیران صداوسیما و تولد «رسانا»
با وجود بازار گرم حرف و حدیث درباره این جابهجایی در خانواده سینما، در سوی دیگر سکوتی نسبی برقرار بود. هنوز هیچ موضع رسمی از طرف مدیران صداوسیما و یا سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر «ساترا» نسبت به اخبار بحثبرانگیزی که طی روزهای اخیر در فضای رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی منتشر شده، اعلام نشده است.
در این شرایط بود سعید رجبی فروتن از مدیران سازمان سینمایی و کارشناس شبکه نمایش خانگی در یادداشتی تلویحاً جریانات اخیر را به راهاندازی مرکزی تحت عنوان «رسانا» در زیرمجموعه صداوسیما مرتبط دانست و نوشت: «به دنبال نظارت صدا و سیما بر سامانههای ویدیوی درخواستی و تلویزیونهای اینترنتی و صدور مجوز تاسیس و نظارت بر آنها، این روزها خبر واگذاری وظیفه حاکمیتی دیگری به این سازمان بزرگ رسانهای به گوش میرسد. به موجب این خبر که هنوز رسماً تایید نشده است، نظارت بر تولید و نمایش سریالهای غیرتلویزیونی که تاکنون توسط سازمان سینمایی اعمال میشد، به صداوسیما سپرده خواهد شد..»
رجبیفروتن: با راهاندازی مرکز جدید در واقع باید گفت «رسانا» به کمک «ساترا» آمده است تا صدا و سیما نشان دهد درصدد تقویت و بازیابی جایگاه انحصاری خود در تامین برنامه برای آنتن و نیز گسترش شعاع نظارتی خود بر سایر محتواهای تصویری تولید شده در فضای مجازی است
رجبی فروتن در این متن با اشاره به این خبر که «در این هفته صدا و سیما فارغ از این حواشی به استقبال گشایش مرکز نوآوری صنعت صوت و تصویر رفت تا نشان دهد به وضع موجود راضی نیست و برای توسعه فعالیتهای خود به اقتضای فناوریهای نوین نقشه راه و استراتژی خاصی ترسیم کرده است» نتیجه گرفت: «با راهاندازی مرکز جدید در واقع باید گفت «رسانا» به کمک «ساترا» آمده است تا صدا و سیما نشان دهد درصدد تقویت و بازیابی جایگاه انحصاری خود در تامین برنامه برای آنتن و نیز گسترش شعاع نظارتی خود بر سایر محتواهای تصویری تولید شده در فضای مجازی است.»
از طرف دیگر درحالیکه هنوز هیچ خبر رسمی در تأیید این قبیل گمانهها و تحلیلها منتشر نشده است و صداوسیما فعلاً سکوت پیشه کرده است، حمید خواجهنژاد مدیر روابط عمومی معاونت سیما در توئیتی به اظهارنظر صریح درباره موضع صداوسیما نسبت به سریالسازی و تفکیک بین تولیدات سریالی و سینمایی پرداخت. خواجهنژاد با مشخص کردن مرز بین این ساختارها نوشت: «اساسا وزارت ارشاد در حوزه سینما وظیفه دارد و تعهدی در حوزه سریالسازی نداشته، همانطور که تلویزیون در ساخت سینمایی ورود نکرده است» این توئیت مدیر روابط عمومی معاونت سیما اگرچه خبر جدیدی را فاش نکرد اما دست کم موضع صداوسیما را در صحت اخباری که ناظر به حاکمیت نظارتی این سازمان بر سریالهای خانگی بود، تلویحاً تأیید کرد.
موضعگیری خواجهنژاد بار دیگر جبهه مخالف این جابهجایی مسئولیت را در فضای رسانهای فعال کرد تا ضمن ارجاع به آییننامههای وزارت ارشاد در حوزه نظارت بر سریالهای خانگی و تأکید بر قانونی بودن آن، کارنامه بلندبالای تلویزیون در حوزه فیلمسازی را هم مرور کنند و یادآور شوند که صداوسیما نیز پیشتر به حوزه سینما ورود جدی داشته است.
فارغ از این بگومگوهای حاشیهای در شرایط کنونی هنوز مشخص نیست که چه کسی متولی اصلی صدور مجوز ساخت برای سریالهای خانگی در آینده خواهد بود. هرچند مساله اصلی و مهمتر هنوز نظارت بر این عرصه است؛ یعنی نظارتهای پسینی بر شبکه نمایش خانگی و حتی محصولاتی که این روزها در ویاودیها عرضه میشوند و گاهی انفعال و خلا قوانین نظارتی و سختگیرانه باعث شده است که در این فضا هر نوع محتوایی اجازه نشر و توزیع داشته باشد.
به تعبیر سادهتر حوزه تولید و عرضه سریالهای خانگی در دوران اوجگیری بازار این محصولات، بیشتر از «مدیر» نیاز به «مسئول» دارد؛ کسی آیا این مسئولیت را خواهد پذیرفت؟
بدون دیدگاه