به گزارش باکس افیس ایران: موسیقی متن و تیتراژ سریال تلویزیونی «زیر تیغ» به آهنگسازی حسین علیزاده یکی از خاطره سازترین و ماندگارترین ملودی های به جای مانده از سریال های تلویزیونی دهه هشتاد تلویزیون است.
علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروریبر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید
در پنجاه و پنجمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی «زیر تیغ» به کارگردانی محمدرضا هنرمند و آهنگسازی حسین علیزاده رفتیم که حتی به دلیل نام و اعتبار هنرمند برگزیدهای چون حسین علیزاده توانست به عنوان یک از ماندگارترین و خاطره سازترین موسیقی تیتراژهای سریالهای تلویزیونی دهه هشتاد ثبت شود. ماندگاری که به واسطه موسیقی و ملودی تحت تأثیر محتوای داستانی فیلم و هوشمندی همیشگی یک ابرستاره موسیقی ایرانی به نام حسین علیزاده توانست فضای بسیار تاثیربرانگیزی را برای این مجموعه تلویزیونی سیما رقم بزند.
مجموعه تلویزیونی «زیرتیغ» از سریالهای پرطرفدار تلویزیون به کارگردانی محمدرضا هنرمند بود که اواسط سال ۱۳۸۵ از آنتن شبکه یک سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفت. این مجموعه داستانی که با بازی پرویز ففارغ از جذابیتهای بصری که این سریال تلویزیونی برای مخاطبانش داشت، به طور حتم این موسیقی متن و تیتراژ مجموعهای بود که به واسطه یک نام بزرگ و تمام نشدنی در موسیقی ایرانی توانست یک بار دیگر قدرت نمایی یک آهنگساز برای ارائه «یک موسیقی درخدمت اثر» را به رخ بکشد پرستویی، فاطمه معتمدآریا، آتیلا پسیانی، کوروش تهامی، الهام حمیدی، سیاوش تهمورث، هوشنگ توکلی، فریبا جدیکار، شبنم مقدمی، رامین راستاد، نگار جواهریان، بهمن دان، معصومه آقاجانی، غزل صارمی، ترلان پروانه، پیش روی مخاطبان قرار گرفت، روایت گر بخشی از زندگی محمود و جعفر کارگران یک کارخانه یخچالسازی و از دوستان قدیمی و بسیار صمیمی همدیگرند، آنها که در آستانه برگزاری مراسم ازدواج فرزندانشان رضا و مریم قرار دارند، طی ماجرایی غیرمنتظره با هم درگیر میشوند و این آغاز ماجراهایی پیچیده بین دو خانواده است.
این سریال از جمله مجموعههایی بود که به دلیل محتوا، داستان پردازی درست و بازی درخشان بازیگرانش توانست بعد از پخش چند قسمت تبدیل به یکی از پرطرفدارترین سریالهای سیما در آن زمان شود. سریالی که حتی در فراتر از مرزهای کشورمان نیز مورد توجه قرار گرفت و در جشنواره تولیدات تلویزیونی رم موفق به دریافت پنج جایزه مختلف شد.
اما فارغ از جذابیتهای بصری که این سریال تلویزیونی برای مخاطبانش داشت، به طور حتم این موسیقی متن و تیتراژ مجموعهای بود که به واسطه یک نام بزرگ و تمام نشدنی در موسیقی ایرانی توانست یک بار دیگر قدرت نمایی یک آهنگساز برای ارائه «یک موسیقی درخدمت اثر» را به رخ بکشد. قدرت نمایی که با حضور هنرمندی به نام حسین علیزاده آنچنان وزانتی به موسیقی متن و تیتراژ سریال «زیر تیغ» داد که به معنا و مفهوم مطلق کلمه توانست مأموریت خود را به عنوان یک مؤلفه مهم معرفی حال و هوای سریال انجام دهد.
مأموریتی که با یک تم کاملاً هماهنگ با داستان اثر یک بار دیگر نشان داد که وقتی کار به کاردان سپرده شود قطعاً نتایج مطلوبتری از خلق یک اثر هنری به واسطه کار گروهی و در نظر گرفتن همه اختلافها احصا میشود. موسیقی که در آن روزگار دربرگیرنده صدای متفاوتی بود که گوش مخاطبان در آن دوران کمتر با چنین ملودی و موسیقیهایی که در مواجهه با سریالها مواجه شده بود.
این جذابیت موسیقایی هم تا آنجا پیش رفت که دست اندرکاران اثر تصمیم گرفتند تا چندی بعد نیز آلبومی را به همان نام مجموعه با همراهی گروه هم آوایان و خوانندگی پوریا اخواص منتشر کنند. شکل و شمایلی که طی سالهای اخیر دیگر کمتر سراغ آن را میتوانیم یافت که از مجموعه یا اثری تصویری آلبومی جداگانه از موسیقی آن در دسترس شنوندگان قرار گیرد تا با تحلیل و تجزیه بیشتری نسبت به شنیدن موسیقی آن اثر تصویری اقدام کنند. چارچوبی که نشان دهنده قدرت مندی آهنگسازی به نام حسین علیزاده با آن پشتوانه کم نظیر موسیقایی و ساخت چندین اثر ماندگار موسیقایی در حوزههای مختلف آلبوم و موسیقی متن است که او را تبدیل به یکی از کم مثال ترین هنرمندان ایرانی در حوزه موسیقی معرفی کرده است.
از دیگر نکات جالب توجهی که برای موسیقی متن و تیتراژ سریال «زیر تیغ» میتوان اشاره کرد، اجرای قطعه «سوگ» بود که که حسین علیزاده در کتاب ۱۰ قطعه برای تار آن را به شهید کامران کلهر برادر کیهان کلهر نوازنده شاخص موسیقی کشورمان تقدیم کرده بود.
محمدرضا هنرمند کارگردان سریال «زیر تیغ» درباره این آلبوم موسیقی نوشته بود: «علیزاده راسالهای سال بود که میشناختم. کارهایش به دل و جانم چنگ میزد و بارها چنان مرا از زمین جدا کرده بود که گفتنی نیست. در نیمه شب ششم آذرماه ۱۳۸۴ در حالی که صحنه کنسرت او به همراه کیهان کلهر، محمدرضا شجریان و همایون شجریان را در تالار بزرگ کشور آماده میکردم تا تمرینهای نهایی انجام شود نمیدانست که بیشتر از همه زیر نظرش دارم و به کوچکترین واکنشهایش حساس هستم. وقتی که از او خواستم تا برجای خودش روی صحنه بنشیند، برق تندخویی اش مرا هم گرفت. ولی میدانستم که حسینها بدون اینکه بخواهند و بدانند بی قرار تر و تندخوترند. مدارای آن شب من، او را به دامم کشید. دامی که از قبل برایش چیده بودم و او خود نمیدانست. رامش کردم و آرام آرام به زیر تیغ اش بردم.
حسین علیزاده هم در بخشی از مصاحبه خود درباره همکاری با محمدرضا هنرمند و سریال «زیرتیغ» گفته بود: سریال زیر تیغ از تجربههای خیلی خوب بود. من معمولاً سر فیلم و سریالهایی که در حال فیلمبرداری است، میروم. اینجا هم رفتم. اکیپ فوق العاده خوبی بودند و در کنار هم مانند یک خانواده حضور داشتند. (تعامل افراد در فیلمهای علی حاتمی هم این گونه بود و سر صحنههایی که تازه داشت فیلمبرداری میشد اغلب ما اشک در چشمانمان بود و آن را باور کرده بودیم. من با آقای هنرمند هم خاطره خوبی سر آن کار داشتم چرا که او درک موسیقی اش خوب بود و روی من فشار نمیآورد. ایده اش به من کمک میکرد، حس میداد و لذت داشت.
سمیه قاضی زاده از خبرنگاران و منتقدان حوزه موسیقی و سینما بود که چندی پیش درباره موسیقی «زیر تیغ» نوشته بود: وقتی تم اصلی و داستان «زیر تیغ» که در حال و هوای خانوادههای سنتی ایران میگذشت، موسیقی آن نیز بی شک باید دارای چنین حال و هوایی میبود، چرا که حتی نمیتوان تصورش را هم داشت که مثلاً برای القای احساسات مختلف شخصیتهای داستان در جاهای مختلف از سازهای غربی استفاده کرد. مثلاً زمانی که «محمود»، دست به قتل «جعفر» میزند، صدای گیتارباس را بشنویم.
محمدرضا هنرمند: علیزاده را سالهای سال بود که میشناختم. کارهایش به دل و جانم چنگ میزد و بارها چنان مرا از زمین جدا کرده بود که گفتنی نیستپس نخستین و مهمترین دلیل انتخاب آهنگسازی چون حسین علیزاده برای ساخت موسیقی این مجموعه تلویزیونی را باید در محتوای داستانی آن جست. «گروه هم آوایان» نوازندگی قطعات «زیر تیغ» را به عهده داشتهاند، حسین علیزاده با تار و سه تار، فرزندانش نیما و صبا به ترتیب با سازهای تار، رباب، کمانچه و قیچک، علی بوستان با عود و سه تار، پیام جهانمانی با تار، راحله برزگری و پوریا اخواص هم با اجرای آواز افراد ثابت این گروه بودند. اگرچه نوازندگان نی، ویولن و ویلن سل، ویولن آلتو، سازهای کوبه ای و تمبک نیز از نوازندگان میهمانی بودند که علیزاده از آنها برای اجرای اثرش کمک گرفت. قطعاتی که همه آنها بر روی اشعار هوشنگ ابتهاج ساخته شده بودند.
موسیقی زیر تیغ خودش را از همان ابتدا یعنی با آغاز تیتراژ نشان میدهد و جایگاه خودش را به عنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر مخاطب در ذهن او تثبیت میکند. چه تیتراژ ابتدایی این مجموعه که پیش درآمدی است بر کلیت داستان فیلم و جلوتر از همه ترسی را در دل شنونده ایجاد میکند و چه تیتراژ پایانی مجموعه که با صدای خواننده جوان حسین بهاربین با نام «شوق یوسف» اجرا شده است.
به هر حال شنیدن موسیقی زیر تیغ بار دیگر خاطرات پخش سریالی خوب همچون زیر تیغ را در زمستان سال گذشته با ایفای نقش بازیگرانی چون پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، آتیلا پسیانی، سیاوش تهمورث یادآوری میکند. این موسیقی به القای فضای رئالیستی مجموعه کمک بسیاری کرده است.
اگرچه سریال «زیر تیغ» با تمام نقاط قوتی که داشت دربرگیرنده انتقاداتی هم بود، اما باید پذیرفت که این اثر زیبای حسین علیزاده بود که به واسطه توانمندیهایی او در عرصه موسیقی و همچنین وجوه دراماتیک موسیقی، به سراغ ملودی برای ساخت تیتراژ و موسیقی متن سریال رفت که به شدت بوی فرهنگ و هنر ایرانی میداد که هم در قالب موسیقایی اش به دلیل استفاده به جا از سازهای ایرانی و هم قالب دراماتیکش توانست حس بسیار همذات پندارانه ای را برای مخاطب برای تماشای یک سریال معمایی ایجاد کند.
موسیقی که بازهم قابلیتهای نهفته در موسیقی ایرانی را به رخ مخاطبش کشید و نشان داد اگر در همجواری یک اثر موسیقایی خلاقیت و اندیشه و مخاطب شناسی وجود داشته باشد چه شاهکارهایی را میتوان خلق کرد.
بدون دیدگاه